ایکس – شبهه/ پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: انتظار دیگری از وهابیها و ناصبیها نباید داشته باشید، بالاخره مذهبی که انگلیسیها و فراماسونها برای مسلمانان پایهگذاری کنند و امروزه امریکاییها و صهیونیستها هدایت، حمایت و تغذیهاش کنند، به جز تخریب و تحریف، کار دیگری برای جهان اسلام نخواهد نمود.
اهداف آنها امروزه، دقیقاً همان اهدافی است که سفیانیها (ابوسفیان، معاویه و یزید و آل ابیسفیان) در آن روز تعقیب میکردند و اعتقاداتشان نیز همان است – یعنی رخنه در ایمان مردم و ایجاد اعوجاج و انحراف و در نتیجه نابودی اسلام و مسلمین. به همین دلیل هر چقدر که ما مسلمان به پیامبراکرم و اهل بیت عصمت و طهارت صلوات الله علیهم اجمعین باور و محبت داریم و هر چقدر که مسلمانان اهل سنّت به شخص رسولالله و امیرالمؤمنین و اهل بیت و نیز شیخین ارادت دارند، آنها با تعصب شدید، نسبت به ابوسفیان، معاویه و یزید اعتقاد و ارادت و مودت دارند و اجازه نمیدهند که حتی یک کلمه علیه آنان چیزی بیان شود. لذا هر کس میخواهد آنها و آن زمان را درست بشناسد و درک کند، به وهابیت و گروههای وابستهای چون سلفی و تکفیری بنگرد. چه در اعتقادات و چه در عمل.
پس هدف اصلی آنها، ایجاد انحراف و اعوجاج در شناخت، باورها و اعتقادات مسلمانان است، ایجاد اختلاف و شکاف میان مسلمانان است، به نحوی که توجیهگر انحرافات و جنایات خودشان نیز باشد.
الف – بیتردید تفکری که مدعی است [العیاذ بالله]، پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، گناهکار بوده یا به تعبیر دیگری معصوم نبوده است، نه خدا را میشناسد و نه نبوت و رسول الله (ص) را میشناسد و نه اصلاً میداند که «عصمت» یعنی چه؟
ب – بدیهی است که اگر قایل به عصمت باشند، لازم میآید که ساختار اعتقادی خود را کلاً به هم بریزند. لازم میآید که «او هذیان میگوید» را قبول نکنند، چون با عصمت منافات دارد. حسبنا کتابالله را قبول نکنند، چون با عصمت منافات دارد. لعن صریح ابوسفیان و معاویه و امر به قتل معاویه، هر گاه که وی را بر منبر رسول خدا (ص) دیدند را صحیح بدانند ... و خلاصه کلیه بدعتهای خود در دین را باطل بخوانند و خلاصه آن که مسلمان شوند.
ج – بهانهی آنها برای این که مدعی گناهکار بودن ایشان شوند، آیات اول تا سوم (با استناد به آیه دوم) از سوره فتح است که میفرماید:
«إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُّبِينًا * لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَيَهْدِيَكَ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا * وَيَنصُرَكَ اللَّهُ نَصْرًا عَزِيزًا»
ترجمه: ما براى تو گشايش و پيروزى نمايانى را بگشوديم * تا خداوند گناهان (توضیح داده خواهد شد) گذشته و آينده تو را بيامرزد و نعمتش را بر تو تمام نمايد و تو را به راهى راست هدايت كند * و تو را به نصرتى قوى و شكستناپذير يارى دهد.
آنها مدعی هستند که چون فرمود «لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ»، یعنی ایشان هم در گذشته گناه داشته است و هم در آینده (قبل و بعد از فتح مکه).
اما قبل از این که توضیح داده شود معنای درست آیه چیست؟ چند ایراد به ترجمه و فهم قائلین به این معنا مطرح میگردد:
ج/1 – فرمود یک فتح بزرگی (فتح مکه)، بتو میدهم، برای این بر تو ببخشایم. لام با کسره در کلمه «لِيَغْفِرَ» یعنی «برای این که». حال سؤال میکنیم که آیا فتح و پیروزی، علت است برای معلولی به نام بخشش؟ یعنی هر جا فتح و پیروزی شد، معلولش که غفران و بخشش است نیز پدید خواهد آمد؟
ج/2 – در همه کتب آسمانی و به ویژه در قرآن کریم تصریح شده که نتیجه و دستآورد «گناه به معنای نافرمانی حق تعالی»، گرفتاری به عواقب سوء و معذب شدن است. چطور شد اینجا خداوند به خاطر گناهان گذشته و آینده، جایزه هم میدهد و در تداوم این نعمت، نصرت و یاری هم مینماید؟!
ج/3 – حکم عقل نیز این است که نتیجهی خطا و گناه، عواقب سوء دنیوی و اخروی آن است و نه جایزه، تشویق، ظفر و نصرت و نیز آرامش قلب و ازدیاد ایمان که در آیات بعد آمده است.
ج/4 – به فرض که خداوند رحمان و رحیم، گناهان گذشته کسی را ببخشد، کجا دیده شده که به کسی وعده و تضمین دهد که گناهان آیندهات نیز بخشیده شده است؟ چنین وعدهای نه تنها در هیچ کجا دیده و شنیده نشده و با تمامی آیات قرآن کریم و آموزههای اسلامی و دعوت همه انبیا به رعایت تقوی و ترک گناه منافات دارد، بلکه اساساً با هدایت به صراط مستقیم نیز در تناقض است و با حکم عقل نیز منافات دارد. اگر به کسی وعده داده شود که گناهان آیندهات نیز بخشوده است، یعنی برو هر چقدر که دلت میخواهد گناه بکن.
پاسخ شبهه:
** - متأسفانه ترجمهها که با فقر کلمات مترادف مواجه هستند، سبب بروز بسیاری از درکها ناصحیح میشوند. از جمله ترجمه ذنب به گناه است. معنای «ذنب» گناه و معصیت نیست.
اصل کلمه ذَنب، از "ذَنَب" گرفته شده که به معناى دم و دنباله حیوان است که به بدن او چسبیده است. لذا به هر چیزی گفته میشود که به انسان بچسبد. یعنی خودش و آثارش هم چنان دامنگیر انسان باشد. گناه به معنای نافرمانی را نیز از آن جهت «ذنب/جمع ذنوب» گفتهاند که خودش و آثارش همیشه همراه انسان است، مگر آن که با توبه و استغفار بخشیده و یا جبران و کسب حلیت در حق الناس و ...، از سابقه و لاحقهی انسان جدا شود.
پس در اصطلاح به هر آن چه که خودش مستمر همراه انسان است و آثار و عواقب ناخوشایند، سوء یا بدی دارد، ذنب گفته میشود. از این رو هر گناهی ذنب است، اما هر ذنبی گناه نیست.
به پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، اتهاماتی چون: مجنون، ساحر و شاعر وارد نمودند و این جوّسازی چنان شدید بود که در اذهان عمومی اقشار بسیاری نقش بسته بود. همراه کردن و چسباندن این اتهامات و القاب نادرست، میشود ذنب و ذنوب.
پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، علیه بتها و خدایان، اعتقادات و باورها، رفتارها و خرافات و جهالتها و ظلمهای آنان قیام نمودند و با آنها جنگهای سخت و نرم بسیاری داشتند، بزرگان و بستگانشان در جنگ با ایشان کشته شدند و اشخاص معتبرشان زبون و خوار شدند ... و این همه، دشمنی، کینه و غیض خاصی را در دل آنها نهادینه کرده بود که هر گاه ایشان را میدیدند و یا حتی نام مبارکشان طرح میشد، این کینهها شعلهور میشد و این بغضها میجوشید. به اینها میگویند: ذنب و ذنوب.
** - غفران نیز مطلق پوشش است و تنها به پوشش گناهان اختصاص ندارد. پرده انداختن بر روی هر چیزی که پنهان بودن آن به صلاح است، میشود غفران. پوشش گناه نیز چون پرده انداختن به روی آن است، تا دیده نشود و خودش و آثارش ظهور و بروزی نداشته باشد، غفران است. لذا حتی کار خوبی که پنهان ماندنش یا پوشیده شدنش به صلاح باشد، مستلزم «غفران» است.
*** - در نتیجه معنای آیه این میشود که خدا یک فتح بزرگی [که همان فتح مکه است] به تو عنایت نمود، تا بدان واسطه، آن چه به تو از جنون، شاعری یا ساحری تهمت زده بودند پوشانده شود و معلوم شود که این فتح بزرگ و آن هم بدون جنگ، یک امر و فتح الهی است که به دست فردی علیم، حکیم، حلیم و رهبری مدیر و مدبر و بصیر صورت میگیرد، نه یک مجنون یا شاعر. هم چنین با اخلاق و رحمت و لطف تو در بخشش ظلمهایی که اهل مکه به تو کردند و حتی محل امن قرار دادن خانه ابوسفیان ... و در نهایت تلطیف قلوب، همه آن بدبینیها، کینهها، بغضها و اسلامهراسیهایی که ایجاد کرده بودند، پوشش داده شود و در آینده نیز هیچ اتهامی به تو نچسبد و کسی دلیل و بهانهای برای بغض و کینه تو نداشته باشد. همین مکه و کعبهای که امروز فتح میکنی و آن را از بتها و نیز سلطهی مادی و معنوی مشرکین تطهیر میکنی، به زودی و برای ابد قبلهی مسلمین محل حج آنان میگردد. با سلام و درود به تو.
کلمات کلیدی:
قرآن