ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: متأسفانه بسیار سعی شده به اذهان القا گردد که در آن روزگاران، مردم به سبک انسانهای اولیه زندگی میکردند؟ نه کسی خواندن و نوشتن بلد بود، نه ساختمانسازی و راهسازی داشتند، نه ذوب و نرم کردن آهن را میدانستند، نه خانههایشان درب و پنجره داشت و ... . در حالی که این ذهنیت کاملاً خطاست.
این القائات در حالی صورت میگیرد که همه در تاریخ زندگی و تمدن ادوار بسیار دورتر را نیز میخوانند، مثل کشتی سازی دوران نوح علیهالسلام، ساختمانسازی دوران عاد، مهندسی دوران فراعنه (احرام)، زره و شمشیر سازی دوران داود علیهالسلام، قصر سازی دوران سلیمان علیهالسلام یا هخامنشیان، علم کشاورزی و آبرسانی در حدود سه هزار سال پیش و ... .
از اولین علومی که انسان بدان دست یافت، علم کلام و سپس کتابت (نوشتن) بود. چه نوشتار بر روی سنگ، چه طلا، چه پوست، چه پوستهی درخت و پاپیروس و بالاخره روی کاغذ.
کاتبان فراعنه نیز درحدود سههزار سال پیش نیایشها و آوازهایی را بر روی صفحات پاپیروسی مینوشتهاند.
لارن فری، محقق کتابها و دستنوشتههای کمیاب در دانشگاه کرنل معتقد است قدیمیترین کتاب جهان، کتاب ایلیاد هومر و حماسه گیلگمش میباشند. نسخهای از حماسه گیلگمش که در موزه بریتانیا نگهداری میشود که در قرن هفتم قبل از میلاد بر روی لوحههای گلی نوشته شدهاست.
گفته میشود که قدمت ادبیات و کتاب نوشتن، به سی قرن پیش از میلاد، در بین النهرین و مصر میرسد و البته کتابهایی از 26 قرن قبل از میلاد نیز در آن نواحی به دست آمده است. آیا در همین ایران کم است آثار و نوشتارهای بسیار قدیمی، روی کتبههای سنگی، پوستآهو و پاپیروس.
صدر اسلام
در صدر اسلام، اهل خواندن و نوشتن در مکه کم بود، نه این که بلا استثنا همه بیسواد بودند، مگر خودشان اشعار خود را نمینوشتند و بر دیوار کعبه یا ... آویزان نمیکردند؟! مگر نمیگفتند که آیات و علوم را دیگران به پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله یاد دادهاند؟! پس همان موقع نیز نویسنده، که به آن "کاتب" میگفتند، بسیار بود و اشعار و قصهها و تاریخ نسلهای خود را مینوشتند. چنان که وقتی وحی نازل میشد، کثیری حفظ میکردند، اما [نه فقط امیرالمؤمنین علیهالسلام]، بلکه عدهای نیز مینوشتند و سپس آنها را نزد ایشان بازخوانی میکردند تا تصحیح شود. تا زمان رحلت ایشان قرآنهای بسیاری نوشته شده بود. مگر میشود علوم زمین و آسمان، دنیا و آخرت، انسانشناسی در ابعاد مادی، روانی، روحی و معنوی و معاد و قیامت به آنها رسیده باشد، اما خواندن و نوشتن که ابتدای علوم است، نرسیده باشد؟!
حضرت امیرالمؤمنین، اما علی علیه السلام، پس از ایشان ضمن آن که "ادبیات و دستور زبان عرب" را سامان داده و تکمیل نمودند، و علوم ریاضی چون ابجد را به تقریر درآوردند ...، خود نوشتارهای بسیاری داشتند و پس از گذشت 25 سال که به حکومت رسیدند، نامهنگاریهای فراوانی نیز داشتند.
ادبیات و امکان نوشتن (کتابت) روز به روز گسترش یافت، امام حسن علیهالسلام و دیگران نامهنگاری داشتند، تعلیم و تربیت و سوادآموزی از همان زمان رسول خدا صلوات الله علیه و آله به سرعت گسترش یافت، چنان که میدانیم ایشان حتی تعلیم خواندن و نوشتن را یکی از شروط آزادی اسراء قرار داده بودند.
در زمان امام حسین علیهالسلام، کتابتها و نامهنگاریها دیگر مرسوم بود؛ آیا نه این است که اهالی کوفه برای ایشان نامه نوشتند و ایشان دست نوشتهای به برادرش محمد حنفیه داد و نامهای توسط مسلم رحمة الله علیه برای اهل کوفه فرستاد ... و همین طور یزید و فرماندهانش نامهنگاری داشتند؟
امام سجاد علیهالسلام، رساله حقوق نوشتند، ادعیهی بسیاری را به قلم تحریر درآوردند که امروز برخی از آنها در مجموعهای به نام "صحیفه سجادیه" در اختیار ماست.
پس، نه تنها خود آنها مینوشتند، بلکه بسیاری نیز (هم چون ابتدای اسلام)، حفظ میکردند و سپس خودشان یا اهل قلم به تحریر در میآوردند.
لازم به ذکر است که بسیاری از احادیث، ادعیه و فرمایشات نیز توسط امامان بعدی علیهمالسلام بازگو و تحریر میشد.
امروزه از روزگاران افلاطون و ارسطو و چه بسا دورتر نیز نوشتارهایی باقی مانده است، وگرنه تاریخ که با چندتا سنگ و نقاشی و بنا، قابل شناخت نبود.
پس، رسیدن آموزههای اهل عصمت صلوات الله و آله، چه به صورت حفظ و نقل و تعلیم توسط اساتید و مربیان، و چه به صورت نوشتار، نه تنها موضوع بعیدی نیست، بلکه بسیار رواج داشته است. چه در عصر وحی و چه پس از آن. به ویژه در دینی که با امر به قرائت "إقراء" آغاز شد و خود سراسر تعلیم علم و امر به علمآموزی میباشد.
کلمات کلیدی:
گوناگون