اگر شما در اسراییل به دنیا میآمدید به احتمال زیاد یهودی میشدید ،اگر در عربستان به دنیا میآمدید قطعا مسلمان میشدید، اگر در اروپا ...؛ پس دین پدیدهایست که جغرافیا برای شما تعیین میکند. پس تعصب برای چیست...؟ آنچه مهم است اخلاق و انسانیت است که به جغرافیای زمان ومکان محدود نیست (کارشناسی مشاوره)
ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: چه کسی گفته استقامت در معرفت، شناخت و ایمان تعصب است، اما اصرار بر جمود فکری و جاهلیت کفر با تمام قدمتش تعصب نیست؟!
اینگونه ادعاها را به طرق گوناگون طرح کرده و میکنند و جالب آن که صدها پاسخ قاطع هم گرفتهاند، اما هم چنان چشم و گوش خود را بسته و دهان را باز کرده و مرتب مثل یک نوار، همان حرف اول خود را تکرار میکنند، پس آیا پاسخ به این متعصبین در کفر و الحاد فایدهای دارد؟!
وقتی میخواهند در داخل ایران علیه اسلام ضد تبلیغ کنند، میگویند: "این دین عربی است"! اینجا نیز بدون هیچ دلیل و منطقی میگویند: "دین را جغرافیا تعیین میکند" و شما را وادار میکنند بدون این که از مدعی دلیل بخواهید، به دنبال پاسخ مستدل باشید! آیا این ترفند و فریب دیکتاتور مآبانه نیست که کسی هر چه دلش خواست بگوید و دیگران در نفی و اثبات به دنبال دلیل و منطق و سند باشند؟! بگویند تعریف دین، انسانیت و اخلاق چیست و سپس برای آنها هویت جغرافیایی و یا فرامرزی تعیین کنند.
الف – حضرات موسی و عیسی علیهماالسلام، هر دو فلسطینی بودند. اکثریت غالب امریکاییها و اروپاییها نیز مسیحی و تعدادی هم یهودی بوده و هستند. حال دین آنها را جغرافیا تعیین کرده است؟!
ب – ریشهی (تشکیلاتی و سازمان یافتهی) حکومت طواغیت، فرعونیت و شیطانپرستی نیز مصر بوده است، پس چرا امریکاییها و اروپاییها بیش از دیگران مشیّ فرعونیت دارند، فراماسون تشکیل میدهند، نمادهای شیطانپرستی مصری را همه جا به کار برده و تبلیغ میکنند و ... ؟!
ج – در مهد اسلام که مکه و مدینه در عربستان سعودی فعلی باشد و هم چنین سایر مناطق اسلامی، چه عربی و چه غیر عربی، همیشه بیدین، کافر، مشرک، منافق، مسیحی، یهودی، ظالم، جنایتکار و ... بوده و اکنون نیز بسیار هستند؟ روزانه نیز بسیاری از دین خارج میشوند؛ اینان اهل کدام سرزمین جغرافیایی هستند؟!
د – در امریکا، اروپا، چین، ژاپن، نپال، هندوستان، فیلیپین، روسیه و ...، تعداد بسیاری مسلمان بوده و هستند و تعداد بسیاری نیز گروه گروه به اسلام میگروند؟ دین آنها را نیز جغرافیا تعیین کرده است؟!
انسانیت:
به وقتش میگویند: "انسانیت و اخلاق" مهم است که مرز جغرافیایی ندارد و به وقتش میگویند: "انسانیت و اخلاق و حتی عقلانیت، واژگانی شعاری، استعاری، اعتباری و غیر حقیقی هستند"، بالاخره کدامش درست است؟ پایبند به "انسانیت و اخلاق" باشیم یا نباشیم؟!
حال بپرسید: انسانیت و اخلاق یعنی چه و ویژگیها آن چیست؟ چه کسی تعریف و معین میکند و شما از کجا آوردهاید؟!
نمیشود همینطوری شعاری و روی هوا، دو تا کلمه «انسانیت و اخلاق» را عَلَم کنند و با آن کلّ دین حق که سراسر انسانیت و اخلاق است را تخطئه کنند.
باید بگویند که "انسان یعنی چه؟ چگونه تعریف میشود؟ فرقش با حیوان چیست؟ ویژگیهای انسانیاش کدام است و چگونه حاصل میشود؟ از کجا آمده و به کجا میرود؟ چگونه رشد میکند و چگونه به انحطاط کشانده شده و به هلاکت میرسد؟ باید و نبایدهایش چه هستند؟ ... و خلاصه آن چه در پاسخ میگویند: از کدام منبع است و به کدام دلایلی مستدل میباشد؟
همه اینها میشود «دین»، چه دین حق (اسلام) باشد و چه ادیان باطلِ کفر. آنها هم دین هستند. در اسلام همه این موارد تعریف شده و همه حدودها بیان شده است، آنها هم تعاریف دین خودشان را بیاورند، با سه تا کلمه «جغرافیا، انسانیت و اخلاق»، آن هم بیمعنی، هیچ مشکلی از انسانیت و اخلاق حل نمیشود. دین حق برای همین انسانشناسی و انسانسازی است، آنها به جز تعصب در نفی دین، چه دارند؟!
«لَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ كِتَابًا فِيهِ ذِكْرُكُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ» (الأنبیاء، 10)
ترجمه: و حقّا كه ما به سوى شما (و همه آيندگان) كتابى نازل كرديم كه در آن يادآورى شماست (تعریف انسان، مبدأ و هدف انسان، گرایشات و حب و بغضهای انسان، چه باید کردها و نباید کردهای انسان و ... در آن است) آيا نمىانديشيد؟
اخلاق:
اخلاق یعنی چه؟ همینطور یک کلمه مقدس و خوشایندِ روی هوا، برای دلخوشی و لبخند است، یا معنی و مفهوم و مصداقی هم دارد؟ آیا ملاکی دارد؟ فرق اخلاق خوب و اخلاق بد چیست؟ چرا آنان که منکر خدا و دین خدا هستند، دست آخر به نفی ارزش و ضد ارزش میرسند؟
اخلاق، یعنی موضعگیری انسان در قبال هر چیزی و هر کسی و هر امری. موضعگیری هر انسانی در قبال توحید و معاد، نبوت و ولایت، اخلاق اوست – موضعگیری انسان در قبال حکومت و سیاست، اخلاق اوست – موضع گیری انسان در قبال پدر، مادر، همسر، فرزند، همسایه، کار، تأمین معاش، تجارت، دوست، دشمن و ...، اخلاق اوست - موضعگیری انسان در قبال کششهای معنوی، چون ایمان و تقوا و نیز نیازها و کششهای مادی، چون تمامی شهوات و از جمله غریزه جنسی، اخلاق اوست. هر کسی در مقابل هر امری، موضع خاصی دارد که همان اخلاق اوست. یکی پولی ببیند بر میدارد، امانتی به او داده شود، بر نمیگرداند، کلاهبرداری میکند، به نوامیس خود و مردم تعرض میکند، به کشور و ملتش خیانت میکند ...، اینها همه اخلاق است. عکس آن نیز اخلاق است. ایمان، تقوا، عفت، حیا، وفا، صداقت، مجاهدت فیسبیلالله و ... نیز اخلاق است.
*- حال چه کسی حق دارد تعریف کند که انسان چگونه مواضعی (اخلاقی) باید داشته باشد؟ تعاریف بیدینان از انسانیت و اخلاق (مواضع) که به جز جنگ، خونریزی، نسلکشی، قتل، جنایت، ظلم، تجاوز، فسق، فساد و تباهی ... و بدتر از همه توجیه فلسفی و نظری آن، حاصلی نداشته است.
*- این مواضع (چه در دین حق و چه در دین باطل)، اصول و فروعی دارند که به هم پیوسته هستند. موضعگیری (اخلاق) در جهانبینی، موضعگیری در امور اعتقادی به توحید و معاد (چه نفی و چه اثبات)، همه تعیین کننده حدود و ثغور موضعگیری انسان در سایر موارد و اعمال و رفتارهای شخصی و اجتماعی او هستند. از این رو، همان که برای هدایت مردم به سوی "کفر به طاغوت و ایمان به الله جلّ جلاله" برگزیده شد و مردم را به توحید خواند تا خدا آنان را از "ظلمات" به "نور" هدایت کند و به امر خدا (وحی)، هستی را تعریف کرد و چه باید کردها و چه نباید کردهای انسان برای رشد و تعالی فرد و جامعه را بیان نمود، یعنی حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و آلف فرمود:
«إنَّما بُعِثتُ لاُتَمِّمَ مَكارِمَ الأخلاقِ؛ همانا (در حقیقت و قطعاً) من براى به كمال رساندن مكارم اخلاق مبعوث شدهام.» (كنزالعمال،ج13، ص151)
حالا همینطوری بگویند: دین جغرافیایی است و مهم انسانیت و اخلاق است، و لابد تعریف انسانیت و اخلاق و حدود آن را نیز خودشان از غرب گرفته و تحمیل میکنند!
مرتبط:
- تعداد بازدید : 19172
- 12 فروردین 1394
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: اعتقادی
نظرات کاربران
کاش این بحث مهم( و به قول شما شبهه) رو مطرح نمی کردید، خودتون مطرح کردید و نتونستید پاسخ منطقی بدین.
سایت - ما شبهه ای را مطرح نمی کنیم، بلکه کاربران می فرستند، پاسخ هم جامع است، منتهی شما اگر می گویید «نتوانستید«، باید دلیل خود را هم بیاورید. با یک کلمه "نتونیستید"، این همه مطلب نفی نمی یا تضعیف نمی شود. شاید شما خوب متوجه نشدید!
سلام علیکم هرچند که ممکنه جغرافیا در انتخاب اولیه دین موثر باشه ولی وقتی طرف به سن تکلیف رسید حتما اصول اعتقادی که همان اصول دین و مذهب هست رو باید با اعتقاد بپذیره نه از روی تقلید از اباء و اجدادش بنابر این اصول دین تقلیدی نیست حتی نمیتونه از مراجع دینی هم تقلید کنه باید با قلب و جانش بپذیره... حالا اگر کسی بود که اسلام و حقانیت مذهب حقه تشیع بهش نرسیده بود و اطلاع کافی نداشت جزو عوام الناس بود و به آیین و شریعت خودش طبق آنچه که علم داره عمل کرد اهل نجات و بهشته ولی اگه حقانیت اسلام بهش رسید دینی ازش پذیزفته نیست مگر اسلام ، البته باید توجه داشته باشید که تمام ادیان الهی مقدمه ای برای بروز و ظهور اسلام بوده و تمام انبیاء و اولیاء الهی نوید آمدن اسلام و دستور به پذیرش اسلام را داده اند (در خصوص مسیحیت این نکته در قران با صراحت آمده است).
سایت – اگر کسی در شرایطی بود که هیچ مطلب حقی به او نرسید؛ و یا حتی در حال تحقیق واقعی بود، اما به نتیجه نرسید، عمرش کفاف نداد و ...؛ خداوند متعال علیم و بصیر به حال اوست؛ حتی اگر در حال تحقیق باشد مأجور (مستحق اجر) نیز واقع میشود. اما مهم این است که خداوند متعال، پس از انبیایش (ع)، عقل را به عنوان حجت درونی موهبت کرده است؛ پس دست کم این است که باورهایش باید برای خودش [در هر سطح علمی که باشد]، حجت عقلی داشته باشد. پس اگر مجسمهای را با دست خود تراشید و گفت: «این خدای من است»، حجت عقلی ندارد و نباید حتماً یک پیامبر به او بگوید که چنین نیست؟