ایکس – شبهه/ پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: در متن سؤال آمده بود که آیا سوره کهف نازل شده که ما بدانیم آنها شش نفر بودند یا هفت نفر ...؟
همیشه دقت کنیم که اولاً مطلب گوینده را درست درک نماینم – ثانیاً در ذهن خود خلط مبحث ننماییم – ثالثاً یک مطلب قابل توجه، تأمل و نقد را سریع با چند تا شعار خراب و سبک ننماییم و رابعاً نتیجه درست اخذ نماییم.
الف – این که در برخی از دروس مطالبی وجود دارد که (چنان چه در سؤال از جانب ایشان مرقوم نمودید) دانستن آنها نه واجب است و نه مستحب است، نه نیازی از فرد و جامعه مرتفع مینماید، [که حرف درستی نیز هست]، یک مطلب است و ابطال تمامی دروس یا به طور کلی علم و کشک خواندن همه آموختهها و یا ضرورت کسب علم سخن دیگری است، که گوینده چنین نگفته است.
ب – این سخن مختص به ایشان نمیباشد، امیرالمؤمنین علی علیهالسلام که خود باب علم النبی صلوات الله علیه و آله هستند، در وصیت به پسرشان امام حسن علیه السلام میفرمایند:
« وَاعْلَمْ اَنَّهُ لا خَيْرَ فى عِلْم لايَنْفَعُ، وَ لا يُنْتَفَعُ بِعِلْم لايَحِقُّ تَعَلُّمُهُ » (نهج البلاغه، نامه به امام حسن ع، لینک)
ترجمه: معلومت باد (این علم را داشته باش و بدان که) در دانشى كه سود نيست خير نيست، و در علمى كه فرا گرفتنش سزاوار نيست بهرهاى نمىباشد.
ج – آموزهی سوره کهف نیز به همین مهم تأکید نموده است، خداوند متعال میفرماید: فرازی از تاریخ را برای شما نقل کردم تا به قدرت خدا، چگونگی قیامت و ...، پیببرید، اما برخی این همه مطلب را رها کرده و مرتب از این بحث میکنند که آنها سه تا بودند، یا چهارتا، یا ... – لذا میفرماید: بگو علم آن نزد خداست. یعنی تعداد آنها تأثیری در موضوع ندارد، شما اصل مطلب را درک نمایید.
د – در ذکر قصص انبیای الهی یا امم مؤمن و کافر نیز همین آموزش داده شده است. از 124 هزار نبی (ع)، فقط نام کمتر از 40 نفر آنها در قرآن و احادیث آمده است، یعنی ذکر نام مابقی، هیچ تأثیری در هدایت ندارد که بیان نشده است، وگرنه بیان میشد.
هم چنین شاهدیم گاه به یک رفتار ساده یک پیامبر یا یک امت اشاره شده است، و گاه هیچ اسمی از آنها یا سایر رفتارهایشان نیاورده است، چرا که معلوم است فایدهای در هدایت نداشته است.
به عنوان مثال: از خلقت آدم، تعلیم کل اسماء به او، خلقت حوا، امر به سجده ملائک، اطاعت همه به غیر از ابلیس، خروج از بهشت برزخی، قبول توبه آنان و ...، مطالب بسیاری است، چرا که عین مطالب مبتلابه تمامی آحاد بشریت است، اما از این که چگونه صاحب فرزند شدند، یا ازدواج آنها چگونه بوده است، مطلب زیادی در اختیار نیست، چرا که اصلش هیچ فرقی در سرنوشت بشر نمیکند. بالاخره این ازدواجها به نوعی و بر اساس حکم خدا که به نبیاش حضرت آدم علیه السلام وحی میشد، صورت گرفته است.
ﻫ – کارشناسان آموزش و پرورش و نیز آموزش عالی، خود اعتراف دارند که متون آموزشی ما نقصهای بسیاری دارد و به آن مقدار که آنها معترف نیستند نیز دانشآموزان و دانشجویان اذعان دارند، به ویژه در علوم انسانی و در سطح دروس دانشگاهی.
حال آیا از این مباحث، چنین استنباط میشود که «پس کاش اصلاً حرف بزرگترها را گوش نکرده و سراغ کسب و کار درآمد میرفتیم و کلاً باب علم و تحصیل علم را تعطیل میکردیم؟ یا چنین استنباط میشود که پس تمامی آن چه آموختهایم به درد نمیخورد و ... .
کلمات کلیدی:
گوناگون