دعا - برخلاف گفته مسلمانان که اگر فلان سوره یا آیه را بخوانی، گمشدهات پیدا میشود یا بیماریت شفا پیدا میکند، افراد بسیاری هستن که این را خواندهاند ولی به مقصودشان نرسیدهاند. یا مثلا میگویند: انجام بعضی کارها باعث افزایش روزی میشود ولی بسیاری از افراد خیلی مقید سراغ داریم که فقیر هستند پاسخ چیست؟ (دیپلم / شیراز)
ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: گاهی گفته مسلمانان با فرمودههای اسلام بسیار متفاوت و حتی مغایر است.
بسیاری معنا و مفهوم دعا و ذکر را نفهمیدهاند؛ و بسیاری نیز تنبل هستند و میخواهند همه کارهایشان با لقلقهی زبان درست شود! اینها آن چه دوست دارند را به اسلام نسبت میدهند و بعد یک عده میگویند: «اگر چنین است، پس چرا ...؟!»
الف - اسلام عزیز، نه تنها دین حرّافی نیست، بلکه دین «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ - اى كسانى كه ايمان آوردهايد، چرا چيزى را مىگوييد كه عمل نمىكنيد؟ / الصّف،2» میباشد.
ب – اسلام دینِ "اعتقاد و عمل" است. نه برای اعتقادِ منهای عمل ارزشی قائل است و نه داوم و بقایی برای عمل بدون ایمان قایل است. از این رو، هم مغفرت (پوشش دادن گناهان یا نقصها و کاستیها) و هم رزق کریمانه، برای کسی است که هم ایمان دارد و هم عمل صالح.
«فَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ» (الحج، 50)
ترجمه: پس كسانى كه ايمان آوردند و عملهاى شايسته كردند براى آنهاست آمرزش و روزيى خوب و دلپسند.
ب – اسلام ضمن اصالت دادن به جهانبینی توحیدی و اعتقادات اسلامی، برای کار و تلاش [چه در امور دنیوی و چه اخروی] ارزش ویژهای قایل است. میفرماید:
«وَأَن لَّيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى» (النّجم، 39)
ترجمه: و اينكه براى انسان جز آنچه تلاش كرده چيزى نيست.
و میفرماید که سرنوشت و عاقبت هر کاری و در نهایت سرنوشت دنیوی و اخروی انسان، در گرو هر آن چیزی است که از علم و ایمان و عمل کسب میکند:
«كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ» (المدثر، 38)
ترجمه: هر كسى در گروِ دستاورد خويش است.
نتیجه: پس در هیچ کجای آموزههای وحی و سنّت و سیرهی اهل عصمت علیهم السلام، توصیه نشده که بروید به جای کسب علم، کسب روزی حلال، کار و تلاش در عرصههای متفاوت و...، یک گوشه بنشینید و مرتب تسبیح بچرخانید و ذکر بگویید و فلان سوره را ده یا پانصد بار بخوانید، تا همه چیز به صورت جادو و جنبل برایتان درست شود! این اصلاً دعا نیست که انتظار استجابتش برود.
ذکر و دعا:
اما در عین حال در اسلام به "ذکر و دعا" بسیار تأکید شده است. چرا و یعنی چه؟ یعنی علمزده و عمل زده نیز نشوید. گمان نکنید که "حول و قوهای" به جز او وجود دارد، گمان نکنید که کسی جز او در وجود مؤثر است، و گمان نکنید که جز او کسی میتواند به شما چیزی بدهد. پس از او بخواهید و طبق فرمان و برنامهی او کار و تلاش کنید و هدفتان نیز کمال و قرب به او باشد.
از این رو، همان گونه که میبینید برخی ذکر و دعا دارند، اما مثلاً وسعت روزی ندارند و یا بیماری آنها علاج نمیشود – متقابلاً میبینید که بسیاری به علم خود میبالند، به هوش و زکاوت خود مغرورند و به کار و تلاش خود متکی هستند، اما گرفتار و گرفتارترند. پس به قول حافظ:
رقم مغلطه بر دفتر دانش نکشیم
سر حق بر ورق شعبده ملحق نکنیم
وقتی مانند اهل خرافه نبودیم و نگفتیم که چون خدا هست، پس نیازی به علم و دانش و کار و تلاش نیست و مانند علمزدهها و عملزدهها نیز نبودیم و چون یهودیان نگفتیم دست خدا بسته است «وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللّهِ مَغْلُولَةٌ / المائده، 64»، بلکه هم اهل اعتقاد، ایمان، توکل، توسل، دعا و ... بودیم، و هم اهل علم، کار و عمل صالح، آن وقت کار درست میشود.
«الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ طُوبَى لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ» (الرّعد، 29)
ترجمه: كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند خوشا به حالشان و خوش سرانجامى دارند.
ج – ذکر، تلاوت قرآن کریم، دعا و ... نیز "کار" است، اما یکی از کارهایی که باید انجام شود و آن هم درست. وقتی کسی در قرآن میخواند که چرا تعقل، تفکر و تأمل نمیکنی، اما باز هم نمیکند، چگونه قرآن خوانده است؟! پس هم باید فهم آن همراه باشد و هم با اخلاص باشد و هم با باور و عمل باشد. اما در عین حال، به غیر از خواندن قرآن، کارهای دیگری هم لازم است که انجام گیرد – همان کارهایی که در قرآن و سیره به آن امر شده است؛ مضاف بر این که شرایط نیز باید مناسب و مساعد باشد و یا مساعد شود؛ همان که به آن "مقدرات" گفته میشود. یعنی "اندازه"ها و ظرفیتها و سلسله علل و اسباب.
پس اگر کسی مرتب قرآن و دعا خواند، اما بداخلاق بود، یک کار را انجام داده و کار دیگر که قفل بزرگی شده است را انجام نداده است.
یک طنز:
لابد شنیدهاید که کسی متوسل شده بود و به شدت دعا میکرد که در قرعهکشی بانک برنده شود. شبی در خواب کسی به او گفت: دست کم برو یک حساب باز کن، بعد بیا دعا کن.
حکمت:
*- در حکایات آمده که یکی از انبیا بیمار شد و گفت: «اگر خدا بخواهد شفایم میدهد»، اما به او پیام آمد که «به عزّت و جلالم که اگر طبیب نیاوری و مداوا نکنی، شفایت نمیدهم».
آری، این خداوند متعال و منّان است که زنده میکند، میمیراند، روزی و شفا میدهد؛ چون خالق، رازق و ربّی جز او نیست. وقتی به حضرت ابراهیم علیه السلام گفتند: اگر این خورشید و ستارگان و بتها را قبول نداری، پس معبود و رب تو کیست؟ پاسخ داد (الشعراء، 78 تا 82):
«الَّذِي خَلَقَنِي فَهُوَ يَهْدِينِ» - همان که مرا آفرید و همواره (در تکوین و تشریع) هدایتم میکند؛
«وَالَّذِي هُوَ يُطْعِمُنِي وَيَسْقِينِ» - و همان كه مرا طعام مىدهد و سيرابم مىكند؛
«وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ» - و چون بيمار شوم، پس اوست که شفايم مىبخشد؛
«وَالَّذِي يُمِيتُنِي ثُمَّ يُحْيِينِ» - و همان كه مرا مىميراند سپس زنده مىگرداند؛
«وَالَّذِي أَطْمَعُ أَن يَغْفِرَ لِي خَطِيئَتِي يَوْمَ الدِّينِ» - و همان كه اميد دارم گناه مرا در روز جزا ببخشايد.
این اعتقاد همه انبیا و اولیای الهی و تمامی موحدین و مؤمنین میباشد، خب حالا سؤال کنیم که پس چرا ایشان چوپانی میکرد؟ چرا انبیا کار میکردند؟ چرا نجاری و زراعت میکردند ... و چرا وقتی امید دارند که او در روز جزا ببخشد، این همه دعا و انابه و لابه میکردند؟
چرا که خداوند متعال برای هر امری و کسب هر فیضی، راهکارها و وسایل خودش را گذاشته است و دستورات لازم برای حصول آن را صادر نموده است و آفات و ابتلائاتش را نیز بیان داشته است. لذا حضرت ابراهیم علیه السلام پس از بیان باورهای اعتقادی خود، دست به دعا بر میدارد و از باریتعالی توفیق کسب علم و حکمت، و انجام عمل صالح مسئلت مینماید:
«رَبِّ هَبْ لِي حُكْمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ» (همان، 83)
ترجمه: پروردگارا! مرا حكمتى عطا كن و مرا به نيكان ملحق گردان.
نتیجه:
پس اگر شخص یا جامعهای تنبلی کنند و از همه اسلام فقط حرف زدن و وِرد خواندن را بگیرند و مابقی حکمتها، علوم و دستور العملها را رها کنند، نه تنها به جایی نمیرسند، بلکه در دنیا و آخرت دچار خسران شده و مغبون میگردند. و زیان کنندهترین آنها نیز کسانی هستند که راه خطا میروند و کار غلط میکنند، اما گمان میکنند که بهترین راه و کار را دارند:
«قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا * الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا» (الکهف، 104 و 105)
ترجمه: بگو: آيا شما را از زيانكارترين مردم در عملها (ى دنيويشان) خبر دهيم * همان كسان كه كوشش ايشان در زندگى اين دنيا تلف شده و پندارند كه رفتار نيكو دارند.
حدیث:
«إِذَا لَمْ يَأْمُرُوا بِمَعْرُوفٍ وَ لَمْ يَنْهَوْا عَنْ مُنْكَرٍ وَ لَمْ يَتَّبِعُوا الْأَخْيَارَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي سَلَّطَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ شِرَارَهُمْ فَيَدْعُو عِنْدَ ذَلِكَ خِيَارُهُمْ فَلَا يُسْتَجَابُ لَهُم» (امالى (صدوق ره) ص 308)
ترجمه: هرگاه (مردم) امر به معروف و نهى از منكر نكنند، و از نيكان خاندان من پيروى ننمايند، خداوند بدانشان را بر آنان مسلّط گرداند و نيكانشان دعا كنند، امّا دعايشان مستجاب نشود .
«رُبَّمَا سَأَلْتَ الشَّيْءَ فَلَا تُؤْتَاهُ وَ أُوتِيتَ خَيْراً مِنْهُ عَاجِلًا أَوْ آجِلًا أَوْ صُرِفَ عَنْكَ لِمَا هُوَ خَيْرٌ لَكَ فَلَرُبَّ أَمْرٍ قَدْ طَلَبْتَهُ فِيهِ هَلَاكُ دِينِكَ لَوْ أُوتِيتَهُ فَلْتَكُنْ مَسْأَلَتُكَ فِيمَا يَبْقَى لَكَ جَمَالُهُ وَ يُنْفَى عَنْكَ وَبَالُه» (مجموعه ورام، ج 2 ، ص 104)
ترجمه: گاه چيزى را (از خدا) مىخواهى اما به تو داده نمىشود و دير يا زود بهتر از آن به تو داده مىشود، يا به خاطر آنچه خير و مصلحت تو در آن است از برآورده شدن خواستهات دريغ مىشود، زيرا بسا خواستهاى كه اگر برآورده شود به نابودى و تباهى دين تو مىانجامد، پس، چيزى بخواه كه زيبايى و نيكيش برايت مىماند و پيامد سوئى ندارد.
مرتبط:
*- چرا خدا دعای ما را مستجاب نمیکند و اگر مصلحت نیست، چرا به مصلحت نمیکند؟ (29 آبان 1391)
*- اگر قرار نیست همهی دعاهایی که میکنیم به اجابت برسد پس چرا خداوند در قرآن نفرمود ادعونی [ بعضی از آنها ] استجب لکم؟ (27 اردیبهشت 1393)
*- الله علی کل شی قدیر، آیا میشود کاری کند که خواست حقیر با خواستش یکی شود و دعایم طبق خواسته خودم مستجاب شود؟ (30 اردیبهشت 1394)
*- باز هم از دعا کردن بگویید، حاجتها (گرفتاریها) بسیار است، اما دعایمان نیز مستجاب نمیگردد! چرا و چه کنیم؟! (8 اردیبهشت 1394)
- تعداد بازدید : 1989
- 3 خرداد 1394
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون دعا