«ایکس – شبهه»: لازم است ابتدا به یک سری اصول کلی (به ویژه برای تعیین چارچوبهای بحث)، که پاسخهای متفاوت سؤال فوق نیز در ذیل آنها ایفاد میشود کاملاً دقت گردد:
الف – هر چند مادهگراها که در دورهی قدیمتر به آنها «دهریون» میگفتند و امروزه به آنان «ماتریالیسم»ها میگویند، به خاطر فرار از مباحث مربوط به «وجود» و ضرورت تقسیم آن به «واجب – ممکن و ممتنع» که هر راه گریزی از اقرار به وجود ذات مقدس احدیت به عنوان هستی مطلق را میبندد، سعی دارند که کلاً «عقلانیت» را تعطیل اعلام کنند، اما «عقل» و بالتبع «عقلانیت»، تئوری یا نظریه نیست که قابل انکار باشد و راه گریزی نیز از قبول آن وجود ندارد. در هر حال اگر کسی بخواهد منکر «عقل» شود نیزناچار است برای اثبات مدعای خود دلیل عقلی ارائه دهد. لذا منکران عقل و عقلانیت اگر چه فلاسفه یا نظریهپردازان «پست مدرن» هم باشند، یا از این مقوله میگذرند و یا سعی میکنند با شعارهای ژورنالیستی آن را نفی کنند.
ب – اگر «عقل و عقلانیت» نباشد، نه تنها اثبات و نفی هیچ مفهومی و معلوم کردن هیچ سؤالی میسر نیست، بلکه علم تجربی نیز قابل دسترسی نخواهد بود. چرا که علم تجربی نیز از پیگیری سلسله عللهایی که بر قواعد ثابتی استوار هستند به دست میآید. به عنوان یک مثال ساده: علم به دنبال «علت» عارضهای به نام سرما خوردگی میگردد و به وجود ویروس سرماخوردگی پی میبرد. در این پرسه نه تنها به دنبال «علت» گشتن به دنبال عقل و عقلانیت رفتن است، بلکه قبول «علت و معلول» نیز قبول وجود غیر مادی یا ماوراء الطبیعه است.
دقت شود اگر چه ویروس یک شیء مادی است و سرماخوردگی نیز به واکنشهای بدن مادی نسبت به این ویروس اطلاق میگردد، اما «علیت» ویروس و «معلولیت» سرمایهخوردگی هیچ کدام مادی و محسوس نیستند.
ج – در عین حال یک مادهگرا به هیچ وجه اجازه ندارد که «عقل و عقلانیت» را قبول نماید و طالب دلایل عقلی گردد، چرا که وجود عقل و عقلانیت در عالم محسوسات و تجربیات حسی (آزمایشگاهها و ...) به اثبات نرسیده و نخواهد رسید. پس اگر مادهگرایی برای مبحثی «دلیل عقلی» خواست، باید با همین خواستن از مادهگرایی خارج شود و به وجود ماوراءالطبیعه اقرار کند.
د- با توجه به نکات فوق، بدیهی است که «علم تجربی» به هیچ وجه نمیتواند راجع به اول یا آخر جهان اعلام نظر نماید، چرا که هیچ کدام در عالم تجربه قابل دسترسی، آزمایش، شناخت و تجربهی حسی نیستند.
پس، اگر مادهگرایی مدعی شد که گازهای اولیه، سلول اولیه، ذرهی اولیه و یا ...، سبب پیدایش عالم هستی شده است، فقط نظریهپردازی غیر علمی کرده است، چرا که اولاً ابتدای جهان در اختیار او نیست که تجربه و آزمایشش نماید و ثانیاً «سببیت» یا همان اصل «علیت» نیز مادی نیست.
دقت شود که یک مادهگرا مدعی است که وجود خداوند متعال را به خاطر این که مادی و محسوس و قابل اثبات در عالم احساسات نیست قبول ندارد، اما چرا و به چه دلیل آن را نفی میکند. مگر نبود خدا را تجربه کرده است؟ پس یک ماده گرا ناچار است دست کم اذعان نماید: «نمیدانم. علم نتیجه نمیدهد، شاید باشد و شاید هم نباشد». و با همین «شاید» اذعان میکند که نمیتواند به صورت متقن و تجربه شده اثبات نماید که عالم ماوراء مادهای وجود ندارد.
ھ – حال اگر مادهگرا یا ماتریالیستی در هر حال و به ناچار اصل علیت را قبول نمود، اما مدعی شد که سلولهای بنیادین، گازهای اولیه و یا ...، عامل پیدایش عالم هستی شدهاند! پاسخ این است که ممکن است ابتدای خلقت عالم مادی با خلقت یک تک سلولی به حالت گاز یا ... باشد، اما محال است که همان سلول اولیه همیشه بوده باشد (ازلی) و یا بدون خالق (علت وجودی) و به صورت دفعی به وجود آمده باشد. چرا که عقل و علم ثابت کرده است که هیچ چیزی خود به خود به وجود نمیآید.
و – ازلی بودن به معنای اول بودن نیست، چرا که اول خود ابتدایی بعد از نبودن است و هر چه که نبوده و بعداً پیدا شده، حتماً «حادث» است و هیچ حادثی بدون «محدث» به وجود نمیآید.
مضافاً بر این که ماده نیز نمیتواند «ازلی» باشد، چرا که وجود ازلی، وجود کامل یا هستی مطلق است، لذا چون هیچ نقص و نیازی ندارد، حرکت، شدن، سیرورت، تغییر و تبدیل نیز به آن راه ندارد.
پس مادهی محدود، متغیر، متحول و در حرکت، که قبل و بعد، بودن پس از نبودن، نبودن پس از بودن و ...، به آن راه ندارد نیز ازلی نیست، چنان چه ابدی هم نیست. در این خصوص مطلب دیگری نیز درج شده است که مطالعه آن توصیه میگردد (1) .
لذا در بحث «وجود» چارهای نیست به جز آن که اولاً راه «عقل و عقلانیت» را برگزید و ثانیاً از همین راه به وجود ازلی، وجودی که هستیاش را از غیر نگرفته است، لذا هستی مطلق است، کمال مطلق است، نقص و نیستی به او راه ندارد، تغییر پذیر نمیباشد و ...، پیبرد.
ملاحظه:
یک نکتهی مهم تبلیغاتی در این گونه مباحث قابل و لازم به توجه است و آن این که: به دنبال هر کشف کوچک یا بزرگ علمی، سازمانها یا جریانهای کلان تبلیغاتی به دنبال راهی هستند که از آن دستآورد علمی راهی برای نفی وجود خداوند متعال پیدا کنند! در حالی که هر پیشرفت و کشف علمی، بیش از پیش به اثبات میرساند که این دستگاه با عظمت خلقت، به صورت خود به خودی از نا کجا آباد نیستی به هستی راه پیدا نکرده است و این علم گسترده و حاکم بر عالم، به ناچار تجلی ذات مقدس علیم میباشد.
کلمات کلیدی:
اعتقادی