بر اساس آیات 84 و 85 از سوره بقره، چرا به رغم آن که خداوند میفرماید: خون یکدیگر را نریزید و یکدیگر را از سرزمینهای خود بیرون نکنید! لشکریان اسلام (برای مثال) به ایران حمله کردند و آن را تصرف نمودند؟ (سوم ریاضی – فیزیک / رشت)
ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: هر گاه بخواهند به اسلام حمله کنند، آن را عربی میخوانند و هر گاه بخواهند اسلام را بد جلوه دهند، هر عربی را "لشکریان اسلام" مینامند!
بسیار سعی میشود که علاقه مردم به «دین مبین اسلام» را در مقابل علاقه مردم به "کشور و ملیت" قرار دهند، چرا که پس از گرایشها و وابستگیهای اعتقادی، قویترین گرایش، گرایش ملی، قومی و بومی (ناسیونالیستی) است که حتی از گرایش حزبی نیز قویتر میباشد. در حالی که این دو گرایش، ربطی به هم ندارند که بخواهند مقابل یک دیگر قرار گیرند.
اگر کسی به خاطر "کشورش"، مقابل دینش بایستد (البته اگر حق باشد) بایستد، کار خطایی کرده است، چرا که دین حق، نه تنها با مرزهای جغرافیایی و ملیت آنها کاری ندارد، بلکه سبب ثبات و رشد آن نیز میگردد.
اگر کسی به خاطر دینش، کشورش را بفروشد، آن هم خطاست. چرا که ممکن است نظام حاکم بر کشورش مخالف و معاند دینش باشد، اما خود کشور و ملیت ثابت است. مثل همین کشور خودمان که زمانی مستعمره و مستثمره انگلیس و بعد امریکا بود، با حاکمیت یک نظام حکومتی سلطنتی و دیکتاتوری که نوکر آنها بود؛ پس مردم "الله اکبر" گویان، نظام حاکم بر کشورشان را ساقط کردند، اما نه تنها کشور و ملیت را نفروختند، بلکه برای دفاع از کشورشان، جان دادند. بسیاری از "وطن وطن و ایران ایران گویان، وطن فروشی کردند، ملت خودشان را زیر چکمههای فراعنه خارجی له کردند، نوامیس مادی و معنوی را به غارت آنها دادند، یا فرار کردند و یا حتی با دشمنان همکاری کردند، اما "الله اکبر" گوها، از وجب به وجب خاک این کشور دفاع کردند.
پس هیچ موقع و به هیچ بهانهای، فریب هیاهوهای ضدتبلیغی در معارضه بین "دین و کشور" را نباید خورد. به ویژه در دین مبین و غنی اسلام عزیز و ملت مسلمان، که خدا و مالک و هدفشان ربالعالمین است، نه خدایان، پادشاهان، قدرتها و ابرقدرتهای مستکبر.
البته آنان که چنین شبهاتی را رواج میدهند تا تعلقات اعتقادی و دینی را مقابل تعلقات ملی و ناسیونالیستی قرار دهند، چنین اندیشهای را میان خودشان اصلاً مطرح هم نمیکنند. حضرات موسی و عیسی علیهماالسلام، هر دو اهل فلسطین بودند، هیچ کدام متولد لندن، نیویورک یا پاریس نبودند و به آن کشورها حمله نیز نکردند، اما اغلب امریکاییها و اروپاییها مسیحی هستند و تعداد بسیار اندکی نیز یهودی هستند و هیچ نمیگویند که آنها عرب بودند به ما چه؟ چرا که میدانند "دین" با "ملیت، نژاد و کشور"، دو مقولهی مستقل و جدا از هم هستند.
حال به آیات موضوع سؤال بپردازیم:
«وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ لاَ تَسْفِكُونَ دِمَاءكُمْ وَلاَ تُخْرِجُونَ أَنفُسَكُم مِّن دِيَارِكُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَأَنتُمْ تَشْهَدُونَ» (البقره، 84)
ترجمه: و چون از شما پيمان محكم گرفتيم كه خون همديگر را مريزيد و يكديگر را از سرزمين خود بيرون نكنيد سپس [به اين پيمان] اقرار كرديد و خود گواهيد.
«ثُمَّ أَنتُمْ هَؤُلاء تَقْتُلُونَ أَنفُسَكُمْ وَتُخْرِجُونَ فَرِيقًا مِّنكُم مِّن دِيَارِهِمْ تَظَاهَرُونَ عَلَيْهِم بِالإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَإِن يَأتُوكُمْ أُسَارَى تُفَادُوهُمْ وَهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيْكُمْ إِخْرَاجُهُمْ أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاء مَن يَفْعَلُ ذَلِكَ مِنكُمْ إِلاَّ خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَى أَشَدِّ الْعَذَابِ وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ» (البقره، 85)
ترجمه: [ولى] باز همين شما هستيد كه يكديگر را مىكشيد و گروهى از خودتان را از ديارشان بيرون مىرانيد و به گناه و تجاوز بر ضد آنان به يكديگر كمك مىكنيد و اگر به اسارت پيش شما آيند به [دادن] فديه آنان را آزاد مىكنيد با آنكه [نه تنها كشتن بلكه] بيرون كردن آنان بر شما حرام شده است آيا شما به پارهاى از كتاب [تورات] ايمان مىآوريد و به پارهاى كفر مىورزيد پس جزاى هر كس از شما كه چنين كند جز خوارى در زندگى دنيا چيزى نخواهد بود و روز رستاخيز ايشان را به سختترين عذابها باز برند و خداوند از آنچه مىكنيد غافل نيست.
الف – هر چند که خداوند به همه و از جمله مؤمنین و مسلمین امر میکند که به هیچ کس ظلم و تعدی نکنید، حتی اگر در موضع انتقام یا قصاصی که حق شماست بودید نیز ظلم و تعدی نکنید، اما آیهی فوق، خطاب بنیاسرائیل و پیمانی است که آنها گرفته شده است.
پس چرا نمیگویند: عجب، گویا این یهودیها، از همان ابتدا جنگافروز بودند و ملتها را از سرزمینها و خانههایشان اخراج میکردند، چنان چه امروز میکنند؟! و جالب است که به این آیات، در مقابل حمله اعراب به ایران استناد میکنند. پس اغراض و اهداف دیگری هست.
ب – این یهودیان هستند که چه در گذشته و چه در امروز (فلسطین اشغالی)، وقتی به کشوری لشکرکشی میکنند، مردم آنجا را از سرزمینشان بیرون میکنند. حتی آن اعراب که به ایران حملهور شدند نیز چنین نکردند.
ج – در عین حال، چه کسی گفته که اعراب در زمان خلیفهی دوم، عین قرآن و اسلام عمل کردند که حال سؤال شود با وجود این آیه و آن آیه، چرا چنین و چنان کردند؟! کدام کارشان مطابق آیات قرآن کریم و فرمایشات و سنّت رسول الله صلوات الله علیه و آله بوده است که حالا حمله به ایرانشان را مطابق قرار دهند؟ اگر قرار بود که مطابق آیات قرآن و سنّت نبوی عمل کنند و به بیعتی که با رسول الله صلوات الله علیه و آله بستند، عمل کنند که اساساً امیرالمؤمنین، امام علی علیهالسلام را کنار نمیگذاشتند، به معاویه و یزید لعنة الله، امیرالمؤمنین نمیگفتند، امام حسن و امام حسین علیهماالسلام نمیکشتند و این فجایع نیز در تاریخ اسلام و بلاد مسلمین اتفاق نمیافتاد.
د – این سؤال و سؤالات مشابه آن (در هر موضوعی) مثل این است که بپرسند: چرا در عین حال که در قرآن کریم، به اطاعت از ولایت، عدالت، قیام به قسط، مبارزه با طاغوت، نماز، روزه، حجاب و ... امر شده است و از ظلم، تعدی، جنایت، چپاول، زنا، قمار و ... نهی شده است، عدهای از پادشاهان، رؤسای جمهور، دولتها و حتی مردم، رعایت نمیکنند؟ در حالی که دم از اسلام و قرآن و خدا و قیامت میزنند؟!
ﻫ – پاسخ را در همان آیه بعد فرموده است. علت این است که عدهای بخشی از اسلام را که میتوانند وسیله منافع خود قرار دهند و موافق حال و خواستشان میباشد را میپذیرند و بخش دیگر را که مغایر هوای نفس و یا منافع شخصی و حزبی و گروهی تشخیص میدهند، نمیپذیرند! مثل کسی که میگوید: نماز و روزه را قبول دارم، اما ولایت یا حجاب را قبول ندارم. یا برخی پا را فراتر گذاشته و میگویند: خدا را قبول داریم، اما دین خدا را قبول نداریم.
آنها به بخشی از قرآن و اسلام ایمان میآورند و به بخش دیگر کافر میشوند، لذا خداوند متعال آنها را قالب یک سؤال متذکر میگردد که: «أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ – آیا به بخشی از کتاب ایمان میآورید و بخشی دیگر را تکفیر میکنید؟!»
و – هر چند مخاطب آیه باز همان قوم یهود هستند، اما عمومیت دارد، یعنی خدا از هر شخصی، هر قومی، هر ملتی و هر حزب، سازمان، دولت و مجموعه هایی کوچک یا بزرگی همین سؤال را دارد که آیا به بخشی ایمان میآورید و به بخشی دیگر کفر میورزید؟! و متذکر میشود که نتیجه چنین دینداری و ایمانی، چیزی جز خفّت و خواری در دنیا و آخرت نمیباشد.
«... جَزَاء مَن يَفْعَلُ ذَلِكَ مِنكُمْ إِلاَّ خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ - پس جزاى هر كس از شما كه چنين كند جز خوارى در زندگى دنيا چيزى نخواهد بود ...»
نکته: علت درج این سؤال [که بخشی از آن تاریخی بود و بخشی دیگر قرآنی]، در بخش سیاسی این است که دقت کنیم، اهدف اصلی این گونه شبهات، که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به ذهن ما القا میکنند، فقط "سیاسی" است. از استقلال این کشور و ملت ناراحتند و رنج میبرند که علتش را اعتقادات اسلامی و آموزشهای قرآنی و تأسی به اهل بیت عصمت علیهمالسلام (به جای تأسی به امریکا، انگلیس و اسرائیل) میدانند.
- تعداد بازدید : 2557
- 20 بهمن 1393
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: سیاسی سوره بقره