ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: نسل جدید چنین میگوید، یا عدهای از مخالفین قدیمی و جدید چنین میگویند. عادت دارند که حتی اگر فقط هزار نفر هم باشند، خود را «مردم» و یا همهی «نسل جدید» بخوانند. البته ای کاش اینها به همه یا اغلب فرمایشات امام خمینی (ره) همین قدر توجه مینمودند، و البته با اخلاص و نه فقط برای سوء استفاده.
از این گونه سوء تعبیرها و تفسیر به رأیها، حتی راجع به سخنان خداوند متعال در آیات قرآن کریم نیز بسیار است، چه رسد به سخنان امام خمینی رحمة الله علیه.
خوارج نیز از حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام پرسیدند: «إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلّهِ» که در کلام وحی آمده و یا به تعبیر دیگر «لا حکم الا لله» یعنی چه؟ فرمود: حکم و حکومت فقط از آن خداست. گفتند: پس شما چرا داعیه حکومت دارید؟ امام علیهالسلام در پاسخ آنها فرمودند: «کلمة الحقُ یُراد بِهَ الباطِل»، یعنی: کلمهای حق، که ارادهای باطل از آن شده است.
بله، یک موقع همهی مردم یا اکثریت غریب به اتفاق یک ملت علیه رژیم حاکم دست به قیام و انقلاب زدهاند و عدهای مدعی میشوند که این مخالف قانون اساسی است، پاسخ این است که این قانون اساسی پنجاه سال پیش مصوب شد و مردم ما امروز دیگر آن را قبول ندارد، آن هم نه فقط مفادی از آن را، بلکه اساساً کلّ این نظام را قبول ندارند. این همان سخن امام خمینی (ره) میباشد. مردم به رهبری او قیام کردهاند، نه علیه یک شخص یا یک خاندان، بلکه علیه یک رژیم و یک نظام حکومتی و قانون اساسیاش.
اما یک موقع چنین اتفاقی نیافتاده است و مردم به رغم انتقادها و نارضایتی از کاستیها (که اغلب به حق است و باید هم باشد)، نه تنها قیام و انقلابی علیه رژیم ندارند، بلکه به صورت مستمر در صحنههای متفاوت حاضر شده و دفاع و حمایت خود را اعلام، اذعان و اظهار میدارند.
در این میان، یک عدهی قلیلی مرتب دم از رأیگیری مجدد برای اصل نظام و قانون اساسی میزنند، برای آن که بدون هیچ تحرک و زحمتی، نظام را به خود تزلزلی وادارند و جالب آن که برای این ترفند، با تأسی به همان شیوهی خوارج «کلمة الحقُ یُراد بِهَ الباطِل»، به سخن رهبر و بنیانگذار انقلاب نیز استناد میکنند.
یعنی نظامی که از مشروعیت کامل و مقبولیت عامه برخوردار است، خودزنی کند و استقلال خود را متزلزل کند و دائم انتخابات برگزار نماید.
حالا اگر انتخابات برگزار شد و باز اکثریت مردم با درصدی بیشتر یا کمتر به همین نظام رأی دادند چه میشود؟ یا طبق دکترین جدید نظام سلطهی امریکا، هر انتخاباتی که به نفع آنان تمام نشد را خواهند گفت: سالم نبوده و تقلب بوده است و یا دیگران نیز حق دارند هر پنج یا چهار یا سه سال یک بار بگویند: آن رأی نسل قدیم بوده و ما نسل جدید هستیم و انتخابات دوباره میخواهیم. یعنی نظامی دائماً متزلزل – یعنی نه فقط سقوط نظام، بلکه سقوط کامل یک کشور.
الف – دقت شود که رژیم حکومتی یک کشور، یا با کودتا تغییر مییابد و یا با انقلاب مردم متغیر میشود، نه این که هر چند سال یک بار یا در هر فصل و نسلی دوباره در مورد اصل یک نظام حکومتی رأی گیری شود. اگر چنین بود که هیچ حکومتی در هیچ کجای دنیا، ثبات و اعتباری نداشت و هر نوع حکومتی فقط میهمان یک یا دو نسل میشد؛ لذا این نسخه برای هیچ نظامی تجویز نشده است؛ در کجای دنیا چنین اتفاقی افتاده است؟ قانون اساسی امریکای نوبیناد، در قرن هجده مصوب گردید و تازه در متمم پانزدهم آن که در سال 1870 میلادی به تصویب رسید، به ملت حق رأی داده شد. در این مدت بسیاری با دولتها مخالف بودند، بسیاری با سیاستها مخالف بودند و هم اکنون نیز بسیاری با اصل نظام سرمایهداری که پایه و شالودهی حکومت امریکاست مخالف هستند و خود را 99 درصدی و حاکمان را 1 درصدی میخوانند که البته این فقط در قالب شعار است، وگرنه حاکمان یک در هزار هم نمیباشند. اما به هیچ وجه سخن از انتخابات جدید در خصوص اصل نظام و رژیم حکومتی حاکم به میان نمیآید.
ب - در ایران، مردم قیام و انقلاب کردند، حکومت 2500 سالهی شاهنشاهی را ساقط کردند، حکومت دست نشاندهی پهلوی و آخرین شاه نوکر آن را اخراج کردند و حکومت «جمهوری اسلامی ایران» را انتخاب کردند و به دنبال پیروزی انقلابشان، برای اولین بار در دنیا، دموکراسی واقعی را اجرا کردند و پس از یک همه پرسی در خصوص اصل نظام که اسلامی باشد یا نوع دیگری باشد، انتخابات «آری، نه» برگزار کردند و پس از آن قانون اساسی را تدوین کردند و آن را نیز پس از تصویب در مجلس، به رأی عموم مردم گذاشتند.
ج – از آن تاریخ فقط حدود 34 سال میگذرد و حتی اکثر رأی دهندگان هنوز زنده و فعال هستند.
بدیهی است که نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی آن، همان موقع نیز مخالفینی داشت و هنوز هم دارد، اما به رغم تحمیل سختیهای فراوانی چون جنگ داخلی، جنگ خارجی، ترور بسیاری از شخصیتهای دینی و مسئولین سیاسی و حتی رییس جمهور و نخست وزیر وقت و نیز تحریم اقتصادی و خیانتهای داخلی ... و به رغم انتقاد به بسیاری از عملکردها، هنوز نه تنها اکثریت مردم و به ویژه نسل جدید با این نظام مخالفتی ندارند، بلکه با حضور جدی، دائمی و مستمر خود در صحنههای گوناگون، تأیید و حمایت خود را اعلام میدارند [کاری که در هیچ کشوری صورت نمیگیرد].
پس، اکثریت غالب مردم ما، طرفدار و خواهان و حامی این نظام هستند و در این تردیدی نیست، لذا رأیگیری مجدد برای اصل نظام معنا و مفهومی ندارد و هر وقت مردم نخواستند، خودشان دوباره انقلاب میکنند. نه این که هر چند نفر مخالفی دور هم جمع شوند و بگویند: چون امروز ما چند نفر مخالف هستیم و این رأی گیری در نسل گذشته بوده است، پس مجدد رأی گیری شود!
کلمات کلیدی:
سیاسی انتخاب