تشنگی عاشورا - خواهشا جواب قانع کنندهای بدبد تا ما هم از این شبههها رها بشیم - وقتی دستور آمد که جلوی چاهها را هم بگیرند، امام حسین(ع) میتوانست در داخل خیمهها حفر چاه کند. ثانیا امام حسین در شب عاشورا چه جوری غسل کردند وقتی آب نبوده؟ (کارشناس نرمافزار – تبریز)
ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: البته که از هر راهی وارد میشوند تا تمامی باورها راجع به نهضت امام حسین علیهالسلام و فجایع کربلا را مشتبه و متزلزل کنند. حتی گاه یزید و شمر را توجیه و تطهیر و امام و اصحابش را متهم میکنند! و این خود بیانگر عظمت واقعه و نیز تأثیر آن در بیداری و پویایی اسلام ولایی در اذهان عمومی، به خاطر روشن شدن وجهه و خط اسلام ناب محمدی صلوات الله علیه و آله، از اسلام معاویهای و یزیدی، در طول زمان میباشد.
یک حکایت:
میگویند: واعظی برای منبر در دههی اول محرم، به شهری رفت که شیعیان در آن اندک بودند. وارد مسجد که شد، فرماندار یا مسئولی کنار او نشست و گفت: ببخشید آقا! شما خودتان واردید، اما خواستم تذکر دهم که مبادا احساسات چنان جریحهدار شود که موجب بروز درگیری گردد. واعظ گفت: "متوجه هستم". ادامه داد: ببینید، حالا از یزید و شمر میگویید، اما دیگر ریشهیابی تا سقیفه و ... نکنید، مسئله ایجاد میشود. او گفت: "بله، حتماً" – ادامه داد، حتی به معاویه هم نکشانید، بالاخره برخی او را از عشره مبشره میدانند. گفت: "چشم". ادامه داد، ذکر مصیب خواهید کرد، اما حالا دیگر تشریح این که آب را بستند، نوزاد را کشتند، با اسب روی اجساد تاختند، سرها را بریدند و ...، لزومی ندارد، احساسات را تهییج میکند!
واعظ گفت: ببخشید آقا! پس چه بگویم؟ بگویم آنها را برق گرفت؟ یا دسته جمعی سکته کردند؟
الف – حال عدهای میگویند: آنجا جلگه بود و کنار رودخانه، پس دسترسی به آب راحت بود، حفر چاه ممکن بود ... و هر شبههی دیگری را مطرح میکنند تا القا کنند "بیآبی و تشنگی" واقعیت نداشته است! شاید علت این است که دست کم "بیآبی و تشنگی" و ظلم و قباحت بستن آب را همگان درک میکنند، وگرنه بر ایشان و همراهانشان، مصیبتهایی بسیار بزرگتر و سنگینتر از بیآبی و تشنگی تحمیل شد.
به طور حتم، اگر جنگ کنار فرات نیز واقع میشد و راه آب نیز سد نمیگردید و هیچ کس هم تشنه و بیآب نمیماند، باز هم این صد و چند نفر، توسط آن چند هزار نفر کشته و سلاخی میشدند.
ب – بله، در ابتدای کار حفر چاه ممکن بود، اما ضرورتی نداشت، چرا که حفر چاه برای دسترسی به آب است و آنها تا روز هفتم به آب دسترسی داشتند.
ب/1 - در روز هفتم، عمر بن سعد مأموريت حفاظت از آب را به عمرو بن حجاج زبيدى به همراه پانصد سوار واگذار كرد. آنان از روز هفتم تا دهم محرّم يعنى پايان جنگ با جدّيت تمام از شريعه فرات حفاظت مىنمودند كه مبادا امام حسين (عليه السلام) و يارانش از آن، آب بَردارند. (اخبار الطوال، ص 301 و ابن اثير، عزالدين على، همان کتاب، ج 5، ص 185 و ابن شهر آشوب، ابى جعفر رشيد الدين محمد بن على، همان کتاب، ج 4، ص 97 و طبرى، محمد بن جرير، همان کتاب، ج 7، ص 300).
ب/2 – (بدیهی است که حتی در کنار رودخانه نیز در همه جا نمیشود چاهی کم عمق حفر کرد و به آب رسید، اما) با مسدود کردن امکان دسترسی به آب فرات، امام حسين عليه السلام در جلوىِ خيمه (به فاصلهی 19 قدمی) چاهى حفر كردند. (ابن شهرآشوب، ابى جعفر رشيدالدين محمد بن على، مناقب آل ابى طالب، ج 4، ص 50 و ابن اعثم كوفى، ابو محمد احمد بن على، الفتوح، ص 893).
ب/3 - عبیدالله بن زیاد پس از اطلاع از حفر چاه، به عمر سعد نوشت: «اما بعد به من چنین خبر رساندهاند كه حسين (عليه السلام) و ياران او چاهها فرو بردهاند و آب بر مىدارند، لهذا ايشان را هيچ فرو ماندگى نيست (یعنی دچار مشکل بیآبی نمیشوند)! چون بر مضمون نامه وقوف يابى، بايد كه حسين بن على (عليه السلام) و ياران او را از كندن چاه منع كنى و نگذارى كه پيرامون آب گردند». (ابن اعثم كوفى، ابومحمد احمد بن على، الفتوح، ص 893). پس چنین نیز شد.
ب/4 – حال فرض بگیرید که این نامه، روز هشتم رسیده باشد یا نهم، چرا که حتماً پس از روز هفتم نوشته و ارسال شده است. پس دیگر چه فرصتی برای حفر چاه در داخل خیمههای کوچک باقی مانده بود؟! مگر این خیمهها، زمینهای بزرگ کشاورزی بود و آنان نیز در امنیت و آرامش و با برخورداری از امکانات در آن خیمهها سکنا داشتند؟!
غسل کردن:
هر چند که اخبار منقوله در این خصوص از سندیت تاریخی و روایی محکمی برخوردار نیستند، اما ناقلین نیز نوشتهاند که امام و دو سه نفر دیگر غسل کردند. البته اگر چنین باشد یا همگان نیز غسل کرده باشند، چنین نبوده که مثل ما، نیم ساعت زیر دوش بروند، بلکه با یک پارچه مرطوب نیز میشود غسل کرد. به ویژه غسل شهادت.
پس کسی نگفته که آنها ده روز یا یک هفته بدون آب بودند، خیر آب داشتند، اما اولاً هر آبی آشامیدنی نیست؛ و با هر آب رودخانهای میشود وضو ساخت یا غسل کرد، اما نمیشود نوشید. ثانیاً آنها که آب انبار، منبع فلزی و پلاستیکی یا یخچال و فریزر نداشتند؛ پس چقدر ذخیرهی آب لازم آشامیدنی است که حدود یکصد و سی چهل نفر را سه روز، دو روز یا حتی یک روز کفاف دهد؟
تشنگی:
پس در بستن آب، ممانعت از دسترسی به چاه، جلوگیری از حفر چاه مجدد که دیگر ممکن نبود [به ویژه در خیمهها، تا بدین بهانه هدف حمله قرار نگیرد] و ... هیچ شک و تردیدی ندارند، اصلاً ناراحت هم نیستند، بلکه همه اصرارشان این است که بگویند: آنها تشنه نشدند! خب چرا؟!
حاضرند هر سخنی بگویند، نقشه جغرافیایی بیاورند، سانت به سانت موقعیت را شناسایی کنند، حتی خاک را آنالیز کنند تا بفهمند آیا سنگلاخ نبود، آیا چند متری به آب میرسید و ...، اما حاضر نیستند که به طور کلی "بستن آب" را محکوم کنند!
چه کسی نمیداند که حتی دو ساعت دوندگی، هر چند برای ورزش و نرمش، حتی در کنار آب و در فضایی سبز و مرطوب، برای تشنگی و عطش کافیست، چه رسد به یک روز جنگ تمام عیار.
یک استرس عصبی سادگی، تشنگی میآورد، در ماه رمضان تظاهرات میکنند و نفری یک بطری آب هم همراه میآورند، چون قرار است چند قدمی راه بروند و فریاد بزنند! اما از هر راهی وارد میشوند تا ثابت کنند که آنها را تشنگی و عطش فرا نگرفته بود (؟!)
لابد آب نداشتند که همه تواریخ نوشتهاند، حضرت عباس علیهالسلام به همراه چند نفر دیگر، چندین بار به شط یورش بردند و چند مشک آب به خیمهها آوردند – لابد دیگر آبی نداشتند که در آن شرایط که اغلب کشته شده بودند، امام علیهالسلام حدود ظهر عاشورا، برادرش را به سوی شط فرستاد تا به خیمهها آب برساند و به همین دلیل دستان او را قطع کردند و خودش را نیز کشتند، تا آب به خیمهها نرسد.
پس حتی اگر فرض بگیرند که آنها تا صبح روز عاشورا، هم آب آشامیدنی داشتند و هم آب وضو، استحمام و نظافت، یک روز دلهره، نگرانی، ترس و وحشت زنان و کودکان، دویدن پیاده و یا تاختن سوارهی مردان، آن هم در میان طوفان شن و ماسهای که از زیر سم اسبان بلند میشد، شمشیر زدن و جراحت برداشتن، دیدن کشته شدن یاران، حمل اجساد له شده تا خیمهها و ...، برای هلاکت از تشنگی کافی بود. حال آن که کسی از تشنگی کشته نشد، بلکه همگان به قتل رسیدند و البته با لبهای عطشان و سینههای سوخته.
- تعداد بازدید : 13201
- 20 آبان 1393
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: تاریخی امام حسین(محرم)