ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: گروه‌هایی چون القاعده، طالبان و شاخه‌هایی چون داعش، النصره، بوکوحرام و ... که عموماً به نام «تکفیری»ها و یا «سلفی»ها مشهور شده‌اند، تماماَ گروهک‌های تروریستی امریکایی می‌باشند و هیچ ربطی به تشیع و تسنن ندارند و به همین دلیل است که تنها سبب اشتهار آنان، قتل‌عام‌ها و کشتارهای بسیار وحشتناک و ترورهای کورشان می‌باشد و نه نوعی نگرش یا گرایش دینی و مذهبی.

الف – بسیاری سعی دارند برای آنان نوعی مذهب، انگیزه و بینش دینی و مذهبی تعریف کنند و با واژگان مقدس اسلامی، چون: «جهاد»، آنان را تطهیر کنند! متأسفانه این تلاش گسترده حتی در جمهوری اسلامی ایران و حتی در دانشگاه‌ها و رشته‌ی علوم سیاسی و شاخه‌های مربوطه، از سوی برخی از به اصطلاح اساتید ایرانی نیز دنبال می‌شود، و البته چون به هیچ شکلی نمی‌توانند آن را به تشیع نسبت داده و یا به گونه‌ای وصل کنند، به «تسنن» نزدیکش می‌گردانند؛ در حالی که همگان شاهدند تعداد اهل سنتی که به دست این گروهک‌های تروریستی قتل عام شده‌اند، به مراتب بیش از شیعیان می‌باشند.

ب – بی‌تردید، هر جریانی و هر حرکتی و هر اقدامی، از نوعی «اندیشه» برخوردار می‌باشد. حتی هیتلر، موسیلینی و غاصبان قدس نیز برای جنایات خود فلسفه فکری و اندیشه داشته و دارند؛ اما دلیل نمی‌شود حتماً آن چه باور دارند را علنی کنند و یا حتماً باورشان همان باشد که بیان داشته و یا تابلو می‌کنند. آیا غیر از این است که امروزه اغلب جنایات قدرتمندان، زیر لوای شعارها و پرچم‌هایی چون: دموکراسی، حقوق بشر، مبارزه با تروریسم، جنگ پیش‌گیرانه، حمایت از مظلومین و ... انجام می‌گیرد.

ج – پس از اشغال افغانستان توسط نیروی نظامی شوروی سابق، گروه‌های جهادی و مبارزاتی بسیاری در افغانستان تشکیل شد که برخی انگیزه جهادی و اسلامی داشتند و برخی ملی و برخی ملی – مذهبی. در هر حال مقاومت‌های این گروه‌ها شوروی سابق را مجبور به عقب نشینی کرد، اما افغانستان مجال استقلال نیافت، چرا که امریکا، به ویژه به بهانه سناریوی خودساخته‌ی 11 سپتامبر، جایگزین شوروی در غصب خاک افغانستان گردید.

امریکا می‌دانست که همین گروه‌های افغانی، نیروهای امریکایی یا چند ملیتی را نیز از پای در می‌آورند و امکان حضور دائم وجود ندارد، لذا از یک سو به بهانه‌ی 11 سپتامبر لشکرکشی کامل نمود و از سوی دیگر، گروهک تروریستی القاعده به رهبری بن لادن را که اصلاً ربطی به افغانستان نداشت و برای تجزیه سودان تشکیل شده بود، ابتدا به چچن و سپس به افغانستان اعزام نمود.

د - از این اعزام چند هدف دنبال می‌شد که عمده‌ترین آنها عبارت بود از:

*- ایجاد و تعریف مقر ثابت برای این گروهک تروریستی سرگردان، مقری که تعریف کشور داشته باشد، نه یک پادگان.

*- مسنجم نمودن گروهک‌های تروریستی تحت عنوان «شبهه نظامیان» در سرتاسر آسیا، خاورمیانه و شمال آفریقا.

*- ایجاد اغتشاش، ناامنی و جنگ داخلی در تمامی کشورهای اسلامی، بدون لزوم تحمل هزینه‌های سنگین و نیز تلفات نیروهای غربی و مهم‌تر از همه فشار اذهان عمومی در امریکا و اروپا.

*- زمینه‌سازی جهت حضور مستقیم نظامیان امریکایی و اروپایی در کشورهای دیگر به بهانه مبارزه با تروریسم بین‌الملل.

*- پاک کردن نام اسرائیل، به عنوان تنها تشکیلات مذهبی که اقدام به جنگ‌افروزی و ترور می‌کند و جایگزین نمودن نام «اسلام» به جای «صهیونیسم» در اذهان عمومی.

*- تحقق اهداف تجزیه کشورهای اسلامی، به ویژه ایران، افغانستان، پاکستان، عراق، سوریه، سودان ... و حتی عربستان سعودی، توسط نیروهای داخلی خودشان.

*- موافق نمودن اذهان عمومی غرب و جهان در توجیه ضرورت حمایت دولت‌ها (به ویژه فرانسه و آلمان) در حضور نظامی.

*- منحرف نمودن جهت موج بیداری اسلامی و بالتبع کنترل آن به نفع خود.

*- تشدید اسلام‌هراسی در غرب، به ویژه با توجه به اقبال شدید مردم به اسلام.

*- ایجاد بستر مناسب و تشکیلاتی برای اعزام شرورها، حبس‌ابدی‌ها و نیز جاسوسان امریکایی و اروپایی به کشورهای اسلامی – چنان چه بارها نگرانی خود را از بازگشت این هموطنان خود به میهن اصلی‌شان اعلام نموده‌اند.

*- و ... .

ملاحظه:

*- حال اینها شیعه هستند یا سنّی، یا تفکرات‌شان به تشیع نزدیک‌تر است یا تسنن؟

*- امریکا و انگلیس (صهیونیسم بین‌الملل)، ضمن آن که سعی دارند آنان را شاخه‌هایی از اسلام سنّی معرفی کنند، تا هم مذاهب تسنن را تخریب نمایند و هم شکاف و اختلاف بین شیعه و سنّی را عمیق‌تر نمایند، به طور کلّی نام «اسلام» و نیز هدف، معنا و ارزش والای «جهاد» را تخریب می‌کنند.

*- بیان شد که حتی در دانشگاه‌های خودمان، برخی اساتید با هر فشاری که شده سعی دارند دانشجویان [به ویژه در مقاطع ارشد و دکترا] را وادار کنند که تحقیقات و مطالعات خود را به سمت و سویی سوق دهند که نتیجه‌ی آن، رسیدن اندیشه‌ی گروهک‌های تروریستی به بناهای فکری و اعتقادی معتزلی، اشعری، ابن تیمیه و حتی غزالی برسد، در حالی که آنان هیچ نیستند، به جز گروهک‌های تربیت شده و سازماندهی شده‌ی امریکا و انگلیس و اسرائیل.

مهم:

نظر به این که تمامی این سیاست‌ها و تحرکات و سازماندهی‌ها ابتدا از ایران شروع شد [گروهک‌هایی چون منافقین یا کومله ... و جنایات تروریستی داخلی در شهرها و به ویژه کردستان و سایر نواحی مرزی]، اما جواب نداد، سرمایه‌گذاری روی عرب‌ها، افغانی‌ها، پاکستانی‌ها و مسلمانان آفریقایی صورت گرفت، چرا که جوانان آنها را که شور انقلابی داشته و اغلب فقیر هستند را نیز بهتر می‌توانستند جذب و سازماندهی کنند و خلاء «ولایت» نیز زمینه را برای تفرقه مساعدتر می‌نمود.

اما در عین حال چون این تحرکات در میان شیعیان ایران و عراق و ... جواب نداد، اکنون جریانی کاملاً امریکایی – انگلیسی در کار است تا توسط برخی از به اصطلاح علمای شیعه، جریانی چون تکفیری‌ها در تشیع را نیز سازماندهی کنند تا سپس کشتار عظیمی تحت عنوان «شیعه – سنی» راه بیاندازند. لذا مسلمانان تمامی مذاهب، باید به شدت مراقب این شیطنت‌ها باشند.

 

 

کلمات کلیدی:  سیاسی