آب و خلقت - در مورد خلقت همه چیز از آب، چرا تعميم کلمات (کلّ شیء) به موجودات بیجان در آيه ۳۰سوره انبيا مقبول نباشد؟ با توجه به بحث حیات تشریعی و تکوینی، آیا میتوان از آيه سوره انبيا اين نتيجه ګيری را داشت که خداوند همه موجودات حتّی غيرجانداران را نيز از آب خلقت داده و به بيان ديګر قبل از هر چيز در جهان آب را آفريده است؟ (دکترای بهداشت)
ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: ابتدا توجه شود به این که حیات به دو نوع «تکوینی و تشریعی» بیان نشده است، بلکه امر هدایت به "هدایت تکوینی" و "هدایت تشریعی" بیان شده است. تکوین یعنی خلقت و تشریع یعنی قانونگزاری. پس خداوند متعال چه در تکوین (خلقت) و چه در تشریع (قانون) انسان را هدایت مینماید.
اما در خصوص خلقت همه چیز از آب، و این که منظور فقط جانداران هستند و یا حتی بیجانها را شامل میگردد و ...؟ نظر عزیزان و دانشپژوهان به نکات ذیل جلب میشود.
الف – فرمود که ملائک را از نور خلق کردم – انسان را از خاک (گِل) خلق کردم – جنّ را از آتش آفریدم. پس اگر غیر از این بود، میفرمود که مثلاً از آب خلق کردم. اما فرمود که «حیات» همه چیز را در آب قرار دادم. و "حیات" با "خلقت" متفاوت است. مثل این که گیاه از زمین میروید، اما حیاتش به آب بستگی دارد. پس اگر گفته شد که خدا حیات انسان در زمین را در آب و هوا قرار داد، معنایش این نیست که انسان را از آب و هوا خلق کرده است.
ب – هر سخنی، ظاهر و باطنی دارد و هر چه سخن حکیمانهتر و موجزتر باشد، بواطن آن بیشتر است و قرآن کریم، کلام و سخن خداوند علیم و حکیم میباشد. از این رو در حدیث فرمودند که قرآن کریم ظاهری دارد و باطنی، و باطنش باطنی تا هفتاد باطن – و البته عدد هفتاد نیز به معنای کثرت است، نه این که دیگر باطن هفتاد و یکم نداشته باشد.
ج – ظاهر آیات برای همگان است و حجت میباشد، بواطن آن نیز حجت است، اما برای اهلش، پس هر کس به تناسب ظرفیت علمی، فهمی و درک خود در این اقیانوس بیکران غوطهور شده و بهرهای میبرد. منتهی تعبیر، تأویل و تفسیر نباید من درآوردی باشد، بلکه باید مستدل و مستند به سایر آیات، احادیث معتبر و منطبق با عقل باشد.
حکایت آب و نقش آن در خلقت:
اگر در آیات قرآن کریم که به نقش "آب" در خلقت و هدایت تصریح نموده است، تأمل و تعمق بیشتری صورت پذیرد، به وضوح روشن است که منظور از آب (الماء) در تمامی آیات، همین آب جاری و نوشیدنی نمیباشد، بلکه به انواع و اقسام آبها اشاره شده است. به عنوان مثال:
آبهای زمینی – در دستهای از آیات به آبهای اقیانوسها، دریاها، رودها و حتی چشمههایی که از دل سنگها میجوشد، اشاره شده است، (وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الأَنْهَارُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاء - و همانا از برخى سنگها جويها روان شود و برخى از آنها بشكافد و آب از آن بيرون آيد... / البقره، 74)
آبهای آسمانی – در دستهی دیگری از آیات، به آبهای آسمانی (باران) تصریح شده است که سبب رویش گیاهان و حیات جانداران میگردد. آبهایی که به دنبال شکلگیری ابرها و حرکت آنها به وسیله "باد" در نقاط متفاوت فرود میآیند.
«أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْمَاء إِلَى الْأَرْضِ الْجُرُزِ فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعًا تَأْكُلُ مِنْهُ أَنْعَامُهُمْ وَأَنفُسُهُمْ أَفَلَا يُبْصِرُونَ» (السجده، 27)
ترجمه: آيا ننگريستهاند كه ما باران را به سوى زمينِ باير مىرانيم، و به وسيله آن كِشتهاى را برمىآوريم كه دامهايشان و خودشان از آن مىخورند؟ مگر نمىبينند؟
آبهای زنده کننده - حالا توجه به آب، عمیقتر میشود.
*- در آیاتی میفرماید که "زمین مُرده" را با این آب زنده میکنم، نتیجه ظاهری این میشود که بارش باران سبب رویش گیاهان و خیزش حیات در زمین مرده میشود. اما آیا زمین خشک، زمین مُرده است؟! پس معلوم میشود که زمین نیز مرگی دارد، و در حدیث است که زمین با فراگیری ظلم میمیرد و با فراگیری عدل زنده میشود.
*- در آیهای میفرماید که «وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ / الأنبیاء، 30» - در این آیه بحث از خلقت نیست، بلکه میفرماید: حیات هر چیزی را از آب قرار دادیم، که ظاهر این آیه به جانداران اختصاص دارد. از این رو دانشمندان برای یافتن موجود زنده در کرات دیگر، به دنبال آب میگردند، چون میدانند که "حیات" وابسته به آب است.
*- در جای دیگر میفرماید که "سرزمین مُرده" را با آن آب زنده میکنم، [توضیح آن که تفاوت زمین با سرزمین این است که سرزمین به منطقه سکونت یک جمعیت اطلاق میگردد، مثل کشور، شهر، روستا و ...] - پس اینجا موضوع حیات اجتماعی بشر است، چرا که اگر منظور فقط آشامیدنی باشد، شهری که به خاطر خشکسالی و بیآبی بمیرد، با بارش باران مجدداً زنده نمیشود.
«وَالَّذِي نَزَّلَ مِنَ السَّمَاء مَاء بِقَدَرٍ فَأَنشَرْنَا بِهِ بَلْدَةً مَّيْتًا كَذَلِكَ تُخْرَجُونَ» (الزّخرف، 11)
ترجمه: و همان خدايى كه آب را به اندازه از آسمان نازل كرد، پس به وسيله آن آب، سرزمينى مرده را زنده كرديم، شما هم همين طور سر از خاك در مىآوريد.
نکته قابل توجه آن که خداوند متعال در این آیات، هواشناسی یا زیست تعلیم نداده است، بلکه در تمامی آنها توجه به قیامت و حیات مجدد پس از مرگ (حشر) میدهد.
آب عرشی و محک امتحان – در آیهی دیگری تصریح دارد که خداوند علیم، عرش خود را روی آب قرار داده و آن هم برای آن که معلوم شود، هر کس چگونه است؟ و مجدداً به نهایت کار که قیامت است منتج میگردد اشاره دارد. پس در اینجا نیز معلوم است که منظور از "آب"، همان آب مادی که سبب رویش گیاهان میشود نمیباشد. عرش روی چنین آبی قرار نگرفته است.
«وَهُوَ الَّذِي خَلَق السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاء لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَلَئِن قُلْتَ إِنَّكُم مَّبْعُوثُونَ مِن بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِنْ هَـذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ» (هود، 7)
ترجمه: و اوست كسى كه آسمانها و زمين را در شش هنگام آفريد و عرش او بر آب بود، تا شما را بيازمايد كه كداميك نيكوكارتريد. و اگر بگويى: «شما پس از مرگ برانگيخته خواهيد شد» قطعاً كسانى كه كافر شدهاند خواهند گفت: «اين [ادّعا] جز سحرى آشكار نيست.»
آبی که سبب تطهیر، ثبات قدم و ارتباط قلبی مؤمنین میشود – در آیه 10 سخن از «اطمینان قلبی» به واسطه نصرت الهی دارد و در این آیه میفرماید:
«إِذْ يُغَشِّيكُمُ النُّعَاسَ أَمَنَةً مِّنْهُ وَيُنَزِّلُ عَلَيْكُم مِّن السَّمَاء مَاء لِّيُطَهِّرَكُم بِهِ وَيُذْهِبَ عَنكُمْ رِجْزَ الشَّيْطَانِ وَلِيَرْبِطَ عَلَى قُلُوبِكُمْ وَيُثَبِّتَ بِهِ الأَقْدَامَ» (الأنفال، 11)
ترجمه: [به ياد آوريد] هنگامى را كه [خدا] خوابِ سبك آرامشبخشى كه از جانب او بود بر شما مسلّط ساخت، و از آسمان بارانى بر شما فرو ريزانيد تا شما را با آن پاك گرداند، و وسوسه شيطان را از شما بزدايد و دلهايتان را محكم (مرتبط) سازد و گامهايتان را بدان استوار دارد.
حال اگر کسی بگوید که من دوست دارم از این آیه فقط ظاهرش را قبول کنم، ایرادی بر او نیست، اما اگر فکر کند که آن چگونه آبی است که سبب تطهیر، دوری کردن رجز شیطان، ارتباط قلوب و ثبات قدم میگردد؟ به ناچار به سراغ معارف دیگری میرود و ابوابی به رویش باز میشود.
آبی روشن و آشکار، که ناگهان در زمین فرو رفته و غایب میشود و ظهورش به دست خداست – در آیه قبل (29)، بحث از ایمان، توکل، هدایت و متقابلاً گمراهی و هلاکت است و در این آیه میفرماید:
«قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا فَمَن يَأْتِيكُم بِمَاء مَّعِينٍ» (المُلک، 30)
ترجمه: بگو اگر آبى كه [حیات شما به آن است] فرو برود، چه كسى است كه آبى گوارا برايتان بياورد؟
«مَّعِينٍ» به گوارا ترجمه شده است، اما تعمق در واژه نشان میدهد که باید روشن باشد، عینیت داشته باشد، یعنی واقعیت خارجی داشته باشد و دیده شود، در ضمن سبب حیات گردد.
در آیه فوق، اذهان را به نکتهی توجه میدهد. اولاً میفرماید: این حادثه در یک لحظه اتفاق میافتد، اینگونه که صبح میکنید (أَصْبَحَ)، در حالی که ناگهان متوجه میشوید که دیگر آب نیست - ثانیاً میفرماید: «مَاؤُكُمْ»، یعنی آبی که برای شما بود، مال شما بود، در اختیار شما بود – ثالثاً بحث از بخار شدن، و یا نهایت رسیدن به سفرههای زیر زمینی، یا هضم شدن توسط گیاهان ندارد، بلکه فقط میفرماید: «غَوْرًا – فرو رود» - رابعاً تصریح دارد که بازگرداندن آن آب به صورت روشن، قابل رؤیت و مّعین، امکان دارد، اما اراده، اختیار و توانش دست خداست. پس آبی نیست که به زمین فرود رفته باشد و با حفر چاه یا قنات بتوان دوباره آن را بیرون آورد.
نتایج در وجوه مشترک:
در وجوه مشترک انواع آبهای بیان شده، میتوان گفت که همگی چه به صورت ظاهری آب و چه باطن و بواطن آن، سبب زنده شدن، حیات، پاکی، ثبات و ارتباطات میباشند.
ظاهر و باطن:
نوری که در ظاهر است، صورتی هم در باطن دارد – آبی که در ظاهر است، صورتی هم در باطن دارد – خواصی که در ظاهر است، صورتی هم در باطن دارند.
حال احادیثی در این رابطه را دسته کنیم. جضرت رسول اکرم صلوات الله علیه و آله فرمودند: اولین چیزی که خدا خلق کرد، نورِ (وجودِ) من بود – امام زمان علیه السلام فرمودند: ما صنایع خدا هستیم و هر چه هست، صنعت ماست – فرمودند که "الماء معین"، امام زمان هر عصری است – فرموده شد که وجود مقدس آنها رحمة للعالمین، واسطه فیض الهی به تمامی موجودات، نور الهی و آب حیات جاودانه میباشد و .... .
*- امام صادق (ع) فرمودند: «نخستین چیزی كه خدای عزوجل از بندهاش سؤال میكند این است كه آیا تو را از آب گوارا سیراب نساختیم.» (وسایلالشیعه ج 25 ص 234)
*- جابربن جعفی از امام باقر علیهالسلام روایت كرده است: «كه اولین آفریده خدا چیزی بود كه تمام اشیاء از آن بوجود آمد و آن هم آب است.» (بحارالانوار ج 5 ص 67)
*- در روایتی که از محمدباقر علیهالسلام نقل شده، آن حضرت پس از اشاره به آیه شریفه :
«بدانید که خدا زمین را پس از مرگش زنده میگرداند. به راستی آیات [خود] را برای شما روشن گردانیدهایم، باشد که بیندیشید/ الحدید، 17» می فرماید:
منظور از مردن زمین، کفر ورزیدن اهل آن است و کافر مرده است، پس خداوند آن را به [ظهور حضرت] قائم علیهالسلام زنده خواهد کرد. پس او در زمین عدالت میورزد، زمین را زنده میسازد و اهل آن را پس از مرگشان زنده میکند. (مال الدین و تمام النعمة، ج2، ص668)
- تعداد بازدید : 5916
- 30 خرداد 1394
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: قرآن