ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات – یادداشت سردبیر:
بسم الله الرحمن الرحیم / اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجّل فرجهم
سلام دوستان؛
همیشه و در هر امری، اول باید از «تعریفی» درست و جامع برخوردار بود تا با حصول و درک چنین شناختی، چگونگی و جهت «نگاه» شکل گیرد و بعد نوبت به حقوق و احکام میرسد. چرا که حقوق و احکام، برای تداوم استقرار موضوع، در جایگاه خودش وضع شدهاند. به عنوان مثال: ابتدا باید از اقتصاد، کار، تولید، سرمایه، سود و ...، تعریفی درست و جامع ارائه شود، سپس با توجه به این تعریف، حقوق و احکام هر یک بیان گردد. در امور معنوی نیز چنین است: مثلاً ابتدا باید تعریف درست و جامعی از «عبادت» ارائه شود و بعد احکام عبادی بیان گردد. چنان چه ابتدا میفرماید: «إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا – همانا من الله هستم (که) الهی (معبودی) جز من نیست» و بعد میفرماید: «فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي – پس مرا عبادت (بندگی) کن و برای یاد من اقامه نماز کن» (طه، 14)
بزرگترین معضلات جوامع بشری، از آنجا نشأت میگیرد که توجه به (وضع و اجرا) حقوق و احکام را بر ارائهی تعریف صحیحی از آن، مقدم داشتهاند.
تعریف زن در جایگاه همسر:
موضوع «زن» در موقعیت و جایگاه «همسر»، که از دیرباز محل بحث همه ادیان الهی، مکاتب بشری، و بالتبع اولیا، حکما، فلاسفه، حقوقدانان، احزاب، جراید، رسانهها و ...، بوده نیز از قاعده مستثنی نمیباشد.
مردان پیش از ازدواج، هنگام ازدواج و پس از ازدواج، به ویژه در چالشها یا بحرانها، باید دقت کنند که تعریفشان از «زن – همسر» چیست؟ بدیهی است که انتظارات بر اساس این تعریف ایجاد میشود و حقوق و احکام نیز متناسب با آن خواهد بود.
آیا زن در جایگاه همسری، برای ارضای غریزهی جنسی است؟
آیا زن در جایگاه همسری، کارگاه تولیدِ مثل (فرزندآوری) است؟
آیا زن در جایگاه همسری، جهت انجام امور و مرتفع نمودن نیازهای روزمرهای چون تهیه خورد و خوراک و نظافت خانه و فرزندان (کارگر خانه) است؟
آیا زن در جایگاه همسری (به ویژه در عصر حاضر)، شریک اقتصادی در تأمین هزینههای زندگی است؟
البته همه این امور در یک زندگی مشترک و سالم اتفاق میافتد، اما اگر تعریف مردی از زن (همسر)، موقوف به موارد فوق باشد، نه خودش را شناخته، نه زن را شناخته، نه همسر و زندگی مشترک را شناخته و نه بسیاری از اصول و مهمات زندگی دنیوی و اخروی را شناخته است.
تعریفی جامع، در دو جملهی کوتاه، ولی ژرف:
گاه محقق دههاکتاب میخواند و صدها مقاله یا سخنرانی را مورد مطالعه قرار میدهد تا بیشتر با حقیقت امری آشنا گردد، اما گاه یک یا دو جملهی کوتاه، بیش از همه آن کتابها و مقالات، مطلب دارد و دانش و بینش میدهد؛ [که معمولاً این جملات از طریق وحی، احادیث رسول اعظم و اهل عصمت علیهم السلام و حکمای به حق صادر شده است].
امام سجاد علیهالسلام، در دو جملهی کوتاه، تعریف جامعی از زن به عنوان «همسر = زوجه» ارائه میدهند و در یک جملهی کوتاهتر نیز حقوق مترتب بر این تعریف را بیان میدارند. هر چند که چنین شناختی نسبت به زن در جایگاه همسر را نیز حق زن بر عهدهی مرد، بر میشمارند.
«أمّا حَقُّ الزَّوجَةِ فَأَن تَعلَمَ أنَّ اللّهَ عز و جل جَعَلَها لَكَ سَكَنا واُنسا ، فَتَعلَمَ أنَّ ذلِكَ نِعمَةٌ مِنَ اللّهِ عز و جل عَليكَ ، فَتُكرِمَها وتَرفُقَ» (رساله حقوق امام سجاد علیه السلام)
ترجمه: اما حقّ زوجه (همسرت) ، اين است كه بدانى خداوند عز و جل او را مايه آرامش و همدلى تو قرار داده است . پس بايد بدانى كه اين، لطف و نعمتى است از سوى خداى عز و جل به تو ، تا اين كه او را گرامى بدارى و با وى نرم خو باشى.
قصد نداریم (و نمیتوانیم) در این نوشتار کوتاه (به نسبت اهمیت و عمق بیان)، کلمه به کلمه را مورد تفسیر و تشریح قرار دهیم، اما اشارهای کوتاه به برخی نکات، میتواند مفید باشد:
علم:
گاهی موضوعی به عنوان خبر، تذکر، موعظه، پند و نصیحت یا امر و نهی بیان میگردد، اما گاه از واژهی «علم» برای تفهیم استفاده میشود. یعنی این موضوعی است که باید نسبت به آن «علم» پیدا کنی و صرف انجام بر اثر عادت، رسم و ... کفایت نمیکند و ممکن است سریعاً با چالش مواجه گردد. لذا در فراز فوق، حضرت علیهالسلام، از واژهی «علم» استفاده نمودند. یعنی باید نسبت به آن اشراف علمی پیدا کرد، تا آنجا که «معلومِ» انسان گردد.
تسکین و اُنس:
فرمودند: علم پیدا کنید به این که خداوند متعال «زن = همسر» را برای «تسکین و اُنس» شما مردان قرار داد. دقت شود که در این فراز واژهی «زوجه» به کار رفته است، یعنی زن در جایگاه همسری، نه در جایگاه نوع جنسیت در مقابل مرد به عنوان نوعی دیگر از جنسیت (مذکر و مؤنث).
خداوند متعال در قرآن کریم تصریح مینماید که اساساً ازدواج برای «تسکین و اُنس» است که محبت و عشق را به ارمغان میآورد، و قابل توجه آن که خداوند متعال فرموده که در این مقوله باید تفکر شود – یعنی به آن علم حاصل گردد:
«وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ» (الرّوم، 21)
ترجمه: و از نشانههاى او اين كه از خودتان همسرانى براى شما آفريد تا در كنارشان آرام گيريد، و ميانتان دوستى و مهربانى نهاد. آرى در اين [نعمت] براى مردمى كه مىانديشند نشانههايى است.
*- تسکین، یعنی آرامش که در مقابل الهتاب و ناآرامی قرار دارد. اگر چه نیاز جنسی نیز یکی از موارد اختلال در آرامش (مرد و زن) میباشد، اما در آیه و نیز روایت فوق، این آرامش به روابط جنسی اختصاص و انحصار نیافته است، بلکه تمامی زمینههای روحی، روانی، جسمی و کلیهی دغدغهها، التهابها و ناآرامیهای مرد را شامل میگردد.
*- انس، نیز همان معنای آرام گرفتن را دارد، اما با «چیزی دیگر». گاه ممکن است انسان دغدغه یا التهابی داشته باشد و سپس آن را فراموش کند و آرام گیرد، اما گاه این نیاز، دغدغه و التهابش با چیز دیگری آرام میگیرد، به آن «اُنس» میگویند. حتی در مورد توحید نیز چنین است. انسان، دچار اضطراب، تشویش، دلهره و نگرانیهای فراوانی است و خداوند منان، انیس و مونس است، لذا فرمود: «أَلاَ بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»، وقتی انسان با یاد خدا انس گرفت، قلبش آرام میشود.
پس فرمود: خداوند «زن = همسر» را برای «تسکین و اُنس» قرار داد.
نعمت:
سپس فرمود: این علم را حاصل کن که این [قراردادن زن به عنوان همسر، برای تسکین و انس تو]، نعمتی از جانب الله عزّ و جلّ بر تو است.
نعمت؛ هر آن چیزی است که خدا آفریده و آن را برای رشد و کمال اعطا میفرماید. «نعیم» اسم خداست و «نعمت»، انعام فعل او و نعمت، تجلی نعیم است که در قالب آن چه [اعم از مادی یا معنوی]، برای رشد و کمال، عطا مینماید ظهور مییابد. هر روز در نمازها از خداوند منّان مسئلت مینماییم که ما را به صراط «انعمت علیهم» هدایت نماید. یعنی والاترین نعمتها نیز در انسان تجلی یافته است.
اگر مرد همسرش را «نعمت الهی» ندید، او را نه تنها انسان نمیبیند، بلکه نگاهی ابزاری و آن هم از نوعی بسیار سخیف و ظالمانه به او خواهد داشت. اما اگر او را انسانی شناخت که به عنوان «نعمتی الهی» همسر او گردیده است، نکات خاصی را رعایت میکند؛ از جمله:
شناخت نعمت - شناخت نعمت، قدر، منزلت، اهمیت و نقش آن در رشد که موجب آرامش و رضایت میشود، خود نیز نعمتی بزرگتر است، چنان چه فرمود: آیه و نشانهای است که اهل فکر به آن پیمیبرند (لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ).
شکر نعمت – کسی که نعمت را شناخت، قدرش را میداند. یعنی اندازههای این موهبت را میشناسد. بدیهی است که چنین کسی، از نعمت استفاده درست و بهینه میبرد و به این میگویند: «شکر نعمت». شکری که از ما خواستهاند و بدان تأکید نمودهاند، همین است، نه صرفاً لفظ «الهی شکر».
ضایع نکردن نعمت – شاکر نعمت، هیچ گاه ارزش، قدر، منزلت و فواید نعمتی که به او موهبت شده را ضایع نمیکند و میداند که هر گاه نعمت [چه مادی و چه معنوی] ضایع شد، سریعاً مبدل به «نقمت» میشود. اختلافات و طلاقها همه به خاطر ضایع کردن نعمت همسر و ازدواج است.
چه باید کرد (حق همسر بر شوهرش):
با توجه به فرازها و تعاریف کوتاه از واژگان این روایت بلند [که جا دارد روانشناسان، جامعهشناسان، اسایتد اخلاق و حقوق در آنها تحقیق و تعمق نمایند و بنگارند]، حق زن به عنوان همسر را فقط در دو کلمه بیان نمودند: «فَتُكرِمَها وتَرفُقَ - او را گرامى بدارى و با وى نرم خو (رفیق) باشى».
معنای واقعی، بسیار گستردهتر از آن است که در قالب ترجمه میتوان نگاشت، به همین خاطر اغلب عمق معانی با تفسیر و شرح واژگان ارائه میگردد.
خداوند متعال، نعیم است و همسر (زن) را نعمتی برای مرد قرار داد، پس تجلی نعیم بودن اوست. کریم – هم چنین خداوند متعال «کریم» است، پس انسان باید کریم و تجلی کرم الهی باشد.
فرمود: زن را مکرم بدار. کرم، یعنی بزرگداشتن، گرامیداشتن و بالتبع لطف زیاد داشتن.
رفیق – معنای «وتَرفُقَ» نیز گستردهتر و عمیقتر از نرمخویی است. رفیق نیز از اسامی خداوند متعال است، چنان چه او در دعاها به اسم «یا رفیق و یا شفیق» میخوانیم. پس اگر فرمود: «وتَرفُقَ»، یعنی با زنت رفیق باشد.
رفیق کسی است که ضمن تعاملِ با شناخت، مودّت، محبت و دوستی، همیشه و در همه حال همراه است، به گونهای که امور و نیازهای انسان را رتق و فتق میکند. لذا فرمود: حق زن بر شوهرش این است که رفیق او باشد.
ملاحظه (به ویژه آقایان متدین و مؤمن):
این نگاهی است که مرد مسلمان و مؤمن، باید نسبت به همسرش داشته باشد. او را عامل تسکین بداند، نه حریفی برای دعوا و خالی کردن عقدهها و کمبودها – او را مایهی انس، مودت، محبت و رحمت بداند، نه دشمنی جهت زورآزمایی – او را نعمت خدا بداند، نه ابزاری برای رفع نیازهای شخصی – او را مکرم بدارد، نه این که با بداخلاقیها، اهانتها، آزارها، تحقیرها و ...، ذلیلش کند – رفیق او باشد، نه آن که او را غریبهای بداند که برای رفع نیازهایی چون خوردن، خوابیدن و تولید مثل به او دست یافته است.
- تعداد بازدید : 2394
- 19 مرداد 1393
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: یادداشت ازدواج