ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: در یک جمله کوتاه میتوان بیان داشت که بله، شفاعت نه تنها در دنیا هم هست، بلکه اینجا باید باشد تا آنجا نیز حقیقتش تجلی کند. اما خوب و لازم است که به توضیحات ذیل نیز دقت شود:
ابتدا باید به معنی کلمه "شفاعت" توجه کنیم تا سبب رفع بسیاری از سؤالات و شبهات در این زمینه گردد.
صرف نظر از موضوع "شفاعت" توسط شفاعتگران نزد پروردگار عالم و به ویژه در قیامت و عرصهی محشر کبرا، باید بدانیم که "شفاعت" از ماده «شَفْع» و به معنای جفت است و شفیع، کسی یا حتی رفتار و عملکردی است که جفت شفاعت شونده میشود.
الف - از همین معنا معلوم میشود که مطلق "شفاعت" امر اجتناب ناپذیری است و کسی هم نمیتواند آن را نفی و تکذیب کند، حتی اگر به طور کل کافر باشد. چرا که هر انسانی به صورت دائم و مستمر، با اشخاص، عملکردها، آمال و اهدافی "جفت" میشود؛ مثل مطلق "توسل"، که قابل نفی نمیباشد، چرا که بالاخره هر کسی برای انجام هر کاری، باید وسیلهای بجوید.
ب - منتهی "شفیع و وسیله" باید با "هدف" تطبیق داشته باشند. به عنوان مثال: کسی نمیتواند نان خوردن را وسیله غواصی در قعر اقیانوس قرار دهد و یا کسی نمیتواند برای تشکیل خانواده و تولید نسل، با در و دیوار و خودرو و یا گوشی همراهش "جفت" شود.
ج - پس "شفاعت" همیشه جاری است و برای همگان وجود دارد، همان چنان چه احدی بی توسل به وسایل یافت نمیشود؛ منتهی وقتی بحث از "شفاعت نزد خدا" یا "توسل برای تقرب به خدا" پیش میآید، قوانین، شرایط و ملزومات خود را دارد.
د – از جمله قواعد این است که اولاً کسی نمیتواند از جانب خود "شفیع" یا "وسیله"ای بتراشد یا معین کند و به اصطلاح آن را به خدا تحمیل نماید.
شفیع نزد خدا، یعنی جفت شدنی که انسان را مقرب نماید و یا از عذاب برهاند را باید خدا تعیین کند. کسی نمیتواند بگوید که "من با گناه جفت میشوم، تا شفیع من گردد و از عذاب رهایی یابم" و یا "پیروی از هوای نفس خودم را وسیله تقرب به او قرار میدهم".
از این رو فرمود: شفاعتی نیست، مگر به اذن او – و یا – اوست که شفیعانش را قرار میدهد و ... .
از جمله قوانین دیگر این است که "شفاعت شونده" باید قابلیت این شفاعت را داشته باشد. لذا چنان چه به کسی که دست ندارد، نمیتوان گفت: این طناب را وسیله بالا آمدن خود از چاه قرار بده؛ به کسی که دیوانه شده نیز نمیتوان گفت: برو با این معلم یا استاد جفت شو تا شفیع تو در تکامل عقلی و علمی گردد.
از این رو روایات بسیاری تصریح شده به خاطر عدم ایجاد قابلیت، شفاعت نیز شامل نمیگردد. چنان چه امام صادق علیه السلام فرمودند: شفاعت ما به کسی که نماز را سبک بشمارد نمیرسد.
اما اگر قابلیت بود، وسیله سبب بالا آمدن میشود، شفیع (جفت) سبب رفع نواقص در فرد "قابل" و بالتبع رشد او میگردد.
ﻫ – با اوصافی که به صورت اجمالی بیان شد، معلوم میشود که "شفاعت" نه منحصر به افراد است و نه منحصر به آخرت.
شفاعت منحصر به خداوند متعال است:
چنان چه در آیات قرآن کریم نیز تصریح شده، شفیعی جز خدا وجود ندارد. خداوند متعال خودش شفیع بندگانش میباشد. منتهی چه در دنیا و چه به ویژه در آخرت، این شفاعت او، در شفاعتکنندگان تجلی میکند و ظهور مییابد. چنان چه "هادی" فقط خداست، و هدایت او در عقل، انبیاء و اولیا، وحی و الهام تجلی و ظهور مییابد.
تجلی شفاعت فقط در انسان شفاعت کننده نیست:
در روایات و احادیث بسیار آمده که نماز، قرآن، روزه و ... نیز شفیعان هستند. چنان چه امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: «لاشَفیع أنجَحَ مِنَ التّوبة»، یعنی [برای بخشش گناهان]، هیچ شفیعی بهتر از توبه نیست. پس اگر انسان در دنیا با توحید، اصول عقاید، انجام واجبات، ترک محرمات، نماز، تلاوت قرآن و ... جفت و همراه و مأنوس شد، همینها در آخرت "شفیع" او میشوند. و البته "روح" همه این عبادات، همان "ولایت" است.
شفاعت فقط برای بخشودن گناهان نیست:
ما انسانهای معمولی، چون بیشتر درگیر گناه هستیم و بیشتر خوف جهنم یا اشتیاق به بهشت داریم، شفاعت را نیز فقط در موضوع بخشش گناهان میبینیم، و حال آن رشد و ارتقای درجه و رسیدن به مراتب برتر کمال وجود و تقرب بیشتر نیز بدون "شفاعت و توسل" حاصل نمیگردد.
شفاعت باید دنیا باشد تا در آخرت نیز ظهور کند:
آخرت و حیات اخروی، ظهور حقیقت انسان و نیز اعتقادات و عملکرد او در همین دنیاست. آنجا پردهها کنار میرود. قیامت روز «تُبلیّ السّرائر» است. یعنی اسرار همه بیرون میافتد و آشکار میشود. لذا هم توحید، معاد، نبوت و امامت آشکار میگردد، هم عدل و فضل الهی، هم رحمت و قهر او و هم حقیقت باورها و عملکردهای انسان آشکار شده و چهرهی واقعی خود را نشان میدهد.
پس، شفاعت در دنیا باید باشد. در دنیاست که باید با توحید، پیامبر عظیم الشأن و اهل بیت ایشان صلوات الله علیهم اجمعین و نماز و روزه و قرآن و ... جفت و همراه شد و برای رشد و تعالی مورد "شفاعت" آنها واقع شد (تا نواقصمان را جبران کنند).
در قرآن کریم، در آیات بسیاری به این "شفیع" قرار دادن در دنیا تصریح شده است. نه تنها تمامی آیاتی که امر به رضایت خدا و رسول (ص) دارد، دال بر شفاعت در دنیاست، بلکه به شفاعت پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله در قبول استغفار و بخشش گناهان تصریح میکند:
«وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَآؤُوكَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللّهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا» (النساء، 64)
ترجمه: و ما هيچ رسولى را نفرستاديم مگر آنكه به يارى و توفيق خدا از وى اطاعت شود. و اگر آنها هنگامى كه به خويشتن ستم كردند نزد تو مى آمدند، آن گاه از خداوند آمرزش مى خواستند و رسول خدا نيز براى آنها طلب آمرزش مى كرد بىت رديد خدا را بسيار توبه پذير و مهربان مى يافتند.
کلمات کلیدی:
اعتقادی دعا شفاعت