ایکس – شبهه – پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: پاسخ این است که وقتی آیات قرآن را مُثله میکنند و از یک جملهی کامل و روشن، بخشی از آن را که مورد نظر است میگیرند و سپس ترجمه غلط و تفسیر به رأی نیز مینمایند، همین مشکلات و شبهات پیش میآید. مثل آن کسی که نماز نمیخواند و مدعی بود که به حکم قرآن کریم نماز نمیخواند، چرا که خداوند متعال به مؤمنین فرموده است: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَقْرَبُواْ الصَّلاَة – این مؤمنین، به نماز نزدیک نشوید» و دیگر بقیهی آیه را نخوانده بود «وَأَنتُمْ سُكَارَى – در حالی که مست هستید».
متن و ترجمه آیه مورد بحث به شرح ذیل میباشد:
«قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا مَا بِصَاحِبِكُم مِّن جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ لَّكُم بَيْنَ يَدَيْ عَذَابٍ شَدِيدٍ» (سبأ، 46)
ترجمه: بگو: من فقط به شما يك اندرز مىدهم كه: دو تا دو تا و يك يك براى خدا به پا خيزيد، سپس بينديشيد كه اين دوست شما [محمد صلّى الله عليه وآله] هيچ گونه جنونى ندارد. او صرفا شما را از عذاب سختى كه در پيش است هشدار مىدهد.
الف - «قیام» به معنای به پا خاستن، در مقابل «قعود» به معنای نشستن است. و به پا خاستن، الزاماً فیزیکی نیست، بلکه هر حرکتی اراده، عزم و جزم و آغاز میخواهد، یعنی بلند شدن و راه افتادن یا به تعبیر قرآنی «قیام». چنان چه میفرماید: برای «قسط» قیام کنید.
ب - «صاحب» نیز به معنای هم صحبتی و رفیق است. به دشمنی که با انسان صحبت میکند، «صاحب» نمیگویند، اما اگر رفیقی [که بالتبع خیرخواه است]، با انسان صحبت کرد، به او صاحب میگویند.
ج – در این آیه مبارکه، خداوند متعال به انسان امر میکند که از رکود و سکون خارج شود، قیام کند، حرکت کند، تلاش کند. بدیهی است که انسان باید برای ورودی به وادی تفکر، ابتدا برای این عزم قیام کند.
میفرماید که الزام این «قیام»، با قیام برای جنگ و جهاد متفاوت است، این حرکت الزاماً دستهجمعی نمیباشد، بلکه هر فردی مسئول است و باید برای فهمیدن به پا خیزد و البته حرکت جمعی همیشه ثمرات بهتری دارد. لذا فرمود: یکی یکی و یا دو تا دو تا – یعنی خواه انفرادی و خواه جمعی، قیام کنید. تکان بخورید، حرکت کنید. در جهل و جمود فرو نروید و در ظلمات ننشینید.
د – در هر حال اگر سؤال شود که به چه هدفی از جای برخیزیم، قیام و حرکت کنیم؟ پاسخ میدهد: در جهت «تفکر». و اگر سؤال شود که در چه موردی تفکر نماییم؟ پاسخ میدهد: در آیت الهی. در این که این هم صحبتی شما، این رفیق شما، این پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله است و شما را موعظه میکند، پند میدهد، علم میآموزد و به صراط مستقیم و رشد دعوت میکند، دیوانه و مجنون نیست، بلکه همه سخنانش مستدل است؛ اگر کمی عقلانیت به خرج داده شود و در دعوت و سخنانش تأمل و تفکر شود، معلوم میشود که هیچ سخنی نگفته و یا هیچ کاری ننموده که سبب اتهام «جنون» گردد؛ بلکه شما را از عقوبت قعود (نشستن)، بیفکری، جهل، ظلمات، کفر، شرک، نفاق، فساد اخلاق ... و بالتبع عواقب آن که «عذاب شدید است» میترساند، یا انذار میدهد.
میفرماید: چه به تنهایی، چه دو تایی (یعنی نه یک اجتماع جنجالی)، یک حرکت فکری بکنید. مثل یک نفر که تحقیق میکند، مثل دو نفر که با هم پژوهش یا مباحثه میکنند، مثل استاد و شاگرد و ... – نه مثل تظاهرات. چرا که حرکت فکری، تجمع جنجالی نمیخواهد، بلکه مستلزم طمأنینه است.
ﻫ - بسیاری در گذشته و حال، [العیاذ بالله]، به صورت مستقیم و غیر مستقیم، به ایشان لقب شاعر یا مجنون میدادند، چرا که هر گاه دلیل عقلی برای رد حقیقتی نبود، ظالمین با تهمت و افترا تخطئه کرده و میکنند. لذا خداوند حکیم در آیاتی تصریح دارد که ایشان مجنون نیست، بلکه هر چه میفرماید، بر اساس منطق وحی است:
«ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ * مَا أَنتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ» (القلم، 1 و 2)
ترجمه: نون، سوگند به قلم و آنچه مىنويسند * كه به نعمت و لطف پروردگارت تو ديوانه نيستى.
«إنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ * ذِي قُوَّةٍ عِندَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينٍ * مُطَاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ * وَمَا صَاحِبُكُم بِمَجْنُونٍ * وَلَقَدْ رَآهُ بِالْأُفُقِ الْمُبِينِ ...» (التکویر، 19 به بعد)
ترجمه: كه قطعا اين قرآن سخن فرستادهاى ارجمند است (جبرئيل) * نيرومندى كه نزد خداوند عرش، گرامى و داراى مكانت و منزلت است * مورد اطاعت (فرشتگان) و امين است * و مصاحب (رفيق شما، پيامبر) ديوانه نيست * و قطعاً آن [فرشته وحى] را در افق رخشان ديده است»
«مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمْ وَمَا غَوَى * وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَى * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى» (النجم، 2 تا 4)
يار و دوست شما (محمد صلّى الله عليه وآله) نه (از راه سعادت در عمل) گمراه شده و نه (از حق در عقايد) منحرف گشته * و از روى هوس [نیز] سخن نمىگويد * آنچه مىگويد جز وحيى كه (از مبدأ اعلى) به او القاء مىشود نيست.
کلمات کلیدی:
قرآن قیام