ایکس – شبهه/ پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: فقط این آیات نیست، خداوند متعال خود بارها در کلام وحی تصریح نموده است که پیامبران را برای بشارت و انذار فرستاده است:
«وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا مُبَشِّرًا وَنَذِيرًا» - و تو را جز بشارتگر و بيمدهنده نفرستاديم (الفرقان، 56)
اما بشارت و انذار چیست؟ یعنی فقط این است که بگویند: بهشتی و جهنمی هست، یا این که بگویند اگر چنین کنی به فلاح میرسی و اگر چنان کنی هلاک میشوی. این هم بشارت و انذار است.
الف – خداوند حکیم، انبیای الهی را فرستاد تا هر چه او میفرماید ابلاغ کنند، حال خواه بشارت و انذار باشد – یا علم و حکمت و یا احکام و بایدها و نبایدها [هر چند که همه اینها همان بشارت و انذار است]. این صحیح نیست که به یک یا یک دسته از آیات باب طبع خود استناد کنند و به مابقی آیات در این موضوع بیتوجه باشند یا انکار کنند.
اگر در قرآن کریم خواندهاند که «وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا مُبَشِّرًا وَنَذِيرًا»، در همان قرآن کریم، آیات دیگری که هدف از بعثت انبیا و رسولان را معین و تعریف مینماید نیز آمده است، پس چرا این آیات را نمیخوانند؟! مانند:
«لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَى الْمُؤمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ» (آلعمران، 164)
ترجمه: به يقين خدا بر مؤمنان منت نهاد [كه] پيامبرى از خودشان در ميان آنان برانگيخت تا آيات خود را بر ايشان بخواند و پاكشان گرداند و كتاب و حكمت به آنان بياموزد قطعاً پيش از آن در گمراهى آشكارى بودند.
تردیدی نیست که تلاوت آیات و نشانههای الهی، تزکیه نفوس و پاکگرداندن بشر، تعلیم کتاب و نیز حکمت (که احکام از جمله آنهاست)، فقط با بشارت و انذار (به آن معنای ظاهری که فرض نمودهاند) محقق نمیگردد، اگر چه همه این موارد شمول بشارت و انذار هستند.
«لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ» (الحدید، 25)
ترجمه: به راستى [ما] پيامبران خود را با دلايل آشكار روانه كرديم و با آنها كتاب و ترازو (میزان سنجش = امام) را فرود آورديم تا مردم به انصاف برخيزند و آهن را كه در آن براى مردم خطرى سخت و سودهايى است پديد آورديم تا خدا معلوم بدارد چه كسى در نهان او و پيامبرانش را يارى مىكند آرى خدا نيرومند شكست ناپذير است.
بدیهی است که قیام، آن هم قیام برای برقراری قسط، کاری عملی است که باید منطبق با احکام باشد و با صرف نصیحت، وعظ، تذکر و بشارت و انذار، هیچ راهکاری برای قیام شناخته نمیشود.
فرمود که پیامبران را برای اطاعت فرستاده است و اطاعت خدا در اطاعت رسول اوست، حال آن که (ظاهر) بشارت و انذار که اطاعت ندارد، بلکه فهمیدن و باور کردن دارد. بلکه این دستورها، بایدها و نبایدها (احکام الهی) است که اطاعت لازم دارد و البته همین احکام عین بشارت و انذار هستند:
«وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَآؤُوكَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللّهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا» (النساء، 64)
ترجمه: و ما هيچ پيامبرى را نفرستاديم مگر آنكه به اذن الهى از او اطاعت كنند و اگر آنان وقتى به خود ستم كرده بودند پيش تو مىآمدند و از خدا آمرزش مىخواستند و پيامبر [نيز] براى آنان طلب آمرزش مىكرد قطعاً خدا را توبهپذير مهربان مىيافتند.
«مَّنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللّهَ وَمَن تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا» (النساء، 80)
ترجمه: هر كس از پيامبر فرمان بَرَد در حقيقت خدا را فرمان بُرده و هر كس رويگردان شود ما تو را بر ايشان نگهبان نفرستادهايم.
پس، اگر اهل خدا، رسول و قرآن نیستند، نباید به هیچ آیهای استناد نمایند و اگر هستند، نباید قرآن کریم را تجزیه کنند و آن چه باب میل است را برگزینند. در قرآن کریم آیات بسیاری وجود دارد که به اهداف رسالت تصریح نموده است.
ب – چطور از این آیات نتیجه گرفتند که کار انبیای الهی و رسول خاتم صلوات الله علیه و آله این است که فقط بشارت و انذار (به آن معنای ظاهری و مفروض) دهند، سپس کار بشر این است که به جای خدا قانونگزاری کند؟! آیا این ادعا را از قرآن اخذ نمودهاند و یا استدلال عقلی بر آن دارند؟ کدام عقل سلیمی حکم میدهد که خداوند متعال برای هدایت بشر رسولان را گسیل نماید، اما به آنها بگوید که من اصلاً احکام چگونه زیستن و چگونه شدن را یاد نمیدهم، شما فقط به مردم بگویید جهنمی هست تا بترسند و بگویید بهشتی هست، تا خوشحال و امیدوار شوند. اما بقی با خودشان! حال چگونه میخواهند به آن بهشت برسند و یا از آن جهنم دور شوند را به خودشان واگذار میکنم؟! آیا این خدای آنانی که چنین تصوری دارند، علیم، حکیم، ربّ و هادی است؟!
ج – وقتی میخواهند مدعی شوند که کار نبی فقط بشارت و انذار است، به قرآن استناد میکنند، بعد که میبینند این قرآن سراسر احکام است، میگویند: این احکام مال آن موقع بوده است؟! آیا قرآن کریم چنین فرموده است؟ یا اصلاً قرآن را قبول ندارند؟
در همان قرآنی که آیهی فوق برای بشارت و انذار آمده است، هم تصریح شده که این پیامبر برای همه اعصار است و هم تصریح شده که این کتاب برای همه اعصار است:
«تبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا» (الفرقان، 1)
ترجمه: و ما تو را جز [به سمت] بشارتگر و هشدار دهنده براى تمام مردم نفرستاديم ليكن بيشتر مردم نمىدانند.
«اِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِين * لِمَن شَاء مِنكُمْ أَن يَسْتَقِيمَ» (التکویر، 28 و 29)
ترجمه: اين [سخن = کلام وحی] به جز پندى براى عالميان نيست * براى هر يك از شما كه خواهد به راه راست رود.
د – فرمود: این کتاب هدایت کننده است «ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ - اين است كتابى كه در [حقانيت] آن هيچ ترديدى نيست [و] مايه هدايت تقواپيشگان است. (البقره، 2)»
فرمود: این کتاب هدایتی است برای محسنین، کسانی که اقامه نماز میکنند (احکام)، زکات میدهند (احکام) و البته یک عده هم مشتری حرف مفت و غیر علمی هستند تا مردم را گمراه کنند هستند:
«هُدًى وَرَحْمَةً لِّلْمُحْسِنِينَ * ألَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُم بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ * اُوْلَئِكَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ * وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ» (لقمان، 2 تا 6)
ترجمه: [كه] براى نيكوكاران رهنمود و رحمتى است * [همان] كسانى كه نماز برپا مىدارند و زكات مىدهند و [هم] ايشانند كه به آخرت يقين دارند * آنانند كه از جانب پروردگارشان از هدايت برخوردارند و ايشانند كه رستگارانند * و برخى از مردم كسانىاند كه سخن بيهوده را خريدارند تا [مردم را] بى[هيچ] دانشى از راه خدا گمراه كنند و [راه خدا] را به ريشخند گيرند براى آنان عذابى خواركننده خواهد بود.
چند نکته:
***- هیچ هدایتی بدون بیان احکام (بایدها و نبایدها)، میسر و شدنی نیست، حتی هدایت یک تیم فوتبال یا کوهنوردی؛ چه رسد به هدایت الهیِ بشر.
*** - این اندیشه یهودیت تحریف شده است که میگوید: خدا خلق کرد و پس از آن دیگر دستش بسته است «وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللّهِ مَغْلُولَةٌ»؛ لذا کار قانونگزاری با خودمان است.
*** - بشر هنور در شناخت خودش درمانده است، چه رسد به شناخت تمامی اجزای عالم و شناخت چگونگی ارتباطات متفاوت و تأثیر هر کدام در جزء و کلّ، پس چگونه میخواهد قانونگزاری علیمانه و حکیمانه نماید؟ و اساساً چه معنا دارد که جهان را خداوند حکیم خلق کند، سپس چونگی سیر و گذر از آن، به گونهای که سالم و کامل برسد را به بشر واگذار نماید؟!
*** - یا بگویند ما اساساً خدا و قرآن را قبول و باور نداریم، و آن وقت نیز نباید به هیچ آیهای استناد کنند و یا اگر قبول دارند و استناد میکنند، نباید آن را تجزیه کنند و برخی از آیات را که به کارشان میآید (جهت تکذیب بقیه و ایجاد اعوجاج و انحراف) قبول کنند و برخی دیگر را رد کنند و بگویند مال آن موقع بوده است. این روش کفار (پوشانندگان حق) است:
«إنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللّهِ وَرُسُلِهِ وَيُرِيدُونَ أَن يُفَرِّقُواْ بَيْنَ اللّهِ وَرُسُلِهِ وَيقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَيُرِيدُونَ أَن يَتَّخِذُواْ بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلًا * اُوْلَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ حَقًّا وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُّهِينًا» (النساء، 150)
ترجمه: كسانى كه به خدا و پيامبرانش كفر مىورزند و مىخواهند ميان خدا و پيامبران او جدايى اندازند و مىگويند ما به بعضى ايمان داريم و بعضى را انكار مىكنيم و مىخواهند ميان اين [دو] راهى براى خود اختيار كنند.
*** - بشارت و انذار فقط این نیست که بگویند، بهشت و جهنمی هست. بلکه به این است که بگویند: «چون چنین هست»، پس چنین باید کرد و چنان نباید کرد (احکام). اگر چنین کنی چه میشود و اگر چنان کنی چه میشود. برای فلاح چه باید بکنی (بشارت) و برای دوری از هلاکت چه باید بکنی (انذار).
دقت شود چنان چه در آیات مذکور اشاره شد، تمام این تعابیر مصداق بشارت و انذار نیز هست.
کلمات کلیدی:
قرآن سوره ص عدل