ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: در این زمینه هم سؤال بسیار است و هم پاسخ، از هر منظری میشود توجه و سؤال نمود و پاسخ داد؛ چرا که امر سهل و سادهای نیست. توفیق درک عصر ظهور و بالاتر از آن، توفیق نقشآفرینی در تعجیل ظهور، مثل توفیق در زیارت، یا نماز جماعت و یا سایر عبادات نمیباشد، چرا که ظهور یعنی "قیام و حکومت جهانی".
الف – مسئله قیام و حکومت حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف، مسئله دیدن روی ایشان نیست، چنان که مقولهی غیبت نیز ندیدن روی ایشان نیست. چه بسیاری که روی پیامبر اکرم و اهل بیت علیهمالسلام را دیدند، اما روی برتافتند و حتی به جنگ و ترور آنها برخاستند. چه بسیاری که اصلاً آنها را ندیدند، اما ولایت آنان را پذیرفتند، تا جایی که شخص پیامبر اکرم صلوات الله علیه آنان را توصیف میفرمایند.
ب – محبت و عاطفه و احساسات – که البته باید مبتنی بر معرفت و شناخت باشد – اصل مهمی در هر حرکتی است، انگیزه و محرک اصلی است، اما باید دقت نمود که "خواست و اراده"، صرفاً از عاطفه، محبت و احساسات بر نمیخیزد.
ج - حکومت [چه در محدودهای کوچک، چه در یک کشور بزرگ، یا در کل جهان]، مستلزم "خواست و اراده" مردم است. اگر مردم حکومت امیرالمؤمنین علیهالسلام را نخواهند، ایشان امام هست، اما حکومت نمیکند و بر مردم همان حاکم میشود که خودشان میخواهند؛ خواه امام معصوم (ع) باشد و خواه حتی شخص ابلیس باشد. چنان فرمود ابلیس سلطهای ندارد، مگر بر کسانی که خودشان ولایت او را قبول کردهاند:
«إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ * إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِينَ هُم بِهِ مُشْرِكُونَ» (النّحل، 99 و 100)
ترجمه: چرا كه او را بر كسانى كه ايمان آوردهاند، و بر پروردگارشان توكل مىكنند، تسلطى نيست * تسلط او تنها بر كسانى است كه (خود) او را سرپرست مىگيرند و بر كسانى است كه به خدا شرك مىورزند.
پس، مهم این است که خود ما چه حکومتی را میخواهیم؟
حاکم در حکومت بلامنازع:
همهی پیروان ادیان الهی، منتظر منجی الهی هستند، همه مسلمانان منتظر ظهور حضرت مهدی علیهالسلام هستند، به ویژه شیعیان که او را به اسم و رسم میشناسند و باور دارند. این انتظار یعنی انتظار "قیام و حکومت جهانی" ایشان.
احقاق "حکومت با حاکمیت ولایت الهی" در بیرون بسیار صعب و دور به نظر میرسد، چرا که جهان گسترده و دشمنان بسیارند، اما خداوند متعال میفرماید: "تو را حاکم بلا منازع مملکت وجود خودت کردهام"؛ در این مملکت وجود، همه دستگاهها و قوا [چون، عقل، قلب، مغز، ذهن، دل، نفس و ...]، تحت اختیار خودت هستند و هیچ کس هم نمیتواند در آن راه یابد، چه رسد به این که سلطنت کند، مگر این که خودت بخواهی. حال ببین و بگو، چه حکومتی را برای این مملکت اختیار و انتخاب کردهای؟! آیا "ولایت خدا و رسول خدا و اولی الامر" را حاکم کردهای، یا ولایت شیطان و شیاطین و هوای نفس خودت را؟
پس، اینجا معلوم میشود که شعارهایی چون: "عجّل لولیک الفرج" – "مهدی بیا، مهدی بیا" – "انتظار فرج" و ...، دروغ و یا عادت و یا در نهایت احساسات سطحی است، یا حقیقت و واقعیت اعتقادی و عملی دارد؟ بسیاری پس از رحلت رسول اکرم صلوات الله علیه و آله، به صورت جد، خواهان حکومت الهی ایشان بودند، در راه تحقق این هدف کار کردند و حتی سختیها کشیدند، اما همین که این حکومت محقق شد، تاب نیاوردند و حتی مخالفت و دشمنی کردند – مثل زبیر.
آیا در انقلاب و جمهوری اسلامی که فقط گامی در تحقق آن حکومت جهانی است، چنین نبوده است؟ آیا بسیاری از کسانی که امروز علیه ولایت و حتی نظام صف کشی کردهاند، در ابتدا خواهان و فعال نبودهاند؟!
پس، هر کس باید ابتدا با اقتدا به ولی عصر علیهالسلام، در درونش انقلاب کند. مستکبرین و ظالمین و بتها را بیرون بریزد، ولایت حضرتش را بپذیرد و او را حاکم در مملکت وجود خود کند و سپس متوجه عالَم بیرون شود. از محیط و اطراف گرفته تا سرتاسر جهان.
ضرورت وحدت:
قیام و حکومت، در مملکت وجود نیز مستلزم وحدت تمامی دستگاهها و قواست. نمیشود "عقل" چیزی حکم کند – "قلب" عشقی داشته باشد – نفس کار دیگری کند – خیال در جای دیگری پرواز کند و ... – توحید یعنی همین وحدت، حول محول "الله و حبل الله".
ندیدیم، حتی در یک حکومت اسلامی، با ولایت و حاکمیت معصوم (ع)، مثل دوران حکومت امیرالمؤمنین و یا امام حسن مجتبی علیهمالسلام، یا ولایت و حکومت غیر معصوم، مثل دوران غیبت و حاکمیت "ولایت فقیه"، وقتی وحدت نیست، دولت فرمانبر ولایت نیست - مجلس و دولت با هم وحدت نمیکنند – سیاستها و اعمال هیچ کدام منطبق با اهداف نظام و ملت نیست و ...؛ چه اتفاقی میافتد و مردم به چه بلاهای مُهلکی گرفتار میشوند و زمینه برای طمع دشمن خارجی نیز مساعد میگردد؟ اما آن گاه که وحدت میکنند، هیچ چیز آنها را از پای در نمیآورد؟
معرفت (شناخت) امام زمان، محبت به امام زمان، عشق و علاقه و حتی انتظار ایشان و خواستاری قیام و حکومت ایشان نیز به تنهایی فایدهای ندارد، بلکه باید در این معرفت، محبت، اطاعت و خواستاری نیز "وحدت" باشد. چنان چه آن حضرت خود فرمودند:
«وَ لَوْ أَنَّ أَشْيَاعَنَا وَفَّقَهُمُ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِي الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ وَ هُوَ حَسْبُنَا وَ نِعْمَ الْوَكِيل» . (بحار الأنوار ، ج53 ، ص177 و الإحتجاج ، ج2 ، ص 499 )
و چنانچه شيعيان ما - خدا به طاعت خود موفّقشان بدارد- قلباً در وفاى به عهدشان اجتماع مىشدند ، نه تنها سعادت لقاى ما از ايشان به تأخير نمىافتاد، كه سعادت مشاهده ما با شتاب بديشان مىرسيد و اينها همه در پرتو شناخت كامل ما و صداقت محض نسبت بما مىباشد، بنا بر اين هيچ چيز ما را از ايشان محبوس نمىدارد، جز اخبارى كه از ايشان بما مىرسد و ما را مكروه و ناراحت مىسازد و از ايشان انتظار نداريم، و تنها از خدا بايد يارى خواست و او براى ما كافى و نيكو كارگزار و پشتيبانى است.»
دعا:
اقدام دیگر برای تعجیل در ظهور "دعا" میباشد و البته با توجه به این که "دعا" فقط لفظ نیست، بلکه همان خواست و ارادهی قلبی است که در قالب الفاظ نیز به زبان جاری میشود و این ذکر سبب باور و استحکام بیشتر ایمان و اراده میگردد. پس اگر رسیدن به مقصودی درست، واقعاً خواست و ارادهی کسی باشد، توفیق آن را از خداوند عزّوجلّ طلب میکند و با توکل و توسل، به دنبال تحققش میرود.
امام رضا علیه السلام فرمودند: کسی که دعا کند و دنبالش نرود، خودش را مسخره کرده است.
پس دعای دائم، مستمر، صادقانه و جدی، همراه با تفکر، تأمل و عمل نیز بسیار مؤثر است.
*- دعاهای ما، نیازهای ماست که دغدغهی ذهنی و فکری ما نیز شده است، باید ببینیم که جایگاه حضرت مهدی علیه السلام در زندگی ما کجاست و چه میزان ظهور، قیام و حکومت جهانی ایشان، دغدغه ماست؟ چه میزان به مسائل اجتماعی و از جمله حکومت ولایی، اهمیت میدهیم؟ چه میزان حوادث جهانی برای ما مهم است؟ به حد خود، چه نقشی داریم و چه کردیم، چه میکنیم و چه باید بکنیم؟
اینها همه از کارهایی است که برای تعجیل در ظهور لازم است. در یک کلمه ابتدا "خودسازی" و سپس توجه به محیط و جامعه.
مرتبط:
حجت الاسلام و المسلمین میرباقری - مُلک کبیر - تحقق حیات طیبه جمعی در عصر ظهور
کلمات کلیدی:
اعتقادی