x-shobhe: بیتردید اگر کسی به روی امیرالمؤمنین علیهالسلام شمشیر میکشید، شکست و کشته شدنش حتمی بود. چنان چه حضرت علی علیهالسلام در صبح روز تدفین همسرش، در اوج غربت و مظلومیت در بقیع حضور یافت و در مقابل انبوهی از مردم که به رهبری شیخین در بقیع جمع شده بودند و فریاد میزدند که اگر علی قبر دختر خدا را نشان ندهد، قبرستان زیر رو میکنند، ایستاد و فرمود: اگر نوک تیشهای به زمین بقیع اصابت کند، همه را از دم تیغ شمشیر میگذرانم ... و کسی هم جرأت نکرد که جلو بیاید.
اما، روشهای «جنگ نرم» متفاوت است. در جنگ نرم اذهان عمومی را با مطالعه شرایط و اهداف طرف مقابل و جوسازی جذب میکنند.
در چنین عملیاتی گاهی منافع هر دو طرف قدرت و متاع دنیاست. لذا هر طرف میداند که طرف مقابل از هیچ سیاست و حقه و دروغ و حیلهای ابا ندارد، اما گاه هدف یک طرف خدا و دین است. در اینجا دشمن میداند که دست طرف مقابلش از خیلی از امور یا روشهای مبارزهی جنگ نرم بسته است. بدین گونه که از سویی نمیتواند از روشهای حرام استفاده کند و از سوی دیگر حتی ممکن است از بسیاری از توانمندیهای خود، به خاطر حفظ اسلام و منافع مسلمین، آن هم نه فقط در یک برههی زمانی کوتاه، بلکه در طول تاریخ، سکوت کند.
چنان چه شاهدیم وقتی حضرت فاطمهی زهراء علیهاالسلام نزد امیرالمؤمنین علیهالسلام شکوه کردند، ایشان شمشیر را برداشتند و به پا خواستند. اما به هنگام خارج شدن از منزل، صدای مکبر به اذان بلند شد. حضرت رو به همسر خود نموده و پرسیدند: یا فاطمه، آیا انتقام خودت را میخواهی یا حفظ و تداوم دین پدرت را؟ ایشان پاسخ دادند: حفظ و تداوم دین را میخواهم. امیرالمؤمنین علیهالسلام برگشتند و گفتند: پس مجبوریم تحمل و سکوت کنیم.
در چنین شرایطی، اذهان عمومی هستند که با بصیرت یا غفلت خود، سرنوشت خود را تقریر میکنند. گاه سبب خیزش موج اسلامخواهی میشوند و حتی با نیرویی کم، به قدرت فتح مکه می رسند و گاه با بیبصیرتی، خستگی از کار و تلاش، دنیاگرایی و ...، خود را اسیر موج انحراف میکنند و حضرات علی، فاطمه، حسن و حسین علیهمالسلام را به مسلخ میکشانند.
کلمات کلیدی:
تاریخی جنگ نرم