بارها شنیدهایم: با این همه منابع سرشار نفت و گاز و مس و ... چرا این همه فقر داریم؛ پول نفت چه میشود؟
ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: نه تنها نفت و گاز داریم، سرمایههای کلان دیگری نیز داریم [چه بالفعل و چه بالقوه]؛ اما خبر و اطلاع شعاری و ژورنالیستی (هر چند درست هم باشد) یک مقوله است، اما تحلیل اقتصادی و بررسی علل و عوامل رشد یا رکود یا حتی ورشکستگی اقتصادی یک مقولهی دیگری است که شعاری نمیتوان پاسخ داد.
بدیهی است که "صرف داشتن = برخورداری"، چه در اقتصاد کوچک خانواده و چه در اقتصاد کلان کشوری، برای رفع نیازها کفایت نمیکند، بلکه پس از هدفگزاری و برنامهریزی صحیح در به کاراندازی سرمایه، بهینهسازی، ارزش افزوده و هزینهها، دهها و صدها عامل اصلی دیگر نیز مؤثر و تعیین کننده میباشد، که به اختصار فقط به چند محور اشاره میگردد تا هیچ گاه همینطوری شعاری به ما نگویند: «نفت و گاز داریم، پس چرا فقر یا فقیر داریم؟»
الف – اقتصاد در سرتاسر جهان، یک زنجیره به هم پیوسته است؛ پس وقتی قویترین کشورهای سرمایهداری و صنعتی، چون امریکا، انگلیس، آلمان، فرانسه، ایتالیا و ژاپن، با رکود اقتصادی، رشد بیکاری و شدت فزونی آمار فقیر مواجه شدهاند، معلوم میشود که این "بحران"، چه از سوی قدرتها ساختگی باشد و چه طبیعی، به بحرانی جهانی مبدل شده است.
ب – سرمایهها و درآمدهایی چون نفت و گاز در یک کشور، مانند درآمدهای روزمرهی شخصی (مثل رانندگی تاکسی، اغذیه فروشی و ...) نیست که امروز بفروشیم و فردا با آن گوشت و نان بخریم و شکم فقیر سیر کنیم.
آن موقعی که ایران فاصلهی زیادی با کشورهای غنی نداشت و متوجه شد که نفت و گاز دارد، سرمایههایش سریعاً به تاراج رفت و با درآمد نفت و گاز ایران، دولتهای استعمارگر (انگلیس، روسیه و از همه بیشتر امریکا) غنیتر شدند. همان موقع که دنیا به صنعت ریلی روی آورده بود، یک قرارداد با ایران بستند که تا ده سال حق گسترش صنعت راهآهن و ریل گذاری ندارد! و بعد این ده سال تا حدود بیش از بیست سال تمدید شد. درست مثل الان که میگویند: تا ده سال و برخی موارد تا 15 سال حق رشد در صنعت هستهای ندارید. خب 10 یا 15 سال دیگر، صد سال دیگر نیز از تمامی صنایع مرتبط مستقیم و غیر مستقیم، عقب میافتیم و تمامی بازارها و فرصتهای شغلی این عرصه را از دست دادهایم.
حال که به اصطلاح صاحب نفت و گاز خود شدهایم، ضمن (بیش از صد سال) عقبافتادگیهای اساسی که باید جبران شود، با موانع بسیاری چون جنگ و تحریم و ... نیز مواجه میباشیم.
ج – از آنجا که درآمد حاصل از نفت و گاز این کشور، معمولاً به یغما رفت و باقیمانده نیز صرف زیرساختهای لازم و صنایع مادر و ... نگردید، تأمین بودجه دولت جهت هزینههای جاری کشور، متکی به فروش نفت و گاز، آن هم به صورت خامفروشی شد. سابق چنین بوده و اکنون نیز چنین است. لذا درآمد حاصله به جای سرمایهگذاریهای درآمدزا و فقرزدا، صرف هزینه شده است و میدانیم که همیشه، سقف هزینههای دولت، به مراتب بیشتر از درآمد نفت و گاز و سایر درآمدها بوده و میباشد. چنان که دولتها همیشه با کسری بودجه مواجه بودهاند.
و وای به روزی که بودجه کشور مثلاً بر اساس نفت 70 دلار تنظیم و بسته شود، و ناگهان نرخ نفت در بازار بینالمللی به 45 یا 40 دلار سقوط کند و احتمال رسیدن تا به 20 دلار نیز بعید نباشد.
د – از همه اینها گذشته، "مدیریتِ" سرمایه، بودجه، درآمد و هزینه که بر عهدهی مجلسها و دولتها میباشد، مؤثرترین نقش را دارد. بدیهی است بسیار فرق است بین دولتی که میفروشد و سرمایهگزاری میکند – نفت خام را به فرآوردهای دیگر و با ارزش افزوده مبدل میکند – به سرمایههای داخلی اهمیت میدهد و ...؛ با دولتی که نفت خام میفروشد و حتی به قیمت ارزان پیشفروش میکند و درجا هزینه مینماید.
دولتهای نهم و دهم:
آنقدر علیه دولت آقای احمدی نژاد ضد تبلیغ شد که حتی کسی جرأت نمیکند دستآوردهای کشور در آن دوران را حتی به صورت تیتر به شمار آورد! ضعفهای آن دولت جای خود، اما بالاخره در آن دوران آن قدر در عرصهی صنایع بالادستی، زیرساختها و صنایع پایین دستی کار شد که به قول مقام معظم رهبری، طی 50 سال گذشته بیسابقه بوده است. بالاخره هر چقدر هم ضد تبلیغ باشد و حتی ایرادهایی به حق گرفته شود، باز بر همگان معلوم است که رشد صنایع هستهای، نانو تکنولوژی، تولید داروهای استراتژیک، توسعه صنایع الکترونیک و ارتباطات، تولید بنزین برای اولین بار در داخل این کشور نفت خیز، توسعه تکنولوژی سلولهای بنیادین، ساخت و پرتاب ماهوارهبر، ماهواره و موجود زنده ... و هم چنین گسترش خطوط ریلی، جادهها، بزرگراهها، برقرسانی، آبادانی روستاها در سرتاسر کشور و ...، همه در همین دوره، با همین بودجه نفت و گاز و با همین تحریمها و ... به انجام رسید و همین امور است که ایجاد سرمایه، تولید و کار میکند و نرخ فقر و فقیر را کاهش میدهد.
پس بسیار مهم است که توجه و سیاست هر دولتی نسبت به سرمایه، کار و تولید ملی چگونه باشد.
ﻫ – "سیاست" نیز چه در عرصهی داخلی و چه در عرصهی بینالملل، نقش بسیار تعیین کنندهای در رشد یا رکود اقتصادی یک کشور، آن هم یک کشور نفتخیز دارد.
برخی از دولتها، فقط نگاه به دست "خارجی"ها دارند و گمان میکنند که تعامل با خارج و آن هم با کشورهای قدرتمند که غالباً دشمنان قسم خوردهی ایران و اقتصاد ایران هستند، و آن هم به هر قیمتی، مشکلات اقتصادی را کلاً بر طرف میکند. به همین دو سال گذشته نگاه کنید، آیا دولت یازدهم هیچ دغدغهی خاصی به جز «مذاکره جهت لغو تحریم» و نیز تقدیم امتیازات تحت عنوان بازی «بُرد بُرد» داشته است؟! دو سال از عمر چهار سالهی یک دولت، کم نیست. انصافاً چه تغییر اساسی عمدهای در وضیعت کشاورزی، صنعت و اشتغال ایجاد شده است و کی قرار است اتفاقی بیافتد؟!
خب، مذاکره خوب است، لغو تحریم نیز خوب است؛ اما اولاً به چه قیمتی؟ ثانیاً فرضاً به هر قیمتی، اما آیا واقعاً محقق میگردد؟ و ثالثاً داخل چه؟ آیا ما در داخل کشور هیچ سرمایه، امکان و درآمد دیگری نداریم که بتواند حتی فشار تحریمها را بکاهد تا این قدر امتیاز ندهیم و تحقیر نپذیریم؟
پس نوع نگاه و سیاستهای دولتها نیز تعیین کننده است.
و – نکته تعیین کننده دیگر در ثروت یا فقر یک ملت و کشور، "فرهنگ مردم" در تولید و مصرف است که البته شمول فراوانی دارد. از وجدان کاری گرفته تا کیفیت تولید – از فرهنگ قناعت گرفته تا اسراف و تبذیر – از عادت به درآمد کلان زودرس از هر طریقی که شده کرفته تا سنّتهای غلط و پر هزینه و نیز توقعات بیجا – از عادت به رشوههای خُرد و کلان گرفته تا اجحاف به مصرف کننده در قیمت، مقدار و کیفیت ...، که معمولاً فرهنگ و رفتارهای تحمیل و القا شده به جهان سوم میباشد.
در کشور آلمان میگویند: شیر یا محصولات لبنی، پنج درصد گران شد و نخرید تا به نرخ گذشته بازگردانند؛ در اینجا میگویند: برخی از شرکتهای لبنی، قیمتهای خود را غیر قانونی نیز افزایش دادهاند؛ اما از یک سو مردم با حرص بیشتر میخرند و از سوی دیگر دولت نام تورم را میگذارد «عادی سازی قیمتها»، یعنی نرخ ارزانتر سابق، غیر عادی بوده است؟!
پس فرهنگ اقتصادی، تولیدی و مصرفی مردم نیز نقش اصلی را در ثروت و رفاه یک کشور و زدودن یا دست کم کاهش فقر ایفا مینماید.
... و صدها عامل اصلی و هزاران عامل فرعی دیگر.
- تعداد بازدید : 5669
- 27 اردیبهشت 1394
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: سیاسی