«ایکس – شبهه»: بدیهی است که هیچگاه نمیتوان به طور مطلق یک فیلم یا سریال را خوب و بدون نقص دانست و قطعاً سریال «مختارنامه» نیز از عیب و نقص بری نیست. اما در قالب هنر [به ویژه هنرهای نمایشی] دقت به چند نکته نیز لازم است:
الف – وقتی یک ماجرای تاریخی به داستانی تصویری کشیده میشود، نمیتوان انتظار داشت که همهی دیالوگها، اتفاقات و صحنههای آن منطبق با واقعیت تاریخی آن باشد. به عنوان مثال: ممکن است در تاریخ ثبت شده باشد که جعدهی ملعون دچار هوای نفس و دنیاطلبی شده بود، اما چگونه و ریز رفتارهای او بیان نشده باشد، یا همسر مختار زیاد هم با او همراه نبود، اما توضیح داده نشده است که چگونه همراه نبود و ... لذا کارگردان مجبور است که منطبق با سیاق واقعهی تاریخی پرداختی از ناحیه خود داشته باشد. دیگر به این پرداخت [در قالب فیلم] تحریف یا دروغ نمیگویند.
یا مثلاً در تاریخ ثبت شده است که عدهای و از جمله «سلیمان بن صرد خزاعی» عدهای از بزرگان کوفه را جمع کرد و به آنها متذکر شد که یزید نباید حکومت کند و قصد دارد که برای امام حسین (ع) نامهای بنویسد و از او برای حکومت دعوت کند. اما دیگر ذکر نشده است که دقیقاً در این نشستها چه مطالبی را به چه جملاتی بیان داشته است. بدیهی است که کارگردان خوش ذوق باید جملاتی هم سیاق و در راستای واقعیت تاریخی بنویسد، دیگر نمیشود گفت: سند این جمله کجا بود و این دروغ و تحریف و خیالبافی است.
ب – اما در مورد نمایش زنان به این شکل، باید اذعان داشت که متأسفانه این عقده و نگرش [خودآگاه و یا ناخودآگاه] و گاه فمینیستی اغلب نویسندگان و کارگردانان ایرانی است.
مسئلهی «زن» آن هم با دیدگاههای آن چنانی، برای بسیاری از کارگردانان ما یک مسئلهی جدی و ظاهراً یک عقدهی باز نشدنی است. چنان چه شاهدیم حتی در سریال زیبای «امام علی علیهالسلام»، بازیگر زن و نقش «قطام» به سوژهی اصلی مبدل شده بود، تا آن جا مسئلهی نقش خوارج و ... در دشمنی با امام و شهادت ایشان را تحت الشعاع قرار داده و حتی به جوک مردم مبدل گردیده بود. [چنان چه حضرت آیتالله جوادی آملی بدین مضمون فرموده بودند: این سریال حضرت علی علیهالسلام را از دیدگاه قطام مطرح کرده بود].
یا به عنوان مثال دیگر، در سریال بسیار زیبا و قابل تقدیر امام رضا علیهالسلام، باز زنان نقاشی شده را در نقشهای واهی دیدیم، تا آن جا که گاه چون زنان سامورایی، پشت اسب در حال حرکت پریده و تیر پرتاب میکردند و ... !
ج – گاه شاهدیم که در فیلمهای تاریخی، نمایش زن، ظاهر و نقش آن حتی به حد مسخرهای سخیف میشود. به عنوان مثال از یک سو زن را در خانهی خودش و به هنگام گتفگو با همسر یا حتی زنی دیگر، با حجاب، اما آرایشی عجیب و قریب و بیشتر شبیه آرایش رقاصههای عرب نشان میدهند و از سوی دیگر، زن محجبهای که از شدت تعصب یا فرهنگ حاکم بر جامعهاش در آن زمان حتی صورت خود را با پوشیه پوشانده است، اما وقتی وارد بازار و تجمع مردان میشود و یا با مردی که به او علاقه دارد گفتگو میکند، پوشیه را کنار میزند تا با نقش و نگارش دلربایی کند! و یا میبینیم که زن محجبه در زیر نقاب عربی خود چنان آرایشی کرده و چشمان شهلایش را به نمایش می گذارد که اگر آن نقاب را نزده بود و این آرایش را هم نمیکرد، اینقدر هم جلب توجه نمینمود.
این گونه موارد، دیگر ناشی از فرهنگ منحط حاکم بر فیلم و سریال ایرانی [اگر چه دینی]، نا آشنایی نویسندگان و کارگردانان با فرهنگ اسلامی، فرهنگ تاریخی و احکام شرعی از یک سو و عقدههای ناگشودنی و سیر نشدنی آنها نسبت به «زن» و حتی گرایشهای فمینیستی برخی از آنها میباشد و جای نقد و اعتراض جدی دارد.
در این سریال نیز ظاهراً همان عوامبازیهای متداول اغلب کارگردانان فیلمها و سریالهای ایرانی در به نمایش گذاشتن «زن» و نیز غلو در نقش سیاسی و اجتماعی آنان جاری است. اما شاید کمتر. باید دید در آینده چه میشود.
د - اما این انتقادها، سبب نمیگردد که ارزشهای این سریال نادیده گرفته شود و یا اجازه داده شود کسانی که نه به اسلام اعتقادی دارند و نه از تاریخ اسلام اطلاعی دارند و خود نیز از سردامداران و یا حامیان جنگ نرم به ویژه در عرصه هنرهای نمایشی هستند، چنین هجمهی گستردهای را بر علیه سریال «مختار نامه» ترتیب دهند و فریاد «وا اسلاما»، «وا تاریخا»، «وا تحریفا» و ... بر آورند.
باور نمایید که قشر کثیری از این سایتها و یا منتقدین جهتدار، وقتی بحث از «جر خوردن خشتک همایونی» و یا «خواراندن پشت او و پائینتر و پائینتر رفتن و آخیش و اوخیش همایونی» و یا توجه همایونی به مرد و گفتن «اینها را ولش کن، یک کمی از خودت بگو» و ...، به میان میآید، نه یاد فرهنگ هستند، نه جامعه، نه ایرانیت، نه اخلاق و نه اسلام. اما با «مختار نامه» به شدت مخالفند و به هر موضوعی برای ایجاد دشمنی و مخالفت مخاطبین متوسل میشوند. چرا؟ چون به تصویر کشیدن بخشی از تاریخ اسلام است. چون بیانگر چگونگی انحرافات به نام اسلام است. چون نشان میدهد که چگونه رجال دینی و سیاسی به خاطر منافع شخصی، حامی ظلم و ظالم میشوند. چون نشان میدهد که بیبصیرتی برخی از رجال و خواص، چه عواقبی دارد! چون ممکن است توجه مردم را به تاریخ مبارزات بر علیه ظلم و ظالم جلب نماید و محبت آنان را به اسلام و اهل بیت(ع) تشدید نماید.
کلمات کلیدی:
گوناگون