ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: اگر چه تحریف تاریخ یکی از شیوههای نوین جنگ نرم است و متأسفانه بسیار دیده شده که هم ردیف عوامل و ابزارهای دیگر، برخی از اساتید دانشگاهی نیز تلاش چشمگیر و قابل تأملی (به ویژه برای وزارت علوم) در این عرصه دارند، اما نکته اینجاست که همین تلاش برای تحریف و انکار این فراز از تاریخ، خود حاکی از محکومیت آن در نظر هر عاقل و مُنصفی دارد، اگر چه اصلاً دین نداشته باشد.
اینها با توجه به منابع تاریخی بسیار معتبر و موثقی که نمیتوانند نادیده گرفته یا انکار کنند، سعی دارند چنین تصوری القا کنند که مدنیت در آن زمان، مانند جوامع اولیهی بشر بوده است و مردم خانهسازی بلد نبودند و یا درب و پنجره نداشتند ... و سپس از این راه وارد میشوند تا گزارههای تاریخی را انکار کنند. و حال آن که اگر کمی قرآن کریم یا تاریخ را بخوانند، شواهد خلاف آن را نشان میدهد.
الف - مردمان آن زمان، چه در ایران و روم باستان و چه در فلسطین و شامات و چه در سرزمین حجاز و عراق، قلعهها، قصرها و خانههای بسیار مستحکمی داشتند که آثار برخی از آنان تا کنون نیز باقی مانده است. پس چطور تصور کردهاند که مردم دربسازی بلد نبودند و خانههایشان درب نداشت و با پرده از هم جدا میشد؟!
ب – دست کم در تاریخ ماجرای قلعه و درب خیبر را شنیدهاند. اگر بخواهند بگویند که کندن آن درب سنگین، بزرگ و قطور توسط حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام نیز دروغ است، بودنش را که نمیتوانند تکذیب کنند و خیبر منطقهای نزدیک به مدینه بود. یعنی قلعهسازی، خانهسازی و درب سازی در اوج تکنولوژی آن زمان و آن دیار وجود داشت.
ج – وقتی قرآن کریم فرمود که کشتیسازی را به حضرت نوح علیهالسلام و زرهسازی را به حضرت داود علیهالسلام یاد دادم و سلیمان مُلک پهناوری داشت و قصری ساخته بود که در آن سنگ مانند آب ثیقل داده شده بود، کسی تعجب نکرد، چون با این صنایع آشنا بودند.
د – آیه، حدیث و منابع تاریخی لازم نیست، بالاخره مردم آن زمان شمشیر، نیزه و سپر داشتند یا نداشتند؟ بدیهی است که شمشیر را از پنبه یا چوب نمیساختند، بلکه از آهن میساختند و آهن نیز به صورت ورق از آسمان نازل نشده بود، بلکه باید آن را از سنگ آهن استخراج کرده و سپس به صورت ورق درآورده و سپس شمشیر یا سایر ابزارها را با آن میساختند. حال آیا بلد نبودند که چند چوب را بیاورند و با چند تسمه آهنین، میخ و ... درب بسازند؟!
ﻫ – اگر مردم آن زمان لباس میپوشیدند، معلوم میشود که میدانستند ریسندگی چیست؟ اگر در ظرف غذا تهیه کرده و میخوردند، با این صنعت آَشنا بودند – اگر ابزار جنگی میساختند، صنعت آهن داشتند – اگر اسلام به آنها فرمود شراب ننوشید، معلوم میشود که شرابسازی داشتند – اگر فرمود که ربا حرام است، معلوم است در تعاملات اقتصادی و تجاری خود (مثل دنیای مدرن امروز) ربا محور سود آنها بود – اگر فرمود: هنگام خروج از خانه و حضور در اجتماع، مانند زنان جاهلیت آرایش نکنید، معلوم است که هم وسایل آرایشی داشتند و هم آرایش میکردند – اگر فرمود: مطلق موسیقی حرام نیست، اما غنا و طرب حرام است، معلوم میشود که با موسیقی آشنان بودند و انواع سازها را میساختند – اگر فرمود: به خانهها از درب وارد شوید، معلوم است که خانهسازی آنها درب نیز داشته است – اگر منبر و بارگاه و تخت سلطنتی و ... داشتند، معلوم است که نجاری بلد بودند و حتماً از میخ و چکش نیز استفاده میکردند و ... .
حال اگر کسی مدعی شود که خانههای آن زمان درب نداشت و با پرده از هم جدا میشد، یا حاکی از نادانی و بیسوادی گوینده است و یا حاکی از غرضورزی او.
و – کافی است با تمام نادانی و یا بغض هدفداری که دارند، دست کم قبل از اظهار فضل، به چند منبع تاریخی از اهل تشیع و تسنن مراجعه کنند.
ابن قتيبه - ابن شهر آشوب سروی - أبی الفتح محمد بن عبدالکريم بن أبی بکر احمد شهرستانی - ذهبی مورخ مشهور -عمر رضا کحاله از علماي معاصر اهل سنت – يعقوبی - احمدبن يحيي معروف به «بلاذری» - ابن ابي الحديد معتزلی - شهاب الدين احمد معروف به ابن عبد ربه اندلسی و ...، همه از علما، دانشمندان و مورخان مشهور و معتبر اهل سنّت هستند که به تفصیل این واقعه را نقل کردهاند.
ز – مسعودی که از علمای به نام اهل سنت نقل میکند: «پس راه خانه علی(علیه السلام) را در پیش گرفتند و به او یورش بردند و درب خانه اش را آتش زدند و او را به زور بیرون کشیدند؛ فوجهوا الی منزله فهجموا علیه و احرقوا بابه واستخرجوه منه کرهاً.» (اثبات الوصیة، مسعودی، ص 155)
ابن عطیه مینویسد: وقتی فاطمه (سلام الله علیها) پشت درب آمد تا عمر و دیگران را برگرداند، او فاطمه را بین در و دیوار به شدت فشار داد تا فرزندش سقط شد و میخ در به سینه زهرا(سلام الله علیها) فرو رفت: و لما جاء ت فاطمه خلف الباب الترد عمر و حزبه، عصر عمر فاطمه بین الحائط و الباب عصرة شدیدة قاسیة حتی السقطت جنینها و نبت مسمار الباب فی صدرها...» (مؤتمر علماء بغداد، مقاتل بن عطیه، ص 181)
کلمات کلیدی:
تاریخی ولایت (امام علی) فاطمیه