ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: نه فقط گناهان سال گذشته، بلکه امید داریم تا ارحم الراحمین، در شبی که خیرش بیش از هزار ماه است، گناهان همه عمر ما را ببخشد، آن بیچاره نیز فقط شب قدر خودش را از دست داده است، چون قدرش (اندازهاش) همین قدر بود و مقدّراتش نیز متناسب با قدرش رقم خواهد خورد. او میتوانست با قولی احسن و منطقی گویا، ضمن انجام عبادات خود، حق الناس را به خود و دیگران متذکر گردد، اما نه توفیق آن عبادت را داشت و نه از استعداد این تذکار و تبلیغ و موعظه برخوردر بود، لذا فقط غیضاش را بیرون ریخته است.
کار یک عده همین است، حتی تکذیب و نقد هم ندارند، بلکه چون خودشان مسخرهاند، فقط آیات الهی، آموزههای دینی و عبادت و تقوای دیگران را مسخره میکنند؛ اینان با استکباری شیطانی، خود را والاتر و فهمیدهتر از همه دیده و بر دیگران میخندند! چه تکبری؟!
احوال قیامتی این دسته از افرادی که عبادت دیگران را مسخره میکنند و به زار زدن و توبه آنها میخندند، عیناً در قرآن کریم آمده است؛ در قیامت به آنها گفته میشود: حالا دیگر بیخودی زار نزنید، آن موقعی که بندگان من دعا و انابه میکردند و زار میزدند، شما به آنها میخندیدید.
حال خوب دقت کنید و آیات ذیل را با توجه و تأمل لازم تلاوت نمایید (المؤمنون، 103 تا ):
«وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ فَأُوْلَئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ فِي جَهَنَّمَ خَالِدُونَ»
و هر كه ميزان (وزنهاش) سبك باشد، آنان كسانىاند كه به خويشتن زيان زدهاند و هميشه در جهنم مىمانند؛
«تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَهُمْ فِيهَا كَالِحُونَ»
(شعلههای) آتش به چهرهی آنان میزند و آنها در آن زشت منظرند؛
«أَلَمْ تَكُنْ آيَاتِي تُتْلَى عَلَيْكُمْ فَكُنتُم بِهَا تُكَذِّبُونَ»
[به آنها گفته شود:] مگر آيات من بر شما تلاوت نمىشد و شما آنها را تكذيب مىكرديد؛
«قَالُوا رَبَّنَا غَلَبَتْ عَلَيْنَا شِقْوَتُنَا وَكُنَّا قَوْمًا ضَالِّينَ»
گويند: پروردگارا (به واسطه سوء اختيار و هواى نفس) شقاوتمان بر ما چيره شد و ما گروهى گمراه بوديم.
«رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْهَا فَإِنْ عُدْنَا فَإِنَّا ظَالِمُونَ»
پروردگارا، ما را از اينجا بيرون آر (و به دنيا بازگردان) پس اگر (دوباره به گمراهى كفر و فسق) بازگشتيم پس حتما ستمكاريم؛
«قَالَ اخْسَؤُوا فِيهَا وَلَا تُكَلِّمُونِ»
خدا گويد: دور شويد در آن (بروید گم شوید در جهنم)، و با من سخن نگوييد؛
«إِنَّهُ كَانَ فَرِيقٌ مِّنْ عِبَادِي يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ»
همانا دستهاى از بندگان من مىگفتند: پروردگارا، ما ايمان آورديم، پس بر ما ببخشاى و به ما ترحم نماى و تو بهترين رحمكنندگانى؛
« فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِيًّا حَتَّى أَنسَوْكُمْ ذِكْرِي وَكُنتُم مِّنْهُمْ تَضْحَكُونَ»
اما شما آنها را به مسخره گرفتيد تا ياد مرا از خاطرتان بردند (اشتغالتان به آنها شما را از ما غافل كرد – آنها نیز دیگر شما را متذکر نشدند) و همواره بر آنها مىخنديديد.
الف – این که خدا حق الناس را نمیبخشد، حرف جدیدی نیست که این مضحک گفته باشد، آن را هم از خدا و اسلام آموخته است و حالا این آموزه را مستمسک قرار داده تا شب قدر به مؤمنین بخندد و به آن افتخار هم بکند! همیشه بیان شده است که یک «حق الله» وجود دارد و یک «حقالناس»، لذا برای حق الله توبه کنید (از خطا و مسیر انحرافی به سوی او باز گردید) و حقالناس را یا ادا کنید و یا حلیت و رضایت بگیرید.
ب – اما این بهانه نیست برای این که کسی غافل از دنیا و آخرت خود، شب قدر تا صبح، با تکبری جاهلانه، به مردم و عبادت و گریه و زاری و توبه و انابهی آنها بخندد و گمان کند که خیلی هم هنر کرده است! شاید گمان کرده که خودش جز حق الناس دیگر گناهی ندارد و یا اگر حقالناس ندارد، دیگر هیچ مشکلی ندارد و در ضمن حق دارد که دیگران را مسخره کند و به آنها بخندد؟! همین خودش گناهان کبیرهی اعتقادی، نظری و عملی اوست که هم باید بابتش توبه و استغفار کند و هم از تمامی کسانی که آن شب قرآن به سر گرفتهاند، حلیّت بطلبد.
ج – شما هم به لحن کلام دقت کنید و هم به منطق آن – اگر خدا و آخرتی را قبول ندارد، این بحث بیمورد است و در این دنیا هر کسی هر کاری که دلش بخواهد میکند – و اگر قبول دارد که میگوید خدا این را میبخشد و آن را نمیبخشد، «حـــالا شما برید زار بزنید» - «پس بیخودی زور نزن مشتی» و ...، بیانگر حقد، عقده، خودکم بینی، جهل و البته تکبر است.
باید دقت کند که با مسخره کردن دیگران و خندیدن به آنها، خودش تطهیر و بزرگ نمیشود، آن هم در شب قدر.
کلمات کلیدی:
گوناگون