در قرآن حرفی از برف یا برق زده نشده است. چرا؟ چون در گرمای صحرای عربستان برف نمیباریده که با آن آشنایی داشته باشند و مردم در آن زمان نمیفهمیدند که برق یعنی چه...، جوابهایی دادهایم، اما پاسخ کاملتری میخواهم؟ (دانشآموز ریاضی فیزیک / تهران – و عدهای دیگر از دوستان)
ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: اول حکم قطعی میدهد که حرفی زده نشده و سپس میپرسد: چرا؟
پاسخ محکم و قاطع و به قول معروف کوبنده (که گاهی کاربران گرامی درخواست دارند تا در جدل به کار آید، نه در بحث) این است که به وی بگویید: تو نه میدانی برف و یا برق چیست و نه قرآن کریم را خواندهای؛ نه میدانی چگونه کتابی است و نه میدانی در آن چه مطالبی بیان شده و چه مطالبی بیان نشده است، پس با دو تا شعار "عرب و عجم"، راجع به چیزی که نمیدانی، سؤال بکن، اما اظهار نظر نکن و حکم قطعی نده.
البته شما این گونه پاسخ ندهید، چرا که مخاطب ما و شما دشمن نیستند، بلکه جوانانی هستند که یا ذهن خودشان با سؤال و شبههای مواجه شده است، یا اسیر جوّهای ضد تبلیغی شدهاند، پس با قولی لیّن، کلامی نرم و یا جدالی احسن، آنها را متوجه نمایید.
ما اگر محکم جواب بدهیم، عدهای گلهمند میشوند که "چرا تند گفتید" – "چرا نرم و مهربان نگفتید تا جذب شود" – "چرا اهانت کردید و ...»؟! ولی واقعش این است که از سؤال برخی معلوم میشود که حتی یک بار هم قرآن را نخواندهاند، و اساساً تفکر و تعمق نیز نمیکنند، بعد به شکلِ شاخ و شانه کشیدن، چون و چرا هم میکنند! یکی از روشهای خیلی کهنه آنان نیز دائم "عرب و عجم" گفتن است. خب این که سؤال نیست، شبهه هم نیست، بلکه فقط جوسازی است.
حالا اگر کسی به آنها بگوید که از کجا فهمیدید که در قرآن سخنی از "برف و برق" نیامده است و کی گفته که عربها سرما یا برق ندیدهاند، چه خواهند گفت؟ وقتی به جای سؤال کردن، ابتدا یک قضیهای که صحت ندارد را فرض مسلم میگیرند و سپس دربارهی فرض خود [که به قرآن نسبت دادهاند] چون و چرا هم میکنند، معلوم میشود که بدون علم، وارد موضعگیری مغرضانه شدهاند و اصلاً به دنبال پاسخ نیستند.
حال اگر از آنها بپرسید: شما اصلاً خدا، وحی و قرآن را قبول دارید یا خیر؟ اگر اصلش را قبول ندارید، به فرعش چه کار دارید که از آب و برق و باد و باران و زلزله و ... هم چیزی گفته است یا خیر؟ و اگر قبول دارید، پس میدانید که شما نباید به خداوند متعال، علیم و حکیم یاد بدهید که چه بگوید و چه نگوید.
برق:
برخی گمان میکنند که برق آن است که «بنیامین فرانکلین» کشف کرد و سپس به نام "ادیسون" به ثبت رسید. گمان میکنند که "برق" آن است که در نیروگاه اصلی تولید میشود و سپس توسط سیمکشی، کلید و پریز و ...، برای دیگران قابل استفاده میشود. و حال آن که "برق" همان الکتریسته است که کم یا زیاد، در تمامی اجسام وجود دارد و شدت آن در برخورد ابرهای باردار با یک دیگر و به وجود آمدن صاعقه (رعد و برق) مشاهده میشود، و همه را خدا خالق کرده است، نه فرانکلین یا ادیسون یا ... .
حالا اگر کسی میخواهد به صورت علمی مطالعه کند و یا حتی اگر کسی فقط به دنبال کلمه "برق" در قرآن کریم است (برخی در مطالعه فقط دنبال کلمهی مورد نظر هستند)، آیه ذیل را تلاوت کند:
«أَوْ كَصَيِّبٍ مِّنَ السَّمَاء فِيهِ ظُلُمَاتٌ وَرَعْدٌ وَبَرْقٌ يَجْعَلُونَ أَصْابِعَهُمْ فِي آذَانِهِم مِّنَ الصَّوَاعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ واللّهُ مُحِيطٌ بِالْكافِرِينَ» (البقره، 19)
ترجمه: و يا (داستان آنها) داستان (گرفتاران در) رگبارى از آسمان است كه در آن تاريكىها و رعد و برقى است، آنها انگشتان خود را از شدت صاعقهها براى فرار از مرگ در گوشها مىكنند، و خداوند به همه كافران احاطه (علمى و توانى) دارد.
برف و تگرگ:
نه این طور است که در شبهه جزیره عربستان هیچ سرما و برف و تگرگی نیامده باشد و نه این طور است که مردم به جاهای دیگر سفر نکرده و ندیده باشند. مثل این است که کسی بگوید: چون در شهری مثل تهران یا اصفهان یا مشهد، هوا رطوبت ندارد و شرجی نیست، مردمان این شهرها اصلاً نمیدانند و نمیفهمند که رطوبت هوا یعنی چه؟!
برف و تگرگ، همان بارانی است که به علت برودت (سرمای) هوا، یخ زده است. اگر ذراتش ریز باشد به دانههای برف مبدل میشود و اگر درشتتر باشد و بیشتر یخ بزند، تگرگ میشود. و هر کس کمی قرآن خوانده باشد، با آیات متعدد در خصوص "باران" که ریشه برف و تگرگ است، آشنا میشود، هر چند در قرآن کریم به برف و تگرگ نیز اشاره شده است:
«أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُزْجِي سَحَابًا ثُمَّ يُؤَلِّفُ بَيْنَهُ ثُمَّ يَجْعَلُهُ رُكَامًا فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلَالِهِ وَيُنَزِّلُ مِنَ السَّمَاء مِن جِبَالٍ فِيهَا مِن بَرَدٍ فَيُصِيبُ بِهِ مَن يَشَاء وَيَصْرِفُهُ عَن مَّن يَشَاء يَكَادُ سَنَا بَرْقِهِ يَذْهَبُ بِالْأَبْصَارِ» (النّور، 43)
ترجمه: آيا نديدى كه خداوند ابرى را (از هر سو) به آرامى مىراند سپس ميان (قطعات) آن پيوند مىدهد سپس آن را متراكم مىسازد، پس باران را مى بينى كه از لابهلاى آن بيرون مىآيد، و نيز از آسمان (بالاى سرتان) از كوههاى ابر يخزده كه در آن هست برف و تگرگ فرو مىريزد، پس به سبب آن به قومى كه بخواهد (در دنيا به آنها كيفر دهد) زيان مىرساند و آن را از قومى كه بخواهد برمىگرداند، نزديك است روشنى برقش (نور) چشمها را از بين ببرد.
نکته: خب حالا آن که با "عرب، عرب" گفتن و بحث سرما و گرما میخواست قرآن را رد و تکذیب کند، چه میگوید؟ آیا پس از آشنایی با این آیات ایمان میآورد و یا دست کم اقرار میکند که در مورد قرآن به خطا قضاوت کردم؟ خیر، بلکه بسیاری بدتر لجاج میکنند، چرا که قرآن چیزی به ظالمین به جز خسران آنها نمیافزاید.
- تعداد بازدید : 127258
- 9 تیر 1394
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: قرآن
نظرات کاربران
با سلام..قطعا پرسیدن عیب نیست وباید جواب داد.. درضمن معنی آیه ۴۳سوره نور اصلا کلمه ایی باسم برف نداره..پس لطف کنید ترجمه اشتباه ارائه نکنید...بنده سال هاست قرآن با جزئیات پیگیری میکنم...باران وتگرگ امده اما برف نه
سایت - خداوند منان مطالعات قرآنی شما را اجر و نتیجه دهد