ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: خداوند متعال، خالق و بدیع زمین و آسمانها و هر چه در آنهاست میباشد، بعد ما سؤال کنیم که آیا نمیشود خودش اختراع کند؟! بشر مواد شیمایی، قوانین فیزیکی، الکتریسیته و الکترونیک را خلق نکرده است؛ بلکه به اندکی از آن چه خدا آفریده پیبرده است.
خداوند متعال علیم و حکیم است و هر چه در عالم هستی وجود دارد، تجلی علم، قدرت و حکمت اوست و آن چه در عالم ماده میبینیم یا به لحاظ علمی قابل اشراف و دسترسی میباشد، پایینترین مرتبه وجود است.
الف – در نتیجه، بشر هیچ گاه در رشد علمی خود، چیزی را خلق نمیکند، بلکه آن چه خلق شده را کشف میکند. در واقع به اندکی از علم خدا پیبرده و به آن عالِم میگردد و بدین سبب رشد کرده و تعالی مییابد.
ب – به انسان، عقل، علم، شعور، منطق، وحی، اختیار و اراده داده است و جهان خلقت را رام (مسخر) او کرده است تا بتواند با شناخت قواعد و قوانین حاکم بر آن، برای خود ابزار رشد مادی و غیر مادی را فراهم آورد، لذا در امور دنیا ابزارسازی میکند و در امور آخرت، خودسازی (انسانسازی) میکند.
ج – رشد بشر به این است که تلاش کند تا استعدادهای خدادادِ خود را به فعلیت برساند و در واقع اسمای الهی در او تجلی یابد. به عنوان مثال هر چه علم، حلم، حکمت، بصیرت، رأفت، رحمت، جود، کرم و ...، که همه از اسمای الهی (کمال) هستند در او بیشتر تجلی یابد، او کاملتر میشود.
"خالق" نیز اسم خدا و "خلقت" از افعال الهی است. پس خدا دوست دارد تا بندهاش به این کمال نیز نایل آید، اگر چه بشر چیزی را خلق نمیکند، و چیزی را از هیچ و بدون الگو و نمونهای که قبلاً خلق شده نمیآفریند، بلکه در آن چه هست، به تناسب ظرفیت علمی و وجودی خود تصرف میکند، و همین سبب کمالش میگردد.
د – نوع بشر، سریعاً به اندک چیزی که از علم به دست آورده، خوشحال و البته متکبر میگردد و گمان میکند که به علمی دست یافته که العیاذ بالله، خدا آن را نمیدانسته است! اما دقت ندارد که هر چه هست را از این عالم هستی و قوانین علمی حاکم بر آن گرفته است و فوق آن چه بدان دست یافته در عالم وجود دارد.
به عنوان نمونه به همین مثالهای مطروحه در سؤال دقت کنید: خودرو برای سرعت انتقال است – انواع ماشین برای سهولت و سرعت انجام کار است – تلفن برای ارتباط سریع و آسان است – تلویزیون برای برقراری ارتباطات گستردهتر صوتی و تصویری است و ... – حال کدام وسیلهی مکالمهای از وحی و الهام سریعتر است؟ کدام ماشینی، از قوانین حاکم بر طبیعت و غیر طبیعت که این صنعت عظیم را میچرخاند پیشرفتهتر است و یا کدام تلویزیونی میتواند اندکی از آن چه در جهان به چشم دیده شده و یا به گوش شنیده میشود را در قالب صوت و تصویر منتقل نماید و ... .
مثال مقایسهای:
بشر بالاخره به یکی از آروزهای دیرینهی خود که "پرواز" است دست یافت. با پیشرفت در این صنعت، هواپیماهای غولپیکر و سریع السیر اختراع کرد و حتی توانست هواپیماهای جنگی و غیر جنگی "عمود پرواز" بسازد. حال اگر از دانشمندان این صنعت سؤال کنید که هواپیمای شما پیشرفتهتر است یا یکپشه؟ میگویند: صد البته پشه (البته اگر با زبان علم سخن گویند)؛ چرا که:
*- پشه، نه تنها سریع پرواز و عمود پرواز است، بلکه برای فرود به باند مسطح نیاز ندارد، میتواند روی هر منحنی یا موربی نیز فرود آید و یا حتی به صورت معلق روی برگ یا سقفی بنشیند.
*- پشه، برای پرواز نیاز به خلبان یا کنترل از راه دور ندارد، بلکه تمامی تجهیزات و علوم پروازی را در خود دارد، بر اساس جوّ، نور، جاذبه، بو، رنگ و ...، جهت پرواز و فرود خود را انتخاب میکند.
*- پشه، سیستم گیرنده و فرستنده پشه، از تمامی تجهیزات الکترونیکی قویتر و کوچکتر است.
*- پشه، جهت تأمین سوخت خود، نیازی به پالایشگاه ندارد، روی هر چیزی که بنشیند، همانجا سوخت خود را تأمین میکند.
*- پشه، یک پرندهی جاندار و هوشمند است که علومش غریزی میباشد.
*- پشه، برای تکثیر، نیازی به کارخانجات معظم با هزاران مهندس، کارمند، صنعتگر در رشتههای متفاوت و کارگر ندارد، بلکه خودش مشابه خود را تولید میکند و ....
سرّی در تسبیح خدا:
[ابتدا امانت را رعایت کرده و اعلام مینماییم که این مطلب حکیمانه، نقل به مضمون از آیتالله حائری شیرازی میباشد]، ایشان میفرمود: وقتی خداوند متعال به ملائک فرمود که میخواهم در زمین خلیفه قرار دهم، آنها تعجب کردند که چرا آدم و آن هم در زمین که محل خونریزی و تباهی است؛ در حالی که ما تو را تسبیح و تقدیس میکنیم؟ خدا هم آدم را خلق کرد و علم تمامی اسماء را به آموخت، سپس آن اسماء را به ملائک عرضه داشت و فرمود: از اینها خبر دهید، اگر راست میگویید! یعنی اگر ادعای تسبیح شما صادق است، بگویید اینها کیستند و چیستند؟ و البته آنها اذعان کردند که علمی در این خصوص ندارند؛ بعد به آدم (ع) فرمود: پس حالا تو به آنها خبر بده. آری، خداوند متعال دوست دارد بندگانی داشته باشد که علم، قدرت، عظمت و حکمت او را بشناسند و درک کنند.
(به عنوان مثال: بازدید صدهاهزار خانواده یا دانشآموزان مدارس از یک نمایشگاه معظم صنعتی، فایده و بازدهی خاصی ندارند، نهایتاً میگویند: قشنگ است، عجیب است، زیاد است و ...؛ اما بازدید یک عده دانشمند، صنعتگر، مهندس، بازرگان و ... از همین نمایشگاه، خیلی ارزش دارد. خدا مخلوقی آفرید که بفهمد خدا چه کرده و میکند).
ایشان افزودند: در گذشته مردم پرندگان را میدیدند و با دیدن علم، حکمت و قدرت خداوند متعال در آفرینش این پرنده با ویژگیهایش، خدا را تسبیح کرده و «سبحان الله» میگفتند، من و شما نیز اگر به پرنده، پرواز، شکار و فرودش نگاه کنیم، "سبحان الله" میگوییم؛ اما این تسبیح بسیار متفاوت است با تسبیحی که مهندس صنعت هواپیماسازی یا مهندس پرواز بگوید. او که به این علم رسیده است، میداند که یک پرنده، (حتی یک پشه)، چه ویژگیها، پیچیدگیها و قدرتهایی دارد. این سبحان الله، ارزش دیگری دارد.
ﻫ - پس بشر، با کشف بخشی از علمی که خداوند متعال متجلی ساخته است، و ساختن ابزاری برای رفع بهتر و سریعتر نیازهای خود، هر چه بیشتر و بیشتر خالق عالم هستی را شناخته و به او عارف گردیده و تسبیح گوی او میشود.
و – البته ممکن است که شخص سازنده یا سازندگان، با تمام علومشان اصلاً عاقل، موحد و مؤمن نباشند و حتی علمشان، حجاب و مانعی برای عقلشان گردد؛ ممکن است اتُم را بشناسند و با آن بمبی ساخته و صدهزار نفر را ظرف ثانیهای بکشند و تمدنها را به سرعت ویران کنند؛ اما مهم این است که بشر میفهمد، در دل هر ذرهای، اتمی وجود دارد که اگر بشکافد، مثل یک انفجار خورشیدی نور، انرژی، حرارت و حتی انفجار و تخریب ایجاد میکند. حالا عالمانه میگوید: «سبحان الله».
ز – نوع بشر، وقتی کشف عملی کرد، وقتی به رشد علمی دست یافت، وقتی چیزی را اختراع و یا صنعت کرد، بسیار به خود تکبر کرده و مغرور میگردد و گاه گمان میکند که به رقابت با خدا برخاسته و خودش نیز خالق بزرگی شده است، اما کافیست به خلقت خودش، مغزش، اندامش، دستگاههای کشف علم و امکانات و قوای ابزارسازیاش و ... توجه کند و در مقابل آفرینندهی آن "سبحانالله" بگوید.
کلمات کلیدی:
اعتقادی توحید علم