ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات/ یادداشت سردبیر:

هیچ دین و مکتبی به حد اسلام، بر تعقل، تفکر، اندیشه از یک سو و کسب علم، تحقیق، تدبر و مباحثه از سوی دیگر تأکید ندارد. در کشور و نظام ما نیز هیچ مسئولی برتر، بیشتر، عمیق‌تر و حساس‌تر از مقام معظم رهبری، به تشکیل «کرسی‌های آزاد اندیشی»، نبوده است. اما متأسفانه گاه مشاهده می‌شود که گویا دستی و عمدی در کار است که هر چه اسلام و مقام معظم رهبری می‌فرمایند، معکوس عمل شود تا معکوس نتیجه دهد.

باید توجه داشت که کاربرد «مهندسی معکوس»، فقط به عرصه تکنولوژی محدود نمی‌باشد، بلکه در عرصه‌ی فرهنگی، اعتقادی، اخلاقی، اجتماعی و به طور کل "ارزشی"، بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرد.

همه سیاست‌های ابلیس و شیاطین انس و جنّ [که از خود چیزی ندارند]، مبتنی بر مهندسی معکوس در هدایت الهی است. همه تاکتیک‌ها و کارهای‌شان، در راستا و در زمینه‌ی "بدل‌سازی" است.

اکنون شاهدیم که ایجاد "کرسی‌های آزاد اندیشی" نیز دچار همین مهندسی معکوس و بدل‌سازی شده است، یعنی نه تنها کرسی‌های آزاد اندیشی، تشکیل نشد، بلکه برخی از "کرسی‌های معلمی و استادی" حساس، تعیین کننده و سرنوشت‌ساز، به کسانی داده شده است که هیچ علم و لیاقت و تعهدی برای این شغل که به تعبیر امام خمینی رحمة الله علیه، "شغل انبیاست" و این کار که به تعبیر ایشان "آدم سازی" است ندارند و یک طرفه به دین، نظام، ملت، اعتقادات، تاریخ و ... می‌تازند و نام کارشان را نیز «آزادی اندیشی» می‌گذارند، تا کسی چیزی نگوید.

هجمه هدفمند و سازماندهی شده:

اگر اعوجاج یک یا چند مورد، و در زمینه‌ی یک یا چند موضوع و توسط یک یا چند استاد و معلم مشاهده می‌شد، زیاد جای نگرانی نبود. فرض بر این می‌شد که حالا او نمی‌دانسته، یا یک نفر چنین فکر کرده و یا در نهایت یک نفر عناد و لجاج دارد. اما وقتی شاهد یک هجمه‌ی گسترده و همه جانبه در تمامی سطوح علمی و تحصیلی (دبستان، دبیرستان و دانشگاه – از مقطع کاردانی و کارشناسی گرفته تا دکترا) می‌باشیم، دیگر نمی‌توانیم بگوییم: «إن شاء الله گربه است».

این هجمه، بسیار هدفمند، سازماندهی شده، برنامه‌‌ریزی شده، گسترده و با شدت امام و اخیراً با عجله انجام می‌گیرد. دامنه آن از فلسفه و حکمت و حقوق گرفته تا تاریخ و حتی فیزیک و شیمی و ریاضی امتداد یافته است! گستره‌ی میدان آن، از مهد کودک و دبستان گرفته، تا سمینارهای علمی، با حضور اساتید به نام و دانشجویان مقطع دکترا را تحت پوشش قرار داده است! اهداف حمله، از توحید و معاد گرفته، تا رسول اعظم و اهل بیت علیهم السلام، تا ولایت و امامت و عصمت، تا فقه و احکام، تا تاریخ اسلام، حتی بدیهیاتی چون عاشورا و کربلا، تا تحقیر نظام جمهوری اسلامی ایران در تمامی ابعاد و زمینه‌ها و تا هویت اعتقادی و سیاسی بخشیدن به تکفیری و داعش و ... را زیر سؤال می‌برد. البته این سیاست و تاکتیک، با نام‌هایی چون: آزادی بیان – آزاد اندیشی – دموکراسی – تحقیق آزادنه و بدون تعصب و ... توجیه و تطهیر می‌شود؛ ولی در عین حال کاملاً یک طرفه است و به زور نمره و واحد و ترم و ...، القا می‌گردد.

پس، هدفی، برنامه‌ای، سازمانی و جریانی حسابشده در کار است.

نمونه‌هایی در همین پایگاه:

نه هر دانش‌آموز و دانشجویی کاربر و مخاطب این پایگاه است، نه هر کسی (از ترس نمره و ...) جرأت می‌کند که سؤالش را مطرح کند، چه رسد به این که نام استاد و دانشگاه و مدرسه را بگوید (که البته ما نیز طالب آن نیستیم و فقط به موضوع می‌پردازیم)، در عین حال، آن چه ذیلاً به صورت لینک، ایفاد می‌گردد، شاید کمتر از یک دهم شبهاتی است که توسط برخی اساتید و معلمان طرح و القا شده و برای این پایگاه ارسال گردیده است.

 (22/تیر/1390) - استاد ما با نشان دادن یک عکس از دختر بچه‌ای که با پدرش کارگر ساختمانی است و ...، کلی علیه آقا صحبت کرد. پاسخ چیست؟

 (18/مرداد/1390) - استاد ما می‌گوید: مگر می‌شود این همه انسانی که مسلمان (شیعه) نیستند به جهنم روند؟! آنهایی که این حرف‌ها را می‌زنند به خدا تنگ‌نظرانه نگاه می‌کنند. این با رحمت خدا سازگار نیست.

(4/آبان/1390) - استاد ما می‌گوید: انسان اشرف مخلوقات نیست! پاسخ چیست؟

(17/آبان 1392) - استاد ما می‌گفت: من ضمن آن که مسلمان و شیعه هستم، همه ادیان (مسیحی، یهودی، بهایی، زرتشتی) را قبول دارم و با همه نیز دوست می‌شوم، چون هر دینی برای خود مزیت‌هایی دارد، پس باید همه را قبول داشته باشیم. آیا این نظر صحیح است؟

 (4/دی/1391) - استاد ما می‌گوید: عصمت معصومین از کودکی نیست، بلکه با طی مراحل عرفانی و عبادات به این مقام رسیده‌اند؟ در ضمن اگر ذاتاً معصوم هستند، چه هنری کرده‌اند؟

(10/مهر/1391) - استاد فیزیک ما می‌گوید: با توجه به این مسئله که هر موجودی که می‌میرد مولکول‌های بدن او به چیزهای دیگری تبدیل می‌شود و به عبارت دیگر مقدار مواد در جهان هستی همواره ثابت است، پس امکان ندارد که زمانی دوباره همه این موجودات با هم به وجود بیایند چرا که با محدودیت ماده اولیه رو به رو می‌شویم.

(28/آذر/1391) - استاد ما می‌گوید: چرا باید این قدر عزاداری کرد؟ امام حسین (ع) شخصیت بزرگی بوده و ما باید به ایشان احترام بگذاریم نه این که عزاداری کنیم.

(9/مهر/1392) - معلم ادبیات ما به صراحت تأکید دارد که حافظ عارف نبوده و آنان که می‌گویند عارف بوده اشتباه می‌کنند و مولوی نیز اهل رقص و موسیقی بوده است. پاسخ مستدل چیست؟

(31/مهر/1392) - استاد ما دردانشگاه گفت: نذرکردن مثل نذر امام حسین یاسفره ابوالفضل و...دراسلام حرام است، آیاچنین کارهایی حرام است؟

(15/آبان/1392) - استاد دانشگاه گفت: ما ادعا می‌کنیم که مسلمانیم و در کشور اسلامی زندگی می‌کنیم، در حالی که در کارهایمان کلک، دروغ و دزدی هم هست. به عنوان مثال ساده، به گارانتی یک تولید ایرانی با گارانتی سه ساله یک کفش خارجی که واقعی است توجه کنید.

(19/آبان/1392) - استاد ما گفت: فقاهت و مرجعیت از دوران صفویه به بعد ایجاد شد و از آن زمان گفتند همه باید مرجع تقلید داشته باشند و ریشه در اسلام ندارد؟ از آن به قبل هیچ سابقه‌ای ندارد.

(12/آذر/1392) - استاد ما می‌گوید: نباید امام حسین علیه‌السلام را «مظلوم» نامید، چرا که مظلوم یعنی پذیرنده‌ی ظلم و ایشان این ظلم را نپذیرفتند؟

 (25/فروردین/1393) - استاد ما می‌گوید: مصائبی که در خصوص خانه‌ی حضرت فاطمه علیهاالسلام می‌گویند، واقعیت ندارد، چرا که اساساً آن موقع دری نبود و خانه‌ی آنها نیز درب نداشت و ...

(18/خرداد/1393) - استاد ما گفت: بشر رشد می‌کند و تاریخ نشان می‌دهد که جنگ نسبت به گذشته کمتر شده است و دنیا خودش به سوی صلح می‌رود؛ پس آیا بهتر نبود که امام زمان (ع) هفتصد سال پیش ظهور می‌نمود؟

(29/خرداد/1393) - دبیر عربی گفت: درس عربی به هیچ دردی نمی‌خورد و شما نیز فقط برای اخذ نمره بخوانید.

(10/آذر/1393) - یکی از اساتید دانشگاه اخیراً گفته: دینداری کار عقلانی نیست، بلکه دلی است (به این مضمون)؛ اگه دلی نبود، چرا امام حسین مثلا با 72 نفر و اونم با خانواده بیاد بجنگه. لطفا جوابی به سخنان این شکلی بدهید.

(16/آذر/1393) - یک استادی از ما خواست روی این مسئله‌ی علمی کار کنیم و آن این است که به نظر شما اگر رسول خدا - صلی الله علیه و آله - در این عصر به رسالت مبعوث می‌شدند، آیا قرآن نازل شده از جانب خداوند متعال، باز دوباره متنش همین متن بود. (مثل سوره تبت و فیل و آیات یسئلونک و...) و یا متن، توانایی تغییر داشت در حالی که همه‌ی ویژگی‌های قرآن کنونی و اعجازاتی که برایش قائلیم محفوظ باقی بماند؟

(19/آذر/1393) - با معلم دینی که سبب گمراهی دانش آموزان می‌شود و حرف‌های باطل می‌زند، مثلا می‌گوید: معاویه [امام حسن] راگول زد که که صلح کرد! چگونه برخورد شود و یا چگونه باید دانش‌آموزان را متذکر شد؟

اگر توفیق دست دهد، به زودی مجموعه‌ای از مطالب درج شده تحت عنوان «استاد ما یا معلم ما می‌گوید» را در قالب کتاب الکترونیک در اختیار عموم قرار خواهیم داد.

 

 

کلمات کلیدی:  یادداشت