ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: ابتدا باید دقت کنیم که مقصود از تجمل چیست؟ آیا معنای لغوی آن (زیبایی) مقصود است؟ اگر چنین باشد، تجمل نه تنها بد نیست، خیلی هم خوب است و اساساً تربیت اسلامی در جهت زیباسازی روح، جسم و جامعه است.
"جمال" از اسمای الهی میباشد. خداوند سبحان "جمیل" است، خودش زیباست، فعلش زیباست، قولش زیباست؛ و عالم هستی، چه در دنیای مادی و چه غیر مادی (روحانی و ملکوتی)، همه جلوهی جمال الهی میباشد و به همین دلیل همه زیبا هستند.
در حدیث شریف آمده است: «إِنَّ اللَّهَ جَمِیلٌ یُحِبُّ الْجَمَال»، یعنی «خدا زیباست، زیبایی را دوست دارد». چنان که علیم، حکیم، رحیم، جواد، سخی، رئوف و کریم است و ظهور این اسما در بندگانش را دوست دارد.
پس مطلق زیبایی (جمال) و زیباسازی (تجمل) نه تنها بد و مذموم نمیباشد، بلکه خوب، صفات کمال، ممدوح و مورد سفارش و تأکید است.
اما گاهی، معنای حقیقی "تجمل" نیز مثل مابقی معانی، بدل میخورد و به ظاهرسازی نمایشی که سبب خودنمایی، تفاخر و تکبر میگردد نیز "تجمل" گفته میشود. این آن تجمل مذموم است که سبب دوری از حقایق، گمراهی و هلاکت میگردد.
محبت دنیا:
محبت دنیا نیز اگر در راستای محبت خداوند متعال باشد، نه تنها بد نیست، بلکه خداوند متعال خودش این محبت را در دل انسان قرار داده است و حتی آن را زینت بخشیده است، منتهی فرموده که این محبتهای طولی، جهت حیات دنیوی شماست، نه این که آنها محبوب غایی شما شوند. بدیهی است که اگر انسان خودش، خانوادهاش، اموالش، وطنش، رشد و کمالش، رفاه و سعادتش را دوست نداشته باشد که نمیتواند برای زندگی تلاش کند، منتهی باید بداند که اینها همه وسیله و ابزار هستند، برای رسیدن به محبوب حقیقی.
«زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاء وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاللّهُ عِندَهُ حُسْنُ الْمَآبِ» (آلعمران، 14)
ترجمه: محبت مشتهيات (دنيا) از زنان و فرزندان و اموال انبوه فراوان از طلا و نقره و اسبان نشاندار و چهارپايان و كشت و زرع، براى مردم مزيّن و آراسته شده است، حال آنكه اينها وسيله برخوردارى زندگى دنياست، و خداست كه بازگشت نيكو نزد اوست.
بدیهی است که بسیار فرق است بین این که انسان چیزی را به عنوان "وسیله" دوست داشته باشد و یا به عنوان "هدف". آیا فرقی نیست بین کسی که پول را برای خود پول دوست دارد، با کسی که پول را به عنوان یک وسیله، برای امرار معاش و رفاه دوست دارد.
اولی خود و هستیاش را فدای پول میکند و دومی، پول را فدای خود و هستیاش میکند و در راه رسیدن به مقصود، به درستی مصرفش مینماید.
پس اگر کسی دنیا و متاع دنیا را هدف و محبوب غایی گرفت، حتماً هلاک میشود، چرا که به دَنی (پست) و فانی، دل بسته است و به سوی چیزی میرود که با سرعت از آن دور میشود. لذا در حدیث شریف فرمود: «حُبّ الدّنیا رأسُ کلّ خَطیئة»، یعنی محبت دنیا ریشهی تمامی گناهان است. اما اگر کسی دنیا و مظاهرش را که همه مواهب و نعمات الهی است، به عنوان وسیلهای برای رشد، کمال و تقرب به محبوب و معشوق حقیقی دوست داشت، این خوب است و برای به دست آوردن متاع دنیا و مصرف آن نیز دچار شرک و معصیت و حرام نمیشود، چرا که میداند در این صورت، نه تنها این وسیله او را به مقصد نزدیک نمیکند، بلکه دور میسازد.
مثل کسی که شاخ گلی را برای تقدیم به محبوب، به نشانه عشق دوست داشته باشد، یا کسی که به سوی محبوب برود، اما آن شاخه گل را نیز هدف و محبوب غایی فرض کند. خب گل به سرعت پژمرده میشود، اما "عشق" و ابراز "عشق" میماند.
کلمات کلیدی:
پاسخ های کوتاه