ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: خداوند متعال در قرآن کریم فرمود:
«إِنَّ اللّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ» (آلعمران، 33)
ترجمه: همانا خداوند آدم و نوح و خاندان ابراهيم و خاندان عمران را بر جهانيان برگزيد.
حال مگر کسی میداند که چرا آنان را انتخاب کرد و برگزید تا سؤال ایجاد شود، چرا دیگران یا نسل دیگران را به نبوت و رسالت برنگزید.
الف – دستگاه هستی و تدبیر امور آن، بر نظمی مبتنی بر علم، حکمت و مشیّت الهی استوار است و چنان چه خود میفرماید: «از علم جز قلیلی به انسان داده نشده است»؛ لذا گاه برای انسان سؤالات بیپاسخی که دانستن آنها نیز فایدهای به حالش ندارد، پیش میآید، لذا در قرآن کریم و آموزههای اهل عصمت علیهمالسلام تأکید شده است که از آن چه برایتان فایدهای ندارد – یا دانستن آن موجب ضرر و زیان و ناراحتی شما میشود و یا سؤال از آن زود هنگام است و به موقع با وحی یا ... خواهید دانست، نپرسید.
از این رو، چرا نبوت در این سلسله قرار گرفت و چرا در نسل حضرت یوسف علیهالسلام قرار نگرفت و ...، بیان نشده است که کسی بداند و البته دانستن آن نیز مشکلی را حل نمیکند و به کمالی نمیافزاید، وگرنه حتماً بیان میشد.
ب – در گذشته نیز سؤالات بسیاری مطرح بود که چرا این نبی شد و آن نشد و یا حتی اهل غرور که به ثروت و مکنت و هوش و زکاوت کاذب خود میبالیدند میگفتند: چرا خدا به او وحی داد و به ما نداد؟! اما خداوند متعال پاسخ گذشتگان و آیندگان را در این مورد در یک کلام بیان نمود، مبنی بر این که وحی، نبوت و ولایت، امور مربوط به خداوند متعال و ربوبیّت اوست و او داناتر است که رسالتش را کجا قرار دهد:
«وَإِذَا جَاءتْهُمْ آيَةٌ قَالُواْ لَن نُّؤْمِنَ حَتَّى نُؤْتَى مِثْلَ مَا أُوتِيَ رُسُلُ اللّهِ اللّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ أَجْرَمُواْ صَغَارٌ عِندَ اللّهِ وَعَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا كَانُواْ يَمْكُرُونَ» (الانعام، 124)
ترجمه: و چون آنان را نشانهاى آيد گويند: هرگز ايمان نياريم تا آنكه همانند آنچه به فرستادگان خدا داده شده است، به ما نيز داده شود. [بگو:] خدا داناتر است كه پيامبرى خويش را كجا بنهد. بزودى بدانها كه گناه كردند به سزاى آن نيرنگها كه مىكردند خوارى و عذاب سخت از نزد خدا خواهد رسيد.
ج – گاهی برخی از مردم، از روی عوامی و نادانی و گاه از روی عمد و انحراف، برای خود و دیگران نسبت به آن چه نمیدانند داستانسرایی میکنند و گاه اصلاً متوجه نمیشوند که این تفسیر و تأویل به رأیها از شیطان است، لذا سبب انحراف عقلی، علمی و دینی آنها در دنیا و معذب شدنشان در آخرت میگردد.
به عنوان مثال: همین نقل که او به پدرش احترام ننمود و یا دیر از اسب پیاده شده و احترام نمود از جمله این داستانسراییها میباشد. درست مثل فیلمهای تخیلی و احساسی هندی.
در حالی که این اهانت بزرگی به ساحت یک انسان عاقل است، چه رسد به یک نبی که معصوم نیز هست و مخاطب وحی الهی میباشد. و این بافتهها در حالی است که خداوند متعال در قرآن کریم تصریح نموده است که او پدرش را در رأس مجلس نشاند و مقابل او به خاک افتاد «وَ رَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَ خَرُّوا لَهُ سُجَّداً ...»
کلمات کلیدی:
گوناگون