ایکس – شبهه پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: به طور کلی قسم یاد کردن که ما در اصطلاح به "قسم خوردن" نیز میگوییم، کار خوبی نیست، مگر آن که ضرورتش پیش بیاید. مثل این که انسان مجبور باشد گواهی (شهادت)، نذر و عهد خود را با قسم، محکم نماید.
قسم خوردن برای جلب اعتماد طرف مقابل است و رواج قسم خوردن سبب سبک شدن اهمیت و احترام و قداست "قسم" میگردد. از این رو فرمودهاند:
«كسی كه قسم میخورد اگر حرف او راست باشد قسم خوردن او مكروه است، و اگر دروغ باشد، حرام و از گناهان بزرگ میباشد» (مسئله 2675 – مقام معظم رهبری)
الف – متأسفانه نه تنها "قسم یادکردن" در محاورهی روزمره بسیار رواج یافته است، بلکه به هر چیزی هم قسم یاد میشود، مثل: به جان خودم، به جان تو، به جان مادرم، به روح پدرم، به این قبله، تو بمیری، من بمیرم، به نان و نمکی که خوردیم و ... ، برخی حتی یک تکه نان، قند، نمک و ... را جدا کرده و پرت میکنند و میگویند: به این برکت!
ب- اما مهم این است که بدانیم اولاً هیچ کدام از این "قسم"ها، قسم نیست و هیچ ارزش و اعتباری ندارد و ثانیاً قسم نیز شرایط و احکام خود را دارد. از جمله:
1- طبق فتوای اکثر قریب به اتفاق فقها (مراجع تقلید): "قسم" فقط وقتی اعتبار دارد که به یکی از اسمای جلالهی خداوند متعال باشد. مثل والله، بالله، تالله یا به خدا، به خدایی خدا و ...؛ چنان چه فرمودهاند:
«به یكی از اسامی خداوند عالم قسم بخورد كه به غیر ذات مقدس او گفته نمیشود، مثل خدا و الله و نیز اگر به اسمی قسم بخورد كه به غیر خدا هم میگویند، ولی به قدری به خدا گفته میشود كه هر وقت كسی آن اسم را بگوید، ذات مقدس حق در نظر میآید، مثل آن كه به خالق و رازق قسم بخورد، صحیح است، بلكه اگر به لفظی قسم بخورد كه بدون قرینه خدا بنظر نمیآید، ولی او قصد خدا را كند بنابر احتیاط، باید به آن قسم عمل نماید.» (مسئله 2670)
2- موضوع مهم دیگر، موضوع آن کاری است که برای انجام آن قسم میخورد. بدیهی است که نه تنها این کار نباید خلاف واجب و حرام باشد، بلکه مکروه نیز نباشد و حتی اگر مباح است نیز خارج از عرف مردم نباشد. آیا ندیدهاید، برخی قسم میخورند که اگر چنین نبود، یا چنان نکردم، «با دوپا روی قرآن میایستم!" خب هم قسماش فاقد اعتبار است و هم فعلش حرام و هم گفتنش بیحرمتی به قرآن کریم است. در هر حال باید به "موضوع قسم" توجه داشت. قسم به قطع صله ارحام، قطع ارتباط با خویشان و یا دوستان که سبب شرعی برای قطع آن وجود ندارد که قسم نیست، چرا که این قطع ارتباط یا حرام است و یا مکروه. چنان چه فرمودهاند:
«كاری را كه قسم میخورد انجام دهد، باید حرام و مكروه نباشد و كاری را كه قسم میخورد ترك كند،باید واجب و مستحب نباشد، و اگر قسم بخورد كه كار مباحی را به جا آورد، باید ترك آن در نظر مردم بهتر از انجامش نباشد، و نیز اگر قسم بخورد كار مباحی را ترك كند، باید انجام آن در نظر مردم بهتر از تركش نباشد.» (همان)
3- نکته مهم دیگر آن که قسم (آن هم اگر به نام خدا بود)، باید نسبت به کاری باشد که انجام یا ترکش برای فرد ممکن باشد. از این رو احکام ذیل بر آن مترتب است:
*- «عمل كردن به قسم برای او ممكن باشد و اگر موقعی كه قسم میخورد ممكن باشد و بعد تا آخر وقتی كه برای قسم معین كرده عاجز شود یا برایش مشقت داشته باشد، قسم او از وقتی كه عاجز شده به هم میخورد.» (همان)
*- «اگر انسان از روی فراموشی یا ناچاری به قسم عمل نكند، كفاره براو واجب نیست و همچنین است اگر مجبورش كنند كه به قسم عمل ننماید و قسمی كه آدم وسواسی میخورد مثل اینكه میگوید: "و الله الان مشغول نماز میشوم" و به واسطه وسواس مشغول نماز نمیشود اگر وسواس او طوری باشد كه بی اختیار به قسم عمل نكند،كفاره ندارد.» (مسئله 2674)
کلمات کلیدی:
حقوقی و احکام