ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: ملاک لذت بردن نیست، بلکه ساخته شدن است.
«ذکر» یعنی یاد و یادآوری، یعنی به یاد بودن و فراموش نکردن و یاد کردن نیز کار قلب است و نه زبان. بالاترین عبادت نیز «تفکر» است، تفکر در نشانههای الهی و شناخت خود و خدا. شناخت مبدأ و مقصد، شناخت راه، شناخت دوست و دشمن و چه باید کردها و چه نباید کردها، برای فلاح دنیا و آخرت.
پس، اگر کسی ذکر زبانی بگوید، مثلاً روزی چند میلیون بار «سبحان الله» بگوید، اما قلبش آن را تصدیق نکند و در اندیشه و عمل خدا را منزه نداند، هیچ یک از اذکارش به دردش نخواهد خورد، اما اگر باور قلبی دارد، در عمل نیز همیشه به یاد خداست، یک بار هم که «سبحان الله» بگوید، ارزش بسیاری دارد و ملائک آن را بالا میبرند و خداوند متعال آن را برایش ثبت میکند و آثار مادی و معنویاش را در او و برای او ایجاد مینماید.
خاطره:
*- در محضر مرحوم آیت الله بهاء الدینی (ره)؛ طلابی وارد شدند که از عیادت طلبه بیماری میآمدند. ایشان از احوال وی جویا شدند و طلاب ضمن خبر از حال وی، افزودند: ما در بالین وی نذر کردیم که هر یک هفتاد حمد برای شفای ایشان بخوانیم، آیا خوب است؟ ایشان فرمودند: یکبار بخوانید. یعنی اگر حمد شما حمد باشد، یک بارش هم مؤثر واقع میشود.
*- توفیقی دست داد که در محضر ایشان، به حرم شریف امام رضا علیهالسلام مشرف گردیم. در صحن لحظهای توقف نمودند و فرمودند: زلزلهای در قم رخ داد و ما از امام رضا علیه السلام خواستیم که برای کسی حادثهای رخ ندهد، ما نیز یک صلوات بفرستیم؛ حادثهای رخ نداد و ما نیز یک صلوات را فرستادیم.
ما فکر کردیم که ایشان نقل حادثهای از گذشته میکنند، به خانه که برگشتیم، از اخبار مطلع شدیم که آن زلزله همان آن رخ داده بود و سنگی از گلدسته مسجد اعظم نیز به وسط صحن افتاد، ولی به کسی آسیبی نرسید.
تذکار:
اما دقت داشته باشیم که گاهی شیطان از این راهها وارد میشود و توفیق ذکر در عمل و زبان را به بهانه ذکر قلبی و اندیشه عقلی از انسان میگیرد. اینها که میگویند: «ای بابا، دلت پاک باشد کافیست»، فریب خوردگان همین القائات شیطانی هستند.
بالاخره معرفت، عشق، علاقه، محبت و یاد و هر باور قلبی دیگری، باید در عمل متجلی گردد. مثل این است که کسی، دیگری را دوست داشته باشد، اما یک بار هم این را به زبان نیاورد. آیا وقتی پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله به معراج رفتند و حقایق عالم را دیدند، الله اکبر، الحمدلله، سبحان الله نگفتند و آیا رکوع و سجود ننمودند؟
انجام اوامر و احکام الهی، همه همان ظهور و تجلی باور و ذکر قلبی در عمل است. چنان چه پس از امر به معرفت و شناخت، در مورد هر عبادتی و از جمله نماز، فرمود برای «ذکر» است:
«إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي» (طه، 14)
ترجمه: منم من خدايى كه جز من خدايى نيست پس مرا پرستش كن و به ياد من (برای یاد من) نماز برپا دار.
حال اگر کسی بگوید: ای بابا، در دل که به یاد خدا هستم، به نشانههایش نیز نگاه بصیرانه و فکر میکنم، پس چرا دیگر نماز بخوانم؟ آیا او به یاد خداست؟
نتیجه:
پس، اولاً ذکر به قلب است؛ ثانیاً نباید به بهانهی یاد قلبی، خود را از ذکر عملی و لسانی محروم کنیم [این فریب است]؛ ثالثاً ذکر عقلی، قلبی و عملی هر کدام اثر خود را دارد؛ رابعاً ملاک باور، محبت و یاد قلبی، ظهور آن در اعضا و جوارح است؛ خامساً مجبور نیستیم که مثلاً هزار بار فلان ذکر را بگوییم که خسته کننده باشد، میتوانیم به حدی که ذوقآور است، به حدی که خسته کننده نمیشود ذکر بگوییم. به ویژه صلوات بر محمد و آل محمد. و عجل فرجهم
کلمات کلیدی:
گوناگون ذکر