دستور و دعوت صریح مقام معظم رهبری، به حضور نظارتی و قضاوتی مردم نسبت به عملکرد مسئولین و دستگاهها.
:
همه میدانند که تمامی مسئولین و دستگاههای مربوطه، کارگزاران مردم هستند و هیچ شأنیتی به جز خدمت درست و صحیح به مردم ندارند. اما اغلب مسئولین پس از احراز پست، گمان میکنند که لابد کسی هستند که مردم باید خادم آنها باشند، و گاه دستگاهها گمان میکنند که مختار هستند هر چه دلشان خواست بکنند و کسی هم حق ندارد بپرسد: چه میکنید و چرا؟!
هر نظامی بر پایههایی استوار شده است. مثلاً نظامهای امپریالیستی، بر سرمایههای سرمایهداران استوار است و نظامهای دیکتاتوری [اعم از سنتی یا مدرن]، بر "قدرت و زور و سلطه"ی اشخاص یا احزاب استوار میباشند ...، و نظام جمهوری اسلامی ایران، بر اساس خواست و انقلاب اسلامی "مردم" استوار شده است.
بدین ترتیب، هم بقای یک نظام به استواری همان پایههایش میباشد و هم تزلزل یک نظام معلول تزلزل پایههایی میباشد که بر آن استوار شده است. به عنوان مثال: رأی مردم در امریکا و اروپا، هیچ چیزی را تغییر نمیدهد، مگر آن که برای استیلای آن انقلاب کنند، اما اگر سرمایهها و سرمایهداری به خطر افتد، کل آن نظامات با چالش و تزلزل مواجه میشوند (چنان چه مواجه شدهاند) – در نظامهای دیکتاتوری نیز نه رأی مردم اثری دارد و نه سرمایههای مادی، معنوی، علمی و ...؛ بلکه اگر "قدرت" حاکم تضعیف شود و یا قدرت دیگری سر بر آورد، آن نظام متزلزل میگردد.
در نظام جمهوری اسلامی ایران نیز، حضور به موقع مردم در صحنهها سرنوشتساز بوده و هست؛ نه تنها حضور در انتخاباتها یا تظاهراتها، یا مقابله با جنگها، تحریمها و فتنهها، بلکه حضور همه جانبه در تمامی ابعاد و زمینهها.
پس هر گاه مردم در عرصهها حاضر و ناظر باشند، رأی دهند، قضاوت کنند، کارنامهی عملکرد را با دقت و بصیرت مطالعه کرده و نمره دهند، نظام پایدار و پویا خواهد بود، اما اگر مردم کنار زده شوند، یا کنار بروند، بیتوجه و بیبصیرت باشند، بیخیال و بیانگیزه شوند، نا امید و باری به هر جهت شوند و ...، تزلزل حتمی است.
چرا دشمنان داخلی و خارجی، سعی در نا امید کردن، خسته کردن، بیانگیزه کردن، تنبل کردن و حتی مخالف کردن مردم ما را دارند؟ چون میدانند که هیچ عامل دیگری اعم از جنگ و تحریم و فتنه و ترور و ...، نمیتواند نظام را متزلزل کند؛ چون نظام مردمی است.
دیروز مقام معظم رهبری، در دیدار مسئولان و دست اندرکاران منابع طبیعی و حفظ محیط زیست، با اشاره به فجایعی که به ویژه در تخریب جنگلها، طبیعت و فضای عمومی رخ داده است و با اشاره به از بین بردن ریههای تنفسی شهرها (مثل شمال تهران) برای برجسازی و خانهسازی و ...، فرمودند: «مطالبی که باید بیان شوند، امروز گفته شد و از این پس مردم باید قضاوت کنند که کدام دستگاهها به وظیفه خود برای حفظ محیط زیست عمل می کنند و کدام دستگاهها برای حفظ محیط زیست، تلاش و اقدام لازم را انجام نمی دهند.»
البته در این بیان باید به دو نکتهی بسیار مهم توجه و دقت نمود:
نکته اول آن که منظور از نمره دادن این نیست که مثلاً بگوییم شورای شهر و شهرداریها با این عملکردشان در تخریب شهرها (به ویژه تهران و مراکز استانها) نمره تک رقمی هم نمیگیرند و یا سازمان محیط زیست هشت میگیرد یا دوازده، یا ...، بلکه نمره دادن مردم، معنا و مفهوم خودش را دارد. یعنی وقتی مردم راضی نیستند، تغییرات لازم به هر قیمتی که شده باید صورت پذیرد، مجلس باید وارد عمل شود، دولت باید به رأی و قضاوت مردم توجه کرده و ترتیب اثر دهد، دستگاههای نظارتی باید سریعاً و به صورت گسترده و قاطع وارد عمل شوند و ... .
نکته دوم آن که این فرمایش اختصاص به محیط زیست و تخریب جنگلها، قطع درختان، شهرک سازی در منابع طبیعی ... و خلاصه حیطهی شهرداریها و محیط زیست ندارد، بلکه عمومیت دارد و هر مسئول و دستگاهی را شامل میگردد، چنان ایشان مکرر به این مهم اشاره و تصریح کردهاند:
تکلیف مردم و دستگاهها:
بدیهی است که مسئولین نباید به "شعار"های مردم پسند و وعدههای خوشایند بسنده کنند، بلکه باید در راستای مطالبات رهبری و مردم حرکت کنند و گزارش اقدامات خود را چه در عمل و چه مکتوب به مردم ارائه دهند (بدون دروغ و مردم فریبی). باید بدانند که خدمتگزار و پاسخگو هستند، باید بدانند که مردم آنها را به اینجا رساندهاند، وگرنه هیچ نیستند. فردی عادی از آحاد این ملت میباشند.
مردم نیز باید اولاً با بصیرت کامل و توجه دقیق به رهنمودها و فرمایشات رهبری که خطوط کلی نظام را ترسیم و باید و نبایدهای رشد و توسعه را بیان میدارند، مطالبات خود را بسیار علنی و واضح بیان دارند و بدانند که همه چیز از سرمایه آنها هزینه میشود – ثانیاً آن مطالبات را از مسئولین و دستگاهها بخواهند و ثالثاً به صورت جدی، مستمر، پیگیر و قاطع، نظارت کنند و نمره دهند. حمایت و تشویق کنند، انتقاد و عتاب و خطاب داشته باشند و نتیجه بخواهند.
پس ما باید بدانیم که مثلاً وزارت امور خارجه چه میکند؟ چه کرده است؟ چه اهدافی را دنبال میکند؟ به کجا رسیده است؟ تهدید از یک سو، عقب نشینی از سوی دیگر یعنی چه؟ در دعوا و جنگی که دشمنان با ما دارند، دیگر امتیاز دادنهای داوطلبانه یعنی چه؟ امریکا و 1+5 تا کنون چه امتیازی دادهاند؟ هنوز کشور و ملت و نظام ما را راستی آزمایی میکنند؟! آیا این تحرکات و توافقات به سود ملت و کشور است؟ باید بدانیم که مقام معظم رهبری چه میفرمایند؟
ما باید بدانیم که مثلاً وزارت علوم چه میکند؟ چطور برخی رشتهها حذف شدند؟ تکلیف دانشجویان آن رشتهها چه میشود؟ سیاستگزاری ظرفیت رشتهها با نیازهای مملکت چه تناسبی دارد؟ جذب هزاران نفر برای هیئت علمی یعنی چه؟ افرادی چون فائزه هاشمی، چگونه ناگهانی عضو هئیت علمی و استاد دانشگاه شدند و برای چه؟ آیا در آن سطح علمی هستند؟ آیا از سایر شرایط عضویت در هیئت علمی، حتی شرط سنّی برخوردار بودهاند؟ وضعیت علوم انسانی و از جمله علوم سیاسی در دانشگاهها چگونه است و ...؟
ما باید بدانیم که وزارت نفت چه میکند، آن هم در این شرایطی که قیمت نفت به شدت تقلیل یافت؟ تکمیل پروژههایی چون تولید بنزین با استانداردهای بینالمللی چه شد؟ چرا بنزین غیر استاندارد وارد شد و ...؟ دولت در توجه و اهتمام به سرمایههای مادی و معنوی داخلی چه کرده است؟
ما باید بدانیم که اوضاع صنعت در کشور چگونه است؟ قرار بود یک سری چرخها نچرخند، اما کارخانجات بچرخند – آیا میچرخند و یا چوب لای چرخهی تولید رفته است و کلاً از کار افتادهاند، و چرا؟ وضعیت مسکن – تسهیلات ازدواج – تولید یا واردات دارو و مواد اولیه چه وضعیتی دارد؟ اگر دارویی رسماً وارد و توزیع شد و سبب کوری یا مرگ مردم شد، به کدام دادگاه بینالمللی شکایت شده است و یا چه اقدامی صورت گرفته است؟ آیا فقط داروها از برخی بیمارستانها جمعآوری شده است؟
باید بدانیم مهار تورم چه شد؟ ایجاد اشغال چه روندی دارد؟ ... و خلاصه کلیه مطالبات رهبری و مردم و از جمله توجه به تولید، سرمایه و کار داخلی چه شد؟ آیا به چند تا شعار و تیزر تبلیغاتی و نظرخواهی پیامکی که درآمدی برای صدا و سیما و شرکت مخابرات باشد بسنده شده است، یا کارهای اصولی هم صورت میگیرد؟ - مردم باید بدانند که در دستگاههای فرهنگی و هنری این کشور، مثل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و صدا و سیما چه میگذرد، جهتگیری فیلم و سریال داخلی و خارجی چگونه است و چرا؟ وضعیت کتاب اعم از تألیف و ترجمه در چه خطی است و چرا؟ و صدها موضوع اساسی و تعیین کنندهی دیگر در این مقوله. برای مبارزه با مفاسد اقتصادی، سیاسی، امنیتی، فرهنگی و اجتماعی، چه اقدامات اساسی و مؤثری (به غیر از سمینار و محاکمه یک نفر معین و دو نفر نامعین) صورت گرفته است؟
مردم باید بدانند که آن روند رشد علمی کشور، به ویژه طی دهه گذشته، ادامه دارد؟ سریعتر شده است؟ کُندتر شده است؟ یا اصلاً متوقف شده است و چرا؟
امروز مقام معظم رهبری، مثل همیشه مردم را آگاه و مکلف کردهاند، پس باید بدانیم، با دقت و جدیت ناظر باشیم و نمره دهیم. تکلیف را ما (مردم) باید تعیین کنیم. و اگر دقت و حضور نداشته باشیم، مصداق «خود کرده را تدبیر نیست»، خواهیم شد.
- تعداد بازدید : 1518
- 18 اسفند 1393
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: یادداشت