ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: اگر چه «دشمن» یعنی مخالف و معاند و ضد دوست و بدون دوست، «دشمن» معنا و مفهومی ندارد، اما باید توجه کنیم که دوست را ما نمیشناسیم، بلکه او خودش خود را به ما میشناساند.
این قاعده در تمامی تجلیات هستی وجود دارد، حتی یک شاخهی گُل یا یک سیاره (مثل خورشید)، ابتدا خودش خود را به ما میشناساند و بعد ما آن را میشناسیم و هر کس که نزدیکتر و محرمتر شد، بیشتر میشناسد. در شناخت افراد [یک دیگر را] نیز چنین است. هر کسی ابتدا با وجود و ظهورش در ظاهر، کلام، شکل، رفتار و ...، خود را میشناساند و هر کس نزدیکتر شد، بیشتر میشناسد.
خداوند متعال هستی و کمال محض است و هر چه هست، از آن جهت که هستی یافته، تجلی اوست، لذا فرمود: همهی نیکیها، اسم و نشانهی خداست، پس خدا را با آنها بخوانید و در آنها الحاد نکنید:
«وَلِلّهِ الأَسْمَاء الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُواْ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمَآئِهِ سَيُجْزَوْنَ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ» (الأعراف، 180)
ترجمه: و براى خداست بهترين نامها؛ پس او را بدان نامها بخوانيد و كسانى را كه در نامهاى او به انحراف مىروند (را) رها كنيد، آنها به زودى آنچه را كه انجام مىدادهاند جزا داده شوند.
و این هستی است که ابتدا خودش را با بودنش میشناساند و سپس ما میشناسیم. چنان چه حتی یافتههای علم تجربی نیز فقط کشف و با خبر شدن از آن چه هست میباشد.
الف – بر همین اساس، دقت شود که «دوست = ولیّ» را ما ایجاد نکرده و به دست نمیآوریم، بلکه کاملاً خداداد است. به عنوان مثال: ما عقل را به دست نمیآوریم، ما شعور و منطق و اختیار را ایجاد نمیکنیم، ما زیبایی را خلق نمیکنیم، ما بدن و اجزای آن را نمیسازیم، ما جهان را نساختهایم ...، بلکه همه خدا داد است.
توحید و معاد، فطری است، یعنی در نهاد ما سرشته شده است. حبّ به خوبیها (نور) و بغض به بدیهای و شرور (ظلمات)، ساختهی خودمان نیست، بلکه خداداد است و همه نعمات (دوست) چنین است.
ب – از این رو، از ما خواسته نشده تا خدا را بشناسیم، بلکه چنان چه امام صادق علیهالسلام میفرمایند: او خود را میشناساند و از ما خواسته شده تا به آن شناسایی ایمان بیاوریم؛ و هم چنین است شناخت انبیا و اولیای الهی، که خدا (به عقل، فطرت، وحی، معجزه و ...) آنان را میشناساند و از ما خواسته شده تا به آن شناساییها ایمان بیاوریم و همین طور است شناخت خوبیها و بدیها. با یازده قسم فرمود: «فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا - سپس پليدكارى و پرهيزگارىاش را به آن الهام كرد» (الشمس، 8)
نعمات دیگر نیز همینطور است، همه خداداد است. از ما خواستهاند که اولاً نعمت داده شده را قدر بدانیم و ثانیاً ضایع نکنیم و ثالثاً راه وصول تداوم نعمات را بر روی خود نبندیم.
عقل را دادند و گفتند: جهل دشمن اوست – علم را دادند و گفتند: نادانی دشمن اوست – سلامتی را دادند و گفتند: بیماری دشمن اوست و ... .
ج – پس، وضعیت ما، وضعیتی کسی نیست که تلاش میکند تا گنجی را به دست آورد، بلکه وضعیت کسی است که باید تلاش کند تا گنج موهبت شده را از دست ندهد، لذا ناچار است مُهلکات و مخاطرات (دشمن) را بشناسد.
ما مکلفیم بدانیم و بشناسیم که چه چیزهایی عقل و قلب ما را محجوب و مستور میکند و نمیگذارد تا نور آنها جلوی پای ما را روشن کند – ما موظفیم بدانیم و بشناسیم که چه مسائلی و یا چه رفتارهایی ایمان خداداد و فطری ما را به خطر میاندازد – چه چیزی سلامتی روحی، روانی و جسمی ما را تهدید میکند و خلاصه چه عواملی راه را برای دریافت نعمات خداداد و رشد، مسدود مینماید. یعنی: دشمن شناسی.
د – لذا گویی فرموده است: دوست که خودش را شناسانده و شناخته شده است، پس بروید دشمن را بشناسید و مراقب دشمنیهای او باشید. البته اگر دقت کنیم، دشمن را نیز خدا شناسانده است و فرموده است، مراقب باشید فریب نخورید و بنده و مطیع او نگردید:
«أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ * وَأَنْ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ» (یس، 60 و 61)
ترجمه: مگر با شما (با عقل، فطرت و حی) پيمان نبستم اى فرزندان آدم! كه عبادت شيطان نكنيد كه وى دشمن آشكار شماست * و اين كه تنها مرا بندگى كنيد كه راه راست همين است؟
و – پس کار ما، شناسایی و مبارزه با دشمن و دشمنیهاست، تا از دوست دور نشویم. لذا در مقام دستور عملی، دشمنشناسی و مقابلهی با او در اولویت قرار گرفته است تا نعمت خداداد ضایع نگردد.
از این رو در آموزههای وحی و حدیث و سیره که همه منطبق با حکم عقل و فطرت است، میآموزیم که «لا إله»، قبل از «الاّ الله» است - «فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ»، قبل از «وَيُؤْمِن بِاللّهِ» است و در مؤمنین و کسانی که با پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله هستند «مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ»، صفت «أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ»شان بر «رُحَمَاء بَيْنَهُمْ» شان پیشی دارد.
میفرماید: خودم را در خلقت زمین و آسمان و هر آن چه در آنهاست و وجود خودتان به شما معرفی نمودهام، دوستی من نیز که روشن، واضح و ثابت است، پس تلاش کنید تا بَدَل نخورید و دشمنان من و خودتان را دوست نگیرید – پس باید برای حفظ دوستی، دشمن شناس بود، باید سعی کرد به جای رضایت دوست، رضایت و خوشنودی دشمن هدف قرار نگیرد:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاء تُلْقُونَ إِلَيْهِم بِالْمَوَدَّةِ وَقَدْ كَفَرُوا بِمَا جَاءكُم مِّنَ الْحَقِّ يُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَإِيَّاكُمْ أَن تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّكُمْ إِن كُنتُمْ خَرَجْتُمْ جِهَادًا فِي سَبِيلِي وَابْتِغَاء مَرْضَاتِي تُسِرُّونَ إِلَيْهِم بِالْمَوَدَّةِ وَأَنَا أَعْلَمُ بِمَا أَخْفَيْتُمْ وَمَا أَعْلَنتُمْ وَمَن يَفْعَلْهُ مِنكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاء السَّبِيلِ»
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد، دشمن من و دشمن خودتان را دوستان خود مگيريد، شما با آنها طرح دوستى مىافكنيد در حالى كه آنها به آنچه از حق براى شما آمده كفر ورزيدهاند، آنها رسول خدا و شما را به خاطر ايمانتان به خداى يكتا كه پروردگار شماست (از وطنتان) بيرون مىكنند، ( پس با آنان اظهار دوستى نكنيد) اگر (از وطنتان) براى جهاد در راه من و طلب خشنودى من بيرون آمدهايد. شما دوستى خود را پنهانى به آنها مىرسانيد در حالى كه من به آنچه پنهان داريد و آنچه آشكار كنيد داناترم. و هر كس از شما چنين كند پس حقّا كه راه راست را گم كرده است.
در یک جمله میتواند گفت: دوست و دشمن را خداوند متعال شناسانده است و از ما خواسته شده تا به این شناسایی ایمان بیاوریم و با عمل صالح (که مبارزه با دشمن، از دشمن نفس گرفته تا دشمنان بیرونی از مصادیق اولیه و بارز آن است)، ضمن آن که به دوست نزدیکتر میشویم، از گزند دشمن دورتر شویم.
کلمات کلیدی:
اعتقادی