مقام معظم رهبری بدین مضمون فرمودند که امریکا اگر میتوانست حمله کند، لحظهای درنگ نمیکرد ...؛ سؤال: اگر امریکا مشتاق حمله به ایران بود، چرا آن موقعای که ایران در ضعف نظامی و ... بود این کار را نکرد؟ (با توجه به سخنان آقای ظریف در دانشگاه، راجع به قدرت نظامی امریکا)
ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: مقام معظم رهبری، به ویژه با توجه به دو محور تبلیغی گسترده مبنی بر: الف – امریکا خواهان صلح و آشتی است. ب – امریکا هر وقت بخواهد، میتواند هر کاری [از جمله حمله نظامی] بکند؛ مکرر تأکید نمودهاند که هر دو تبلیغ [چه از منابع خارجی و چه از منابع داخلی] دروغ است. نه چنین است که مایل به رابطه منطقی با ما باشد و نه چنین است که هر کاری بخواهد میتواند بکند، چرا که هر چه میتوانست کرده است. چنان چه میفرمایند:
«هيچ توطئهاى نبوده است كه غرب و آمريكا بتوانند عليه جمهورى اسلامى انجام بدهند و انجام نداده باشند. هر كارى نكردند، چون نمیتوانستند. هر كارى توانستند، كردند و در همهى مراحل توى دهنشان خورده است و شكست خوردهاند».
*- به سخنان آقای ظریف اصلاً و به هیچ وجه استناد ننمایید، به ویژه سخنانی که در دانشگاه راجع به قدرت نظامی آمریکا گفتند و سعی کردند که در دل هموطنان خود ایجاد رعب کنند(؟!) چرا که ادعا و تحلیلی کاملاً عوامانه و حتی بچهگانه بود. این سخن بسیار سخیف است که کسی بگوید: امریکا یا اسرائیل یا فرانسه و ...، میتوانند به هر کشوری که دلشان خواست حمله نظامی کنند، چرا که بمب هستهای دارند. لذا برای اظهارات ایشان هیچ وقعی قایل نیستیم که در خصوصاش بحث کنیم.
*- در این که اختلاف و دشمنی امریکا به عنوان یک نظام استکباری سلطه با جمهوری اسلامی ایران ریشهای است و مابقی اختلافات مطروحه بهانه است، تردیدی وجود ندارد؛ اما باید دانست که شیوههای دشمنی که فقط به «جنگ سخت» محدود نمیگردد. اِعمال فشار سیاسی – تحریم اقتصادی – ایجاد توطئه و فتنهی داخلی – طراحی و اقدام به ترور – ایجاد جنگ داخلی – تحمیل جنگ توسط کشور ثالث – تحریم اقتصادی – ایجاد اختلاف داخلی، قومی، بومی، مذهبی و ...، همه از راهکارها و تاکتیکهای دشمنی در براندازی و نابودی میباشد و قدرت و امکانات امریکا در این شیوهها، به مراتب بیش از قدرت و ماشین نظامی امریکاست، لذا شاهدیم که در این امور کوتاهی نکرده است. آیا امریکا نمیتوانست با نیروی نظامی خود به سوریه حمله کند؟ چرا جنگ داخلی و تروریستی به راه انداخته است و از آن حمایت میکند؟
*- باید دقت شود که امروزه مانند زمان ایران و روم قدیم یا حتی مانند قرون وسطی، امکان و قدرت جنگی منحصر به نیروی انسانی و تجهیزات و تسلیحات جنگی نمیباشد که گفته شود کدام طرف سلاح هستهای دارد و کدام طرف ندارد و یا کدام طرف چند موشک دوربرد یا هواپیمای جنگی یا ناو دارند، بلکه شرایط و امکانات دیگری لازم است که به مراتب مهمتر و نقشآفرینتر از کمیّت و کیفیّت ماشین جنگی میباشد. از جمله:
الف – اذهان عمومی:
قدرت و نقش اذهان عمومی، به مراتب قویتر از تسلیحات نظامی است. پس از خروج شوروی از افغانستان، نیروی نظامی امریکا جایگزین گردید، اما قصد اشغال کامل نظامی داشت و امکان آن را نیز داشت، اما ماجرای 11 سپتامبر را پیشآورد تا اذهان عمومی از این حمله حمایت کند – برای اشغال نظامی عراق، تلاش کرد تا اذهان عمومی نگران باشد که عراق سلاحهای پیچیده دارد و قصد حمله به امریکا را دارد – دکترین «جنگ پیشگیرانه» جرج بوش پسر، فقط متوجه اذهان عمومی داخل امریکا و سپس اروپا بود ... و اکنون نیز همین طور است.
امریکا برای حمله نظامی مستقیم یا غیر مستقیم به جمهوری اسلامی ایران، از هیچ حمایت اذهان عمومی برخوردار نمیباشد، نه در داخل کشورش، نه در اروپا، نه در کشورهای هم پیمان یا غیر متعهد و نه در کشورهای همسایهی ایران. پس با کدام پشتوانه میخواهد حمله کند؟
ب – ثبات، امنیت و وحدت داخلی:
یک کشور (هر چند دیکتاتور) برای حلمه نظامی به کشور دیگر، باید ابتدا از ثبات، امنیت و وحدت داخلی خود مطمئن باشد، در حالی که امریکا از هر سه حیث به شدت متزلزل است.
ج – توان اقتصادی:
اسم جنگ نیز هزینههای کلانی را به کشور مهاجم یا هدف تحمیل میکند و در جهان پیوستهی امروز، در اقتصاد تمامی جهان تأثیر سوء میگذارد، چه رسد به خود جنگ. امریکا برای حمله به کشورهای عراق و افغانستان [که کاملاً یک طرف بود و هیچ مقابلهای هم صورت نگرفت]، تمامی کشورهای اتحادیهی اروپا و حتی ژاپن و ... را با خود همراه کرد تا هزینهها را با آنان تقسیم کند، اما باز توان هزینهی مترتبه به امریکا را نیز نداشت، لذا به ویژه در این وضعیت بحران، بدهی و ورشکستگی و ...، به هیچ وجه از توان اقتصادی حمله نظامی، آن هم به کشوری چون جمهوری اسلامی ایران، برخوردار نمیباشد.
د – پایگاه مبدأ:
امریکا هم مرز با جمهوری اسلامی ایران نمیباشد که بتواند از پنتاگون یا پایگاههای مرزی خود به ایران حمله کند، پس باید عملیات را از نزدیکترین پایگاههای نظامی خود در منطقه آغاز نماید. حال از کجا میخواهد حمله کند؟ ترکیه یا عراق در غرب – یا افغانستان و پاکستان در شرق – یا کشورهای ضعیف و فقیر شمالی – یا قطر و عربستان در جنوب و یا اسرائیل؟! کدام یک از این پایگاهها در تیررس موشکهای نیروی نظامی جمهوری اسلامی ایران نمیباشند؟ و در صورت حملهی متقابل، چه اتفاقی برای آن پایگاههای امن و آرام و کل آن کشور میافتد؟
امروز سکوی پرتاب موشک، مانند برجهای دوقلو نیست که در یک مکان و یا یک پادگان مستقر باشد، همه سیار است و ایران از توان طراحی، ساخت و تولید انبوه برخوردار میباشد، کجا را و کدام سکوی پرتاب را میخواهد با بمب اتم (تهدید آقای ظریف) هدف قرار دهد.
ﻫ – اسراییل:
از اصول دشمنی امریکا با جمهوری اسلامی ایران، اسرائیل، امنیت اسرائیل، اهداف اسرائیل و پیشروی اسرائیل و ... میباشد، اسرائیل نیز به رغم تمامی تبلیغاتهای گسترده در خصوص قدرت اقتصادی، سیاسی و نظامی، نه تنها در سطح ایران نیست، بلکه حتی با کشورهای کوچک عربی و همسایه، چون سوریه و لبنان نیز قابل مقایسه نمیباشد و اگر ثبات یا موفقیتی داشته است، به خاطر وابستگی سران آن کشورهاب صهیونیسم بوده است، نه به خاطر کمیّت ماشین جنگی.
اسرائیل کشوری جعلی و در واقع پادگانی کاملاً متزلزل است. لذا پس از 80 سال اشغال و پیشرویِ یک سویه، حتی تاب تحمیل یک جنگ واقعی پارتیزانی به مدت 33 روز را هم ندارد، چه رسد به یک جنگ تمام عیار. حال اگر فقط ده تا موشک به آن کشور اثابت کند چه میشود؟
اگر مسلمانان در ترکیه، بحرین، قطر، سوریه، لبنان، فلسطین ... و حتی خود عربستان، تحرکی نشان دهند، هر چند بسیار ساده و فقط در جهت نزدیک شدن اذهان عمومی به یک دیگر علیه اسراییل باشد، در همان کشورها چه میشود؟ و ...
در گذشته نیز همین شرایط نسبت حلمه نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران حاکم بود، البته با درجهای ضعیفتر.
از این رو مقام معظم رهبری فرمودند: «هيچ توطئهاى نبوده است كه غرب و آمريكا بتوانند عليه جمهورى اسلامى انجام بدهند و انجام نداده باشند. هر كارى نكردند، چون نمیتوانستند. هر كارى توانستند، كردند و در همهى مراحل توى دهنشان خورده است و شكست خوردهاند».
بیتردید اگر از داخل، توطئه یا فتنهای آشکار و یا پنهان صورت نگیرد و یا چراغ سبزی برای حمله نشان داده نشود و یا زمینه مساعد جلوه داده نشود، حتی امریکا نیز تصور حمله نظامی به ایران را نخواهد داشت، چنان چه بارها (هر وفت بحث جدی شد) به این معنا اذعان داشتند.
جنگ سیاسی، جنگ اقتصادی، جنگ امنیتی، جنگ تبلیغاتی، جنگ روانی ... و از جمله جنگ جمعیتی (کاهش روند رشد جمعیت) در قدرت امریکا هست که لحظهای در آن کوتاهی نمیکند، لذا اگر اندک توانی برای حملهی نظامی نیز داشت، لحظهای درنگ نمیکرد.
- تعداد بازدید : 2396
- 20 اسفند 1392
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: سیاسی جنگ و جهاد