ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: البته که خداوندِ علیم و حکیم، خالق است و میداند که به هر کس چه ظرفیتهای بالقوه و بالفعلی داده است و اوست که میداند چه کسی را به نبوت، رسالت، ولایت و امامت منصوب نماید، چنان چه فرمود:
«وَإِذَا جَاءتْهُمْ آيَةٌ قَالُواْ لَن نُّؤْمِنَ حَتَّى نُؤْتَى مِثْلَ مَا أُوتِيَ رُسُلُ اللّهِ اللّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ أَجْرَمُواْ صَغَارٌ عِندَ اللّهِ وَعَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا كَانُواْ يَمْكُرُونَ» (الأنعام، 124)
ترجمه: و چون آيه و معجزهاى بر آنها (كفار قريش) بيايد مىگويند: ما هرگز ايمان نمىآوريم تا به ما نيز آنچه به فرستادگان خدا داده شده (از نبوت و كتاب و معجزه) داده شود خداوند داناتر است كه رسالت خود را در كجا قرار دهد به زودى كسانى را كه گناه كردهاند ذلّت و خواريى در نزد خدا، و عذابى سخت به سزاى مكرى كه انجام مىدادند خواهد رسيد.
منتهی در رابطه با این بحث و موضوعات مطروحه در سؤال، باید به چند نکتهی اساسی دیگر نیز توجه نمود:
الف – معنای "اختیار" دخالت در امر خدا و یا مشارکت با او نیست. خداوند متعال علیم و حکیم است. پس هر موجودی و هر ذرهای از این عالم آفرینش را برای حکمتی، آفرینش نقشی و عهدهداری رسالتی خلق کرده است. و اساساً معنا و مفهوم ندارند که همه مخلوقات [از جمله همه انسانها]، با یک کم و کیف خلق شوند و همه مساوی و شبیه هم باشند. نه مَلک انسان میشود، نه جن و حیوان انسان میشوند و انسان درخت و مَلک و جنّ میشود. در میان انسانها نیز نه همه مذکر میشوند و نه همه مؤنث میشوند و نه همه میزایند و نه همه پدر یا مادر یک دیگر میشوند ...؛ هم چنین، نه همه افلاطون و سقراط و ملاصدرا میشوند و نه همه پیامبر و امام میگردند. چنان چه گروهی معلماند، گروهی متعلماند، گروهی کاسباند، گروهی پزشک هستند و گروهی نظامیاند و ... .
ب – خداوند متعال به انسان "اختیار" تام در همه موارد، مسائل و شئون خلقت و هدایت نداده است که تا انسان امری را خارج از اختیار خودش دید، معترض شود که "پس، اختیار من زیر سؤال رفت". اتفاقاً انسان باید اموری که در اختیار خودش نیست را ببیند، تا بهتر بفهمد که او یا مثل او "خالق و رب" نیستند و عالم هستی خالق و ربّ العالمینی دارد و بفهمد که چقدر اختیاراتش اندک است، تا طغیان نکند.
ج – خداوند متعال در برخی از امور به انسان اختیار داده تا انتخاب کند؛ اما حتی در نتیجهی انتخابش نیز اختیاری نداده است. چرا که آثار و نتایج، مبتنی بر قوانین حاکم به نظام خلقت میباشند. کسی نمیتواند که اختیار کند که دستش را روی آتش بگیرد، اما به جای آن که بسوزد، یک پارچه طلا شود. خیر؛ حتماً میسوزد و این از اختیار او خارج است. چنان چه مرگ، یا آثار خیر و شر اعمال از اختیار او خارج است.
د – "هدایت" چه تکوینی (در خلقت) و چه تشریعی (قانونگذاری برای رشد انسان)، یک امر الهی است و ربطی به بشر یا سایر مخلوقات ندارد. پس او داناترین است به این که چه کسانی را برای هدایت برگزیند و مسئولیت را بر عهدهی آنان قرار دهد. «اللّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ».
ﻫ – خداوند متعال، ما را برای رسالت، ولایت و امامت نیافریده است، چنین توان و قوهای و اختیاری نیز به ما نداده است و متقابلاً اصلاً از ما نخواسته است که رسول و امام شویم.
خداوند علیم و حکیم، به هیچ کس این اختیار را نداده است که به جای او تصمیم بگیرد. مثلاً بگوید چون به من اختیار و اراده داده شده، پس وحی به جای جبرئیل به من بیاید و من آن را نازل کنم، یا جبرئیل نیز بر من بیاید و وحی را به من نازل کند و اگر من نتوانم پیامبر یا امام شوم، اختیار من زیر سؤال رفته است! پاسخش این است که نه به تو چنین ظرفیتی داده شده؟ نه به تو چنین اختیاری داده شده که ربوبیت کنی؟ نه از تو چنین مسئولیتی خواسته شده است. تکلیف نبوت، رسالت، ولایت و امامت بر عهدهی آنان گذاشته شد و تکلیف اطاعت و تبعیت بر عهدهی دیگران گذاشته شد و "اختیار" فقط تا همین حد است که اطاعت و تبیعت بکنند یا نکنند. اگر خدا را در اطاعت و تبعیت برگزیدگانش بندگی کردند، نتیجه (دنیوی و اخروی) نیز در اختیار آنها نیست، اگر نکردند نیز نتیجه در اختیار بشر نیست.
در آیه ذیل، هم به "جبر" در حقایق عالم هستی و قوانین حاکم بر آن تصریح شده است و هم به اختیار پذیرش یا عدم پذیرش و هم به جبر نتایج هر کدام.
«اللّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ أَوْلِيَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَـئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ» (البقره، 257)
ترجمه: خداوند سرور (دوست و سرپرست) كسانى است كه ايمان آوردهاند. آنان را از تاريكیها به سوى روشنايى مىبرد. و [لى] كسانى كه كفر ورزيدهاند، سرورانشان [همان عصيانگران] طاغوتند، كه آنان را از روشنايى به سوى تاريكیها به در برند. آنان اهل آتشند كه خود، در آن جاودانند.
جدید – نکتهها (به قلم شما)
هدف اصلی از تشکیل القاعده، داعش و ...؛ جنگ با «امام زمان و مهدویت» است
کلمات کلیدی:
اعتقادی