ادامه سؤال ... و من خیلی کنجکاو شدم که آیا چنین چیزی فلسفهی خاصی دارد یا خیر؟ ممنون میشم اگه بفرمایید. وبعد اینکه ایا ما وظیفهای در بارهی امر به معروف ایشان داریم که مثلا در خواست کنیم که از مطالب و معارف مهمتر استفاده نماید یا خیر؟
ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: چند سؤال مطرح شد، پس لازم است که به چند نکته توجه نمایید:
الف – جامعیت و فلسفه احکام:
در این نظام حکیمانه و به هم پیوسته هستی، هیچ چیزی منفک نیست، هیچ چیزی به حکمت نیست و هیچ فعلی بیاثر نمیباشد. از این رو هدایت (دین) وقتی کامل است که حتی احکام جزئیترین رفتارهای شخصی را بیان کرده باشد.
در آموزههای الهی از هیچ امری که باید بیان میشد، ابا نشده است. حتی در مورد چگونه و چقدر و چرا خندیدن و لبخند زدن و سطح مزاح و ... نیز احکامی وجود دارد.
بیتردید هیچ کدام بیحکمت نیست و با رعایت یا عدم رعایت هر کدام، آثاری بر شاکله شخص و جامعه مترتب میگردد و "اخلاق" را که لازمه رشد است شکل میدهد. لذا شاهدیم که بزرگان، متخلقین، علمای عامل و عارفین، کوچکترین جزئیات احکام را نیز رعایت میکردند.
اما، هیچ کس حکم الهی را به خاطر آثارش اطاعت نمیکند که این "عبادت آثار" است و نه عبادت خدا. بلکه با عقل و علم و دانش و آگاهی و بصیرت، به فلسفه و یا بهتر بگوییم "حکمت" احکام واقف میشوند، اما فقط برای اطاعت و عبودیت عمل میکنند. پس، حتی اگر حکمتش را ندانند، همین که یقین کنند از اوامر و آموزههای دینی است، عمل میکنند. چنان چه تمامی کسانی که به اصول و فروع بهداشت بدن دقت دارند، پزشک یا متخصص امور مربوط به سلامت نیستند.
ب – گوینده:
در عین حال، گوینده، خطیب، واعظ، سخنران، معلم یا پدر و مادر یا حتی دو دوست و رفیق، در گفتار خود باید به موضوع، محیط، شرایط، مخاطب، ضرورت، اولویت و ... دقت کنند. مگر میشود هر سخن حقی را در هر جایی و هر موقعیتی و به هر مخاطبی بیان داشت؟! و در این میان به ویژه مخاطبشناسی و تشخیص نیازهای ضروریتر، از واجبات تدریس، تبلیغ، موعظه، تذکر و تعلیم و تربیت میباشد.
ج – خنده و تمسخر حضار:
خنده یا تمسخر مخاطب یا حضار، به ویژه در مقابل آموزهها و احکام دینی، اگر از روی عناد نباشد، از روی نادانی است و اصلاً ملاک و تعیین کننده نمیباشد.
فرض کنیم که آموزهی «شلوار را ایستاده نپوشید»، مثل آموزهی «ایستاده نزدیکی نکنید»، یا صدها آموزهی دیگر در اخلاق و سبک زندگی، حدیث و روایت باشد (که هست)؛ پس قطعاً آن را یک معصوم (ع) در جمعی بیان نموده است. حال آیا آن جمع خندیدند یا اگر معصوم (ع) در جمع ما حاضر شود و همین رفتار بیاموزد، میخندند و مسخره میکنند؟! خداوند متعال از مسخره کردن بسیار ناخشنود است و مسخره کننده مورد غضب خداست، حتی مسخرهی دیگران، چه رسد به مسخره کردن دین یا هر آموزهی دینی:
«يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلاَّ كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُون» (یس، 30)
ترجمه: دريغا بر بندگان! كه هيچ فرستادهاى بر آنها نمىآمد مگر اينكه پيوسته او را استهزا مىكردند.
د – تذکر به امام جماعت یا سخنران:
این تذکر اشکالی ندارد، اما مصداق "امر به معروف و نهی از منکر" نیست، به ویژه آن که نه تذکر شما از جنس "امر و نهی" است و نه سخن آن امام جماعت، مصداق منکر میباشد.
بله، شما میتوانید با رعایت ادب و احترام، به جای "تذکر" یا "امر و نهی"، از ایشان بخواهید (تقاضا کنید – چنان چه در سؤال نیز مطرح نمودهاید که "درخواست کنیم")، با توجه به نیاز مخاطبین و به ویژه نوجوانان و جوانانی که در نماز یا مجلسش حضور دارند، بیان احکام واجبات و محرمات را بر مستحبها و مکروهها مقدم بدارد.
گاهی میبینید همان جوانی که به حکمی میخندند، حتی طهارت خودش را هم بلد نیست، یا وضوی درستی ندارد و یا با احکام بسیاری از ضروریات خود آشنایی ندارد. لذا این درخواست، متین است.
کلمات کلیدی:
پاسخ های کوتاه نماز