چرا ائمه فرمودهاند: همه ما کشتی نجاتیم ولی کشتی امام حسین از همه وسیعتر و سریعتر است؟ و آیا در حاجات دنیوی و اخروی میشه به امام حسین توسل کرد؟ آیا صلواتی که برای امام حسین میفرستیم ایشان میداند؟ حاجتی که بر زبان نیاوردیم و در دل متوسل به امام حسین شویم به ایشان میرسد؟
ایکس – شبهه / پاگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: حدیث نقل شده از امام صادق علیه السلام به شرح ذیل است:
«کلنا سفن النجاة لکن سفینة جدی الحسین (علیه السلام) اوسع و فی لجج البحار اسرع» (بحار الانوار، ج ۲۶، ص ۳۲۲)
ترجمه: همهی ما اهل بیت، کشتیهای نجات هستیم ولی کشتی جدم حسین علیه السلام گستردهتر و در دل دریاها (و موجهای خروشان) باشتابتر و سریعتر است.
اگر چه برخی تردید دارند که این جمله حدیث محکم و معتبر است یا خیر، بلکه تعبیری برگرفته از بیانات میباشد، اما در هر حال منطق درستی بیان شده است و بسیاری نیز آن را حدیث محکم میدانند.
الف - ابتدا باید دقت شود که تعبیر «سفینة النّجاة = کشتی نجات» برای اهل عصمت علیهم السلام که همگی نور واحد، مصباح الهداة و سفینة النّجاة میباشند، از رسول اکرم صلوات الله علیه و آله و سپس دیگر امامان علیهم السلام میباشد.
ب – بعد باید به مفهوم توجه کرد، که چرا "کشتی"؟!
این تعبیر با اشاره به طوفان نوح و کشتی حضرت نوح علیه السلام میباشد. پس اگر شدت بلاهای زمینی و آسمانی، مادی و معنوی، به حد طوفان نوح نیز باشد، بی تردید کسانی که سوار کشتی "ولیّ الله" شدهاند، به "امرُ الله" مصون مانده و نجات مییابند.
پس ائمه اطهار علیهم السلام، برای بشری که همیشه در معرض طوفانها و سیلابهای نابود کننده قرار دارند، نقش کشتی نجات «سفینة النّجاة» را دارند.
چه کسی سوار بر کشتی میشود؟ چرا؟ و به چه مقصدی؟
تدبّر و پاسخ به این سؤالات است که راه را روشن میکند. بدیهی است که انسان در ساحل آرام سوار کشتی نجات نمیشود – بدیهی است که اگر انسان در معرض سیل و سونامی و امواج خروشان نباشد، سوار بر کشتی نجات نمیشود – و بدیهی است که قرار است کشتی نجات، انسان را به مقصدی که سالم و دور از این مخاطرههاست برساند.
مقصد این کشتی، الله جلّ جلاله است و حرکتش از یک سو دور شدن از مُهلکات و از سویی نزدیک شدن به آرامش و سعادت است. لذا این کشتی با «بسم الله» به حرکت در میآید و با «بسم الله» به مقصد رسیده و از حرکت باز میایستد تا مسافران در ساحل مغفرت و رحمت الهی پیاده شده و به زندگی سالم ادامه دهند. و اهل عصمت علیهم السلام، اسم الله هستند.
«وَقَالَ ارْكَبُواْ فِيهَا بِسْمِ اللّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا إِنَّ رَبِّي لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ» (هود، 41)
ترجمه: و (نوح) گفت: به نام خدا سوار كشتى شويد كه رفتن و ايستادنش به نام او است، چون پروردگار من آمرزنده و مهربان است.
کلّهم نورٌ واحِد:
بیان شد که اهل عصمت علیهمالسلام، همگی خودشان «اسم الله» هستند و آن هم «اسم الله الاعظم» و همگی همان «اسمای حسنای الهی» هستند. پس همگی چراغ هدایت (مصباح الهداة) و کشتی نجات (سفینة النّجاة) هستند و همه مِثل هم هستند.
اما، هر کدام از آنها به تناسب شرایط زمانی از یک سو و ضرورتها و حکمتها و تناسبها از سوی دیگر، ظهور بیشتری در برخی از فضایل داشتند، چنان چه امیرالمؤمنین علیهالسلام، با علم، حکمت و عدل – امام حسن علیه السلام، با حکمت، اخلاق و حلم – امام حسین علیه السلام، با شهامت و شهادت و مظلومیت – امام سجاد علیه السلام با عبادت – امام باقر علیه السلام با علم – امام صادق علیه السلام با فقه و ...، شناختهتر شدهاند و همگی به شهادت رسیدهاند.
کشتی امام حسین علیه السلام:
هدف، "اِنّا اِلَیهِ راجِعون" است، هدف قرب به حق تعالی و رسیدن به لقاء الله در مقام محمود و در کنار حوض کوثر است، که فقط با "کمال" حاصل میگردد. اگر استعدادهای بالقوهی انسان به فعلیت رسید و او از مراحل جمادی، نباتی و حیوانی عبور کرد و به عرصهی حیات انسانی گام نهاد و در آن نیز مراتب کمالیه را طی کرد، به این مقامات وعده داده شده میرسد.
هر کس از راه علم و حکمت وارد شود – هر کس قسط و عدالت داشته باشد – هر کس اهل علم اخلاق و حِلم باشد – هر کس علیه طاغوت و ظلم قیام کند – هر کس تَفقّه در دین داشته باشد – هر کس سایر کمالات مثل عبادت، علم، فقه، جود و ... را در خود متجلی سازد، به سوی کمال میرود.
کربلا و عاشورا:
اما ناگهان بادهای زهرآگین، طوفان میشوند – ابرهای مسموم متراکم و پربار میشوند – گردباد ویران کننده جهل به حرکت در میآید و سیل و سونامی ظلم، همه را فرا میگیرد!
اینجا دیگر وقت ظهور و بروز همه دین است. وقت ظهور و بروز تمام توحید، تمام نبوت و ولایت و امامت، تمام قرآن، تمام اسمای جمال و جلال خدا، تمام کمالات و تمام اخلاص، عشق و فضایل و کمالات است.
پس همه در یک حرکت و از سرزمین وحی شروع میشود – در طی ده روز در یک نقطه جمع میشود و در طی یک روز یا بهتر است گفته شود یک نیمروز (عاشورا) ظهور و بروز مییابد. و دو صف متراکم و پربار «توحید و شرک» - «عدل و ظلم» - «حبّ و بغض»، مثابل یک دیگر صف میکشند.
وسیعتر:
این کشتی وسیعتر است، چون شرط ورودش محبت و اخلاص است. همه علیم، حکیم، داور عادل، عابد فرزانه، فقیه و جواد نمیشوند، اما همه "عاشق خدا" هستند و اگر پرده کنار رود، عشق و محبتشان تجلی یافته و نورفشانی میکند. پس کشتی وسیعتر است، برای همگان جای دارد.
با سواد عاشق – بیسواد عاشق – نوجوان و جوان عاشق – پیر و سالخورده عاشق – مرد عاشق – دختر کودک، نوجوان، جوان و زن میانسال عاشق ... - حتی بندهی گناهکار و حرّ عاشق را در خود جای میدهد و به مقصد میرساند.
سریعتر:
وقتی همه اسباب هدایت، نجات و رسیدن به ساحلِ امن ایمان، یک جا در اختیار قرار گرفت – وقتی همه موتورهای حرکتی، اعم از توحید، اخلاص، ولایت، فقه، جود، کرم، ایثار ... و بالاخره شهادت و شهادت طلبی با هم شروع به کار کرد، کشتی سریعتر حرکت میکند.
هر دعایی از هر کسی و در هر کجا مستجاب نمیشود، اما زیر قبّهی آن حضرت مستجاب است – خاکش تربت شفا بخش است – نورش شکافندهی ظلمات جهل و ظلم و شرک و استکبار است و ... . مثل ماه مبارک رمضان است که هر کس در این ماه میهمان خدا شود، نفسش ذکر و خوابش هم عبادت است. دعایش مستجاب و تلاوت یک آیهایش برابر با ختم قرآن کریم است.
زیارت عاشورا:
زیارت عاشورا را با این دیدگاه بخوانید که هیچ جملهای از فضایل امام حسین علیه السلام در آن وجود ندارد، بلکه همه "اعلام مواضع" شخص زائر است، آن هم زائر امام حسین علیه السلام در روز عاشورا – همه سخن از «انّی = به درستی که من» میباشد.
اگر در زیارت عاشورا دقت کنیم، میبینیم که تمامی فضایل در یک جا و حول محور "ولایت" جمع شده است و صف کِشی با «تولا و تبرا»، کاملاً مشخص شده است، و سوخت این کشتی نیز همان «معرفت و محبت و اخلاص» است، اوج مودتی که به عنوان اجر رسالت خواسته شده است.
پس این کشتی، وسیعتر است، گنجایش بیشتری دارد و سریعتر به مقصد میرسد.
پس معنای روایت این نیست که فرقی بین سیدالشهداء، امام حسین علیه السلام، با دیگر ائمه اطهار علیهم السلام وجود دارد، بلکه فرقش در تجمع و ظهور و بروز کمالات در یکجا و یک زمان است، برای مردمان، پیروان و عاشقان است.
ج – پس در تمامی حاجات دنیوی و اخروی – یا بهتر بگوییم: مادی و معنوی، نه تنها میشود به امامان توسل کرد و سوار بر کشتی آنان شد، بلکه دستور و توصیه به مؤمنین همین است.
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَابْتَغُواْ إِلَيهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُواْ فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» (المائدة، 35)
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد، از خداوند پروا كنيد و (براى تقرّب) به سوى او (از مقرّبان درگاهش و از عملهاى صالح) وسيله بجوييد و در راه او جهاد كنيد، شايد رستگار گرديد.
دقت شود که اولاً دستور به مؤمنین است – ثانیاً تصریح شده که در هر توسلی، هدف (الیه)، خداوند متعال است – و ثالثاً تصریح شده که تقرب به خداوند متعال نیز مانند کسب هر کمال و اخذ هر فضیلت و نعمت دیگری، وسایلی دارد که بدون توسل به آنها محقق نمیگردد.
کسی گفت: من توسل را قبول ندارم ... – به او گفتم: چه اشکالی دارد، هر چه را خدا بدون وسیله به تو داد، تو هم بدون وسیله اخذ کن. و اگر چیزی یافتی، ما را نیز خبر کن.
د – اما صلوات یا هر دعا و توسل دیگری، چه به زبان گفته شود و چه در دل بیان گردد [که اصل همان دل است و سپس خواسته دل به زبان جاری میشود]، در محضر خداوندی است که به سرّ و علن (پنهان و آشکار) همگان علیم، خبیر و بصیر است. اهل عصمت علیهم السلام نیز وجودهای مستقل نیستند، پس به هر چه که خدا بخواهد، علم، خبر و بصیرت پیدا میکنند.
آنان [علیهم السلام]، واسطهی استجابت دعا میشوند – وسیله بالا رفتن دعا و نزول استجابت آن میشوند، نه این که العیاذ بالله، مثلا خدا نمیشنود، ولی آنها میشنوند و بعد ندا، دعا و صدا را به خدا میرسانند. یا اگر اراده و مشیّت الهی بر استجابت قرار نگرفت، آنها مستجاب میکنند. خیر، اصلاً چنین نیست.
اگر به دعاها و حتی توسلات رسیده از اهل عصمت توجه کنیم، همه با «اللهم انّی اسئَلُک» آغاز میشود و «بحق محمد و آله علیهم السلام» متبرک میگردد و اگر به آنها نیز توسل شود، «انی توسلتُ بکُم الی الله» بیان میشود.
- تعداد بازدید : 15337
- 31 خرداد 1394
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: قرآن دعا