ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: باید آیات توحیدی در قرآن کریم [به ویژه سورهی توحید] را بیشتر تلاوت نماییم و در اسمای الهی، بیشتر تأمل، تفکر، تعقل و مطالعه نماییم، تا درکمان محدود به مفاهیم مصطلح و نیز محصور به مصادیق مادی نگردد و معرفتمان نسبت به حق تعالی، از نگاه مادهگرایانه حاصل نگردد.
خداوند متعال، واحد (یکتا) و اَحَد (یگانه) است؛ یعنی: نه مرکب است و نه مثل و مانندی دارد « لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ ». پس منزه (سبحان) از کثرت و تجزیه میباشد؛ که اینها همه صفات ممکنالوجود، پدیده و مخلوق است و نه صفات واجب الوجود، پدید آورنده و خالق. پس جزئی از خدا شدن، هیچ معنا و مفهومی ندارد و مخلوق در هیچ مرتبهای جزئی از خالق نمیشود، چرا که او جزء ندارد.
الف – سؤالِ «از کجا آمدهایم و به کجا میرویم»، اصلیترین سؤالی است که برای ذهن هر انسان عاقل و سالمی مطرح میگردد و پاسخ آن [چه درست و چه غلط]، چگونگی «جهانبینی» فرد را تبیین مینماید. حتی اگر کسی به صورت مستقیم به این سؤال فکر نکند، در هدفگزاری، انتخاب راه، ساختار باورها و عملکرد، بر اساس جهانبینی خود عمل میکند.
ب – اندیشهها، نظریات و مکاتب بسیارند، اما در یک دستهبندی کلی، تمامی آنها به دو بخش تقسیم میشوند و مردمان در یکی از این دو گروه قرار میگیرند که عبارتند از: «جهانبینی مادی» یا به تعبیر غربی آن «ماتریالیستی» و «جهانبینی توحیدی».
ج – «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ – ما از خداییم و بازگشتمان به سوی اوست»، تعریف کامل و جامع از «جهانبینی توحیدی» میباشد. بیان چگونگی شناخت و اعتقاد به مبدأ و معاد میباشد.
بر اساس این تعریف، یک موحد و مسلمان، اظهار میداد که شناخت، اعتقاد، باور و ایمان و حکم عقل من به این است که: ما از خاک نیستیم و به خاک بر نمیگردیم – ما از انرژی نیستیم و به انرژی بر نمیگردیم – ما از تصادف فرضی (بیگ بنگ) نیستیم و به تصادفات فرضی و خیالی بعدی بر نمیگردیم ....، عالم هستی، اتفاقی، بازی، تخیل، یا پوچ خلق نشده است؛ بلکه تجلی پروردگار عالم، الله جلّ جلاله میباشد، مخلوق او هستیم، مملوک و مربوب او میباشیم و بازگشتمان نیز به سوی او و اراده و مشیت و حکمت اوست.
د – پس معنای «إِنَّا لِلَّهِ»، جزیی جدا شده از خدا بودن نیست و معنای «إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ» نیز در عاقبت جزئی از خدا شدن نیست، که او مرکب نیست و تجزیه هم نمیشود.
علامه طباطبایی (ره): «... و معلوم است كه مراد به گفتن (انا للَّه) الخ، صرف تلفظ به اين الفاظ و بدون توجه به معناى آن نيست و حتى با گفتن و صرف توجه به معنا هم نيست بلكه بايد به حقيقت معنايش ايمان داشت به اينكه آدمى مملوك خداست و مالكيت خدا به حقيقت ملك است، و اين كه دوباره بازگشتش به سوى مالكش مىباشد» (المیزان، ذیل آیه)
نگاهی به آیه:
« الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَيْهِ رَاجِعونَ » (البقره، 156)
ترجمه: (مؤمنین) همان كسانى (هستند) كه چون مصيبتى بر آنها وارد شود گويند: همانا ما از آن خداييم و همانا به سوى او باز خواهيم گشت.
مصیبت، یعنی هر چه که انسان با آن برخورد دارد، چه خیر و چه شر، چه خوشایند و چه ناخوشایند.
در آیه قبل، به اصابت خوف (ترس)، جوع (گرسنگی) و نقص اموال (هر گونه دارایی، چه بدن باشد و چه داراییهای خارجی مثل ثروت، خانه، خانواده و ...، اشاره شده است.
در این آیه تصریح و تشریح شده است که موحدین و مؤمنین، کسانی هستند که خود را متعلق و مُلک و مملوک هیچ چیزی جز خدا نمیدانند تا اگر به دست آوردند، غرّه شده و طغیان کنند و اگر از دست دادند، جزع و فزع کرده و ناامید شوند و احساس بیخودی و پوچی کنند؛ بلکه در تمامی احوال و اصابتها (برخوردها، به ویژه در تألمات و ناخوشایندها)، صابر هستند، استقامت میکنند و متزلزل نمیگردند، چرا که باورشان این است که به خدا تعلق دارند، خلق و عبد او هستند و به سوی او باز میگردند.
کلمات کلیدی:
اعتقادی توحید