ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: کار ابلیس و نیز دشمنان از شیاطین انسان و جنّ [از کوچک تا بزرگ]، این است که مردمان را "اغوا" کنند، یعنی فریب دهند. برای فریب نیز هیچ راهی نیست، جز آن که برای هر "حقیقتی" یک "بدلی" بسازند و سپس آن حقیقت را تکذیب کنند و این بدل را تبلیغ و ترویج نمایند.
الف - در این جنگ، فرقی ندارد که "حقیقت" خدا باشد، یا کتاب خدا، یا رسول خدا، یا امام خدا ... – یا بهشت خدا، جهنم خدا، حساب و کتاب خدا ...، و یا قوانین خدا. هیچ فرقی ندارد که موضوع روابط جنسی سالم باشد، تجارت و سیاحت و زیارت باشد، یا "عرفان"، بالاخره برای هر کدام چندین و چند "بدل" میسازند تا هر کس به تناسب ذوق خود، یکی از این بدلیهای کثیر را به جای آن "حقیقت" انتخاب کرده و برگزیند.
ب- إله بدلی، رسول بدلی، دین بدلی، کتاب بدلی، امام و الگوی بدلی، عرفان بدلی، همسر بدلی، لذت و الم بدلی ... و خلاصه "جهان و زندگی بدلی" و در نهایت "حساب و کتاب، قیامت و بهشت و جهنم بدلی"!
موضوع "بهشت و جهنم دنیوی" نیز "بدل" از همان بهشت و جهنم حقیقی است، برای آن که آن حقیقت تکذیب شود و از ایمان، عقل و دل مردم بیرون رود و این کذب و بدل جایش بنشیند.
ج - بدیهی است که حتی اگر منکر خدا، قیامت و وحی باشند، عقلیات و فطریات را نمیشود نفی و تکذیب نمود. پس نمیتوان به انسان القا نمود که "دنیا همه هیچ در هیچ است"؛ هر چه کردی، کردی و هیچ نتیجهای بر آن مترتب نمیشود و همه ذراتی معلق، بی هدف و موهومی هستند که از ناکجا آباد آمده و به ناکجا آباد میروند. چرا که حقایقی با همین چشم مادی نیز دیده میشود و عقل حکم میکند که نظم، هدفمندی، حکمت و حساب و کتابی در کار است.
پس، وقتی میخواهند عاقبت، نتیجه، حساب و کتاب و بهشت و جهنم حقیقی را نفی و تکذیب کنند، ناچارند یک بدلی به جای آن بسازند و مثلاً بگویند: بهشت و جهنم در همین دنیاست.
د – بله، جهنم اخروی در همین دنیا محیط بر کافرین میباشد و مؤمنین نیز در همین دنیا در صراط مستقیم قرار میگیرند، اما این فقط "راه" است و نه غایت و نتیجه. لذا دنیا نه بهشت اخروی است و نه جهنم اخروی.
*- دنیا بهشت نیست، از آن جهت که زندگی هیچ کس در آن بدون رنج، تعب، درد، الم، حزن، غصه، ترس و ... نمیباشد. در حالی که برای بهشتیان هیچ "حزن، اندوه و ترسی" وجود ندارد.
«بَلَى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِندَ رَبِّهِ وَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ» (البقره، 112)
ترجمه: آرى، هر كس كه خود را با تمام وجود، به خدا تسليم كند و نيكوكار باشد، پس مزد وى پيش پروردگار اوست، و بيمى بر آنان نيست، و غمگين نخواهند شد.
چه کسانی به بهشت لایقتر و سزاوارتر از انبیای الهی، اوصیای آنها و اولیای الهی که مؤمنین واقعی، صدیقین، صالحین و شهداء در صدر آنان قرار دارند، هستند؟ و کدام یک از این افراد و گروهها در دینا زجر نکشیدهاند؟ پس دنیا بهشت نیست و بهشت نیز در حیات دنیوی نیست.
*- حق کافر، مشرک، منافق، مستکبر، ظالم و دشمن خدا و خلق خدا، این است که "قول خدا"، که همان فعل خداست، و وعدهی عذاب خدا به خلود در آتش جهنم در مورد آنان محقق گردد:
«وَعَدَ الله الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْكُفَّارَ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا هِيَ حَسْبُهُمْ وَلَعَنَهُمُ اللّهُ وَلَهُمْ عَذَابٌ مُّقِيمٌ» (التّوبة، 68)
ترجمه: خداوند مردان و زنان منافق و كافران را آتش دوزخ وعده داده كه در آن جاويدان بمانند، همان براى آنها كافى است و خدا لعنتشان كرده، و براى آنها عذابى هميشگى است.
حال چنین وعدهای در مورد کدامیک از کفار، منافقین و ظالمین محقق گردیده است؟ پس دنیا آن جهنم وعده داده شده نیست.
ﻫ – دنیا گذر است، نه مقصد – دنیا وسیله است، نه هدف – دنیا فانی است، نه باقی – دنیا محل عبور است و نه خلود (جاودانگی). پس "دنیا دار عمل است و نه دار مکافات".
نکته یک:
"عرفان"، در اصل یعنی معرفت، و معرفت یعنی شناخت. پس "عرفان" دکان و دستگاه نیست. حزب و گروه و حلقه نیست. بلکه "عقل است و وحی" – "قلب است و تعلق" – "خداشناسی و خود شناسی و خدا پرستی است" - "تقوا و ایمان است و عمل صالح". پس، "عرفان کاذب" همان شناخت و معرفت دروغین است، سیر و سلوک انحرافی است و در واقع چیزی نیست به جز شیطنت شیاطین در "بدل سازی".
نکته دو:
اگر بگویند: مردم به توحید و معاد کافریم، بالتبع دین، قرآن، اسلام، معارف، ارزشها، بایدها و نبایدهای الهی و ... را قبول نداریم، پس شما نیز قبول نداشته باشید؛ پاسخ عموم روشن است.
پس چون نمیتوانند "اصل" را منکر گردند، به جایش "بدل" میسازند و حقایق را "تحریف" میکنند، تا مردمان را گمراه سازند.
کلمات کلیدی:
اعتقادی معاد