ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: جای دارد که در عکس آن تردید شود، یعنی بپرسیده شود: آیا اگر مجلس امام حسین علیهالسلام غیر سیاسی باشد نیز درست است؟ و بعید است که پاسخ مثبت باشد. همین عدم بینش، بصیرت و جهت سیاسی درست مسلمانان منجر به واقعهی جانگداز عاشورا شد، وگرنه همه نماز و قرآن میخواندند.
دقت شود که سیاست، عبادت است و عبادت نیز خود نوعی سیاست است و چنان چه بیان شد، نه تنها نزد ما سیاستمان عین دیانتمان است و از آن جدا نیست، بلکه سیاست هر کسی (حتی کافر و منافق) نیز عین دیانت خود اوست.
آن چه بیش از همه درست نیست، عوامی توأم با خرافات در عبادات و احیای شعائر الله است که موجب بیتأثیر کردن آن در فرد و جامعه از یک سو و مساعد نمودن زمینه تخدیر اذهان عمومی از سوی دشمنان از سوی دیگر میگردد.
الف – مگر شعار اصلی و اولیهی اسلام که «لا إِلَهَ إِلاَّ الله» است، خودش در مقام بیان و عمل [از بُعد نظری و اعتقادی و از بُعد عملی»، سیاسی نیست و مگر نفرمود نفی هر گونه إله کاذب و تکفیر هر نوع طاغوتی، لازمهی ایمان و نجات است و مگر «نفی» قبل از «اثبات» قرار نگرفته است:
«لاَ إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ» (البقره، 256)
ترجمه: در دين هيچ اجبارى نيست (کسی نمیتواند دیگران را به زور معتقد نماید) و راه از بيراهه بخوبى آشكار شده است پس هر كس به طاغوت كفر ورزد و به خدا ايمان آورد به يقين به دستاويزى استوار كه آن را گسستن نيست چنگ زده است و خداوند شنواى داناست.
ب – نماز خودش یک عبادت سیاسی نیز هست، چرا که ابتدایش قیام و متن آن، رد پرستش و وابستگی به طواغیت و تسلیم خدای واحد بودن است و اوج این بندگی در جسده متجلی میگردد.
مگر «إِيَّاكَ نَعْبُدُ وإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ»، که با ضمیر جمع نیز بیان میشود، در مقام بیان و عمل و تحقق شئون و مراتب آن، جنبهی اجتماعی و سیاسی ندارد؟ مگر معنای محراب، محل حرب نمیباشد. و مگر همهی هدایتها، همهی انحرافات و همهی اختلافات و جنگها، در نهایت به خاطر پذیرش «ولایت حق» از سوی گروهی و تحمیل «ولایت باطل» از سوی گروهی دیگر نمیباشد؟
«الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِن دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَن يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا وَلَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ» (الحج، 40)
ترجمه: همان كسانى كه به ناحق از خانههايشان بيرون رانده شدند [گناهى نداشتند] جز اينكه مىگفتند: پروردگار ما خداست؛ و اگر خدا (شرّ و ظلم) بعضى از مردم را با بعضی ديگر دفع نمىكرد، صومعهها و كليساها و كنيسهها و مساجدى كه نام خدا در آنها بسيار برده مىشود سخت ويران مىشد و قطعاً خدا به كسى كه [دين] او را يارى مىكند يارى مىدهد چرا كه خدا سخت نيرومند شكستناپذير است.
ج – آیا علل قیام امام حسین علیهالسلام و شهادت مظلومانهاش و نیز علل دشمنی ددمنشانهی یزیدیان با آن حضرت، غیر سیاسی بود که اکنون مجلس بزرگداشتش غیر سیاسی باشد؟!
شهادت کدام پیامبر یا امامی [علیهمالسلام]، به خاطر اعقتادات یا عبادات شخصی، مثل چگونگی اختلاف بر سر احکام طهارت یا رکعات نماز بوده است؟ همه بر سر قیام برای نجات انسانها از زنجیر و یوق جهل، استبداد، استکبار و بندگی «غیر» بوده است.
آیا مراسم عزاداری به خاطر احیای فرهنگ توحید و قیام لله در مخالفت با ظلم و جور طواغیت مستبد نیست و آیا سرتاسر زیارت عاشورا، اعلام مواضع سیاسی زایر سید الشهداء امام حسین علیهالسلام نیست؟
پس، سرتاسر قائلهی تلخ عاشورا «سیاسی» است، قیام و شهادت نیز سیاسی بوده است، مجلسش نیز سیاسی خواهد بود. منتهی سیاستی منطبق و عین دیانت. سیاستی توحیدی و اسلامی.
اتفاقاً همین جنبه سیاسی مجالس اهل بیت علیهمالسلام و به ویژه ابا عبدالله الحسین علیهالسلام و آثار آن در بیداری، شناخت حق و باطل، حرکت جهتدار و منجر به خیزش و قیام مسلمین است که دشمن را آزار داده و موجب نگرانی و خوفش میگردد، وگرنه کسی دغدغه و نگرانی از گریه کردن یا سینه زدن ما را ندارد.
کلمات کلیدی:
سیاسی عزاداری