ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: مشکل او "ماهی مرکب" نیست، بلکه غرور بیجا به خُرده علمی میباشد که حاصل نموده است. متأسفانه برخی اینطورند، تا دو کلمه یا دو تا فرمول یاد میگیرند، به آن خوشحال و فرحناک شده و گمان میکنند که دیگر نه تنها به علوم اول و آخر عالِم شدهاند، بلکه دیگر نیازی هم به هدایت و آگاهی ندارند.
«فَلَمَّا جَاءتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَرِحُوا بِمَا عِندَهُم مِّنَ الْعِلْمِ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُون» (غافر، 83)
ترجمه: و چون پيامبرانشان دلايل آشكار برايشان آوردند، به آن چيز [مختصرى] از دانش كه نزدشان بود خرسند شدند، و [سرانجام] آنچه به ريشخند مىگرفتند آنان را فروگرفت.
"طغیان" همین است. انسانی که همیشه فقیر و محتاج است، گاهی خود را در امری "غنی" میبیند، [البته خود را غنی میبیند، نه این که غنی شده است]، و بالتبع "طغیان" میکند. یعنی از مجرای طبیعی خود خارج میشود. «كَلَّا إِنَّ الْإِنسَانَ لَيَطْغَى * أَن رَّآهُ اسْتَغْنَى - چنين نيست (كه آنها اين نعمتها را شكر كنند بلكه) به يقين انسان طغيان مىكند * همين كه خود را بىنياز پندارد.»
الف – او هنوز هیچ الزامی به پیروی از "فقه" در خودش احساس نکرده است! گمان دارد چون چند سال در شیلات تحصیل کرده، از فقه بینیاز شده است! حتی نمیداند که «علم شیلات»، با علم «فقه و اصول» و اجتهاد متفاوت است.
ب – شاید خیلی چیزها برای انسان فایدههایی داشته باشد، اما "حرام" باشد. مثل "ربا" که شاید فایدهی اقتصادی نیز برای یک طرف داشته باشد و یا مثل "شراب"، که فایدههایی نیز بر آن مترتب شده است؛ اما ضررهای بیشتری دارند و به همان دلایل حرام شدهاند.
خُب، چه کسی به جز خداوند علیم و حکیم به همه جوانب خیر و شر یا فایده و ضرر آگاه است؟ تحصیلکرده در شیلات یا رشتههای دیگر، یا خداوند متعال و رسول و اولی الامر و راسخون فی العلمی که از ناحیه او دین و احکام را ابلاغ کردهاند؟
ج – طبق احکام، هر گونه ماهی که "فلس" داشته باشد، ولو چند عدد یا بسیار کوچک، حلال است و هر گونه ماهی که فلس نداشته باشد، حرام است.
بدیهی است که فلس نداشتن، دلیل بر آن نیست که آن ماهی هیچ گونه فایدهای نیز نداشته باشد، منتهی قطعاً ضررش بیشتر است.
*- بیشترین ضرر خوردن ماهی بدون فلس، این است که خورنده، به خاطر چند تکه گوشت ماهی، حکم خدا را پشت سر میاندازد و توجیه میکند که من بیشتر از فقیه درس ماهیشناسی خواندهام و به فایدههایی در ماهی بدون فلس رسیدهام، پس از علم خود پیروی میکنم و نه از علم و احکام الهی. پس آن را میخورم. نباید انسان معدهی خود را ببیند، اما از روح و روانش غافل شود.
د – حال به این شخص چه میخواهید بگویید؟ میخواهید یک آزمایشگاه کاملاً مجهز ایجاد کنید، سالهای سال تحقیق کنید و بعد بگویید: آهان، یافتم، یافتم ... این ضرر را هم دارد؟ بعد او بگوید: من به خاطر فایدهاش میخورم (گویی که اثرش به خاطر او تغییر میکند)، یا یک ماهی دیگری را نام ببرد و بگوید: این هم فلس ندارد، اما فایده دارد و من میخورم و ... (دور باطل).
پس، مشکل او در ماهی با فلس یا بدون فلس یا فایده و ضرر نیست، بلکه در مبانی دیگر است.
کلمات کلیدی:
حقوقی و احکام علم