"انتظار" وقتی محقق میشود و با "فرج" به پایان میرسد که آدمی بداند چه "انتظاری" دارد؟
بسمالله الرحمن الرحیم – اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجّل فی فرج مولانا الصاحب الزّمان علیه السلام.
سلام دوستان – سلام منتظران و سلام مشتاقان؛
"انتظار" اختصاصی به مسلمان و شیعیان ندارد؛ به پایان رسیدن و "فرج" نیز اختصاصی به ظهور و قیام حضرت حجت علیه السلام ندارد، بلکه امری مانند توحید و نبوت و ولایت است که خداوند متعال در سرشت و سرنوشت انسان نهادینه کرده است. از این رو، همان گونه که همگان در عالم پرستنده هستند و اگر خدای حقیقی را نشناسند، خدایان کاذب را جایگزین میکنند و هر لحظه بندگی آن را میکنند، همگان نیز در هر لحظه منتظر هستند و مشتاقانه برای رسیدن "فرج" حرکت میکنند.
سراسر زندگی بشر در هر لحظه، "انتظار است و فرج" – هر هدف، امید و آرزویی ایجاد انتظار میکند و هر رسیدنی پایان انتظار، گشایش و رسیدن فرج است. هر خواستن و نداشتنی، ایجاد انتظار میکند، و هر دستیابی و برخوداری، پایان آن انتظار، گشایش و فرج آن است.
پس مهم این است که انسان بداند، «چه انتظاری» دارد؟ چرا که تا نداند دنبال چیست؟ در پی آن نمینرود و هرگز نمیرسد و اگر اتفاقی با آن مواجه شود، برای او فایدهای ندارد؛ چون اصلاً خواهانش نبوده است.
"انتظار":
وقتی دانستیم که منتظر "کی و چی" هستیم، انتظار ما درست و معنا دار میشود و به نتیجه مطلوب که همان گشایش است میرسد. کسی که انتظار ورود به دانشگاه را دارد، در تحصیل علم میکوشد – کسی که انتظار موفقیت در بلند کردن یک وزنهی سنگین را دارد، در ورزش، نرمش، بدنسازی و تمرین میکوشد ... و کسی که انتظار یک بازی "برد – برد" با دشمن را دارد، در اوهام خود غوطهور و زمانها و فرصتها و امکانات بالقوه و بالفعل خویش را میسوزاند و بالاخره مغبون میگردد، چرا که انتظار یک امر ناشدنی و محال را میکشد.
انتظار تحقق وعدههای خدا:
ما در درجه نخست، در انتظار تحقق وعدههای خداوند متعال هستیم که هیچ گاه در عمل وعدهاش تخلف ندارد:
«وَعْدَ اللَّهِ لَا يُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ» (الرّوم، 6)
ترجمه: وعده خداست، خدا هرگز از وعده خود تخلف نمىكند، ولى بيشتر مردم نمىدانند.
پس ابتدا باید بدانیم که "خدا به چه کسانی وعده داد و آیا ما را نیز شامل میگردد یا خیر؟" و دوم باید بدانیم که "چه وعدهای داده است". بدیهی است اگر بدانیم چه وعدهای داده، اما ندانیم به چه کسانی این وعده را داده است، تلاشی برای آن که مشمول تحقق آن گردیم نخواهیم داشت، پس "منتظر تحقق آن وعده" نیستیم. وقتی خدا وعده داده که مؤمن را بهشت میبرد، کافر نمیتواند منتظر بهشت رفتن باشد و خود را "منتظر" این گشایش و فلاح بداند.
مخاطبین وعده:
در آیاتی که وعده به پایان مشقتها و حکومت جهانی دادگستر جهان داده شده است، طرف وعده کاملاً مشخص و معین گردیده است.
*- در یک آیه میفرماید: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الْأَرْضِ / النّور، 55»، یعنی خدا به كسانى از شما كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند، وعده داده است كه حتما آنها را در زمين جانشين كند (به خلافت و حکومت الهی برساند).
*- در آیهی دیگری میفرماید: «وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ / الأنبیاء، 105»؛ یعنی خداوند متعال این سرنوشت نهایی بشر را به صورت قضای حتمی تعیین کرده است و با کلمه (وَلَقَدْ) تأکیدِ مؤکد میکند که «و در حقيقت، در زبور پس از ذکر (کتاب به کتاب، از لوح محفوظ تا تورات و قرآن) نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.
*- در آیهی دیگری از قول رسولش میفرماید: «بَقِيَّةُ اللّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ وَمَا أَنَاْ عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ / هود، 86» یعنی بازمانده و آخرین از جانب خدا، خیر است برای شما، اگر از مؤمنین باشد و من محافظ و نگهبان شما نیستیم.
پس در تمامی آیات کریمه، مخاطب وعدهها، مؤمنینی هستند که عمل صالح انجام میدهند؛ پس اگر ما اهل ایمان و عمل صالح باشیم، یا دست کم این هدف را در سر و این آرزو را در دل داشته باشیم و برای قرار گرفتن در صف مؤمنین و کسانی که عمل صالح دارند، گام برداریم، ما نیز مخاطب این وعدهها خواهیم بود و میتوانیم خود را "منتظر" بدانیم.
موضوع وعده (آن چه انتظارش را داریم):
مگر میشود که کسی نداند که منتظر کی و چیست؟ سپس نام خودش را منتظر بگذارد. اگر شما دوستی، آشنایی را سر کوچه ببینید و از او پرسید: اینجا چه میکنی و چرا اینقدر مضطرب و پریشان هستی؟ او بگوید: "منتظرم" – شما بپرسید: منتظر کی یا چی هستی؟ و او بگوید: نمیدانم! آیا به او نمیگویید: پس گمراه و آواره هستی، نه منتظر؟!
حال ما شیعیان منتظر چه هستیم؟ آیا منتظریم که امام مهدی علیه السلام بیاید؟! خب او که آمده است. در نیمه شعبان سال 255 هجری آمد. آیا پس از آمدنش رفته و اکنون منتظریم بیاید؟ خیر هیچ کجا نرفته، آمده است و در میان ماست.
چه کسی از خداوند متعال به من نزدیکتر است؟ خدایی که میفرماید: «وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ - و چون بندگان من از تو درباره من بپرسند (بگو كه) من حتما (به همه) نزديكم / البقره، 186» و میفرماید: «وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنتُمْ – و او باشماست، هر کجا که باشید/ الحدید، 4»؟
این "ولایت" (نزدیکی، دوستی و سرپرستی) را در اولیاء و اولیالامرش تجلی و تسری داد و چون آب چشمه یا نور به جریان انداخت.
حال، حضرت مهدی علیهالسلام کجا رفته که من انتظار آمدنش را بکشم؟ و اساساً چه کسی از "ولیالله" و امام زمانم به من نزدیکتر است؟ چه کسی به حال و روز احوال من، آگاهتر از امامی است که خداوند فرمود: همه اعمال و آثارش را نزد امام مبین احصاء میکنیم (یس، 12) – چنان که خود فرمود: «فَإِنّا نُحيطُ عِلْماً بِأَنْبائِكُمْ، وَلايَعْزُبُ عَنّا شَيْءٌ مِنْ أَخْبارِكُمْ - بر اخبار و احوال شما آگاهيم و هيچ چيز از اوضاع شما بر ما پوشيده و مخفى نيست.»
و چه کسی خلیفة الله است و دائماً هوای من را دارد؟ چنان که خود فرمود:
«إِنّا غَيْرُ مُهْمِلينَ لِمُراعاتِكُمْ، ولاناسينَ لِذِكْرِكُمْ، وَلَوْلا ذلِكَ لَنَزلَ بِكُمُ اللاّْواءُ وَاصْطَلَمَكُمُ الأَعْداءُ، فَاتَّقُوا اللّهَ جَلَّ جَلالُهُ وَظاهِرُونا عَلَى انْتِياشِكُمْ مِنْ فِتْنَة قَدْ أَنافَتْ عَلَيْكُمْ» .
ترجمه: ما در رسيدگى و سرپرستى شما كوتاهى و اهمال نكرده و ياد شما را از خاطر نمى بريم كه اگر جز اين بود، دشواريها و مصيبتها بر شما فرود مى آمد و دشمنان، شما را ريشه كن مىكردند. پس تقواى خدا پيشه كنيد و ما را بر رهايى بخشيدنتان از فتنه اى كه به شما روى آورده يارى دهيد.
پس منتظر آمدن چنین شخص و شخصیتی نیستیم، او آمده است؟
انتظار سیاسی:
انتظار ما، انتظار تحقق وعدهی الهی است و او نیز به "حکومت عدل جهانی به حاکمیت خلیفة الله و اقتدار مؤمنین و کسانی که عمل صالح دارند" وعده داده است.
پس، انتظار ما، انتظار قیام و انقلاب ایشان، علیه سلطهی کفر، شرک، الحاد و ظلم است – انتظار سرنگونی حکومتهای اسکتباری جور و استقرار حکومت عدل الهی بر سرتاسر جهان است، و چنین انتظاری کاملاً یک انتظار سیاسی میباشد.
آیا ما منتظریم؟
بیتردید کسی در این راستا "منتظر" محسوب میگردد که اندیشه و عملش، ایمان و عمل صالحش، در همین راستا و برای تحقق وعده و فرج این انتظار باشد.
چنین منتظری، نه تنها خودنگر نیست، نه تنها خود فریب نیست، نه تنها منزوی و گوشه گیر نیست، نه تنها «دین را از سیاست» جدا نمیداند، بلکه با هدف، با علم، با بصیرت، با انگیزه، با نشاط و انتظاری منطقی و صادقانه، برای گشایش (فرج) و پایان این انتظار و تحقق وعدهها گام بر میدارد و با افتخار میگوید: من از مسلمانان، شیعیان و منتظران ظهور و قیام حضرت حجت بن العسکری علیه السلام و روحی فداه هستم.
پس سعی کنیم، مؤمن باشیم، اهل عمل صالح باشیم، در قلب و زبان و عمل دعاگو باشیم، اهل ولایت باشیم، همیشه و به موقع و با بصیرت تمام در میدان باشیم، تا از سربازان سپاه و منتظران حکومتش باشیم. إن شاء الله
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
- تعداد بازدید : 2030
- 13 خرداد 1394
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: یادداشت امام مهدی انتظار
نظرات کاربران
سلام این همه ظلم. این همه بی عدالتی. قدرت طلبی. شکنجه. خیانت. بی بندوباری. بی ایمانی. دنیارو برداشته. هیچکس براش امیدوایمان نمونده. همه جایه دنیا پولرو میپرستندوبه خاطرش هرخیانتی میکنند. چرا اگرامام زمانی است نمیاد؟ تاکی بایدمنتظرباشیم ملیونهانفرپیرشدندملیونهانفرجوان مردند امام نیامدپس چی بگم از نیا خسته شدم. ازانتظارکشیدن خسته شدم. چرا. چرا. نبایدمن هم بعدازسالهاانتظارنتونستم خونه بخرم. نتونستم فرزندی داشته باشم. درآمدی داشته باشم. چرا عمریست هم خودم هم همسرم درحصرت زندگی میکنیم؟ چراظهوراتفاق نمی افتد. هرروزسرمایه دارثروتمندترمیشودوفقیر فقیرترین چه حکومتی است؟ این چه عدالتی است؟ فقرایمانروقربانی میکند.
سایت - از وقتی نسل بشر در زمین منتشر شد، گرفتاری بوده و هست و خواهد بود، حتی تا مدت ها پس از ظهور و رسیدن به حکومت عدل جهانی. امام زمان علیه السلام نیز فقط برای رفع گرفتاری ها دنیوی و خانه و خودرو خریدن مردمان ظهور نمی نمایند؛ بلکه اهداف بسیار والاتر است. ظاهر نمودن تمام دین، برای همگان می باشد.