«ایکس – شبهه»: البته از شبکههایی چون » VOA» و «BBC»انتظاری به جز این نیست. ذات دشمن، دشمنی کردن است. تعجب از برخی خواص و عوام ایرانی است که با اعتمادی کامل به دشمن، خود را هدف ترکشهای حملات سایبری و صهیونیسم خبری قرار میدهند و پس از جراحت به دنبال نوشدارو میگردند! پس اینک کاملاً دقت فرمایید:
الف – در کشور و نظام حکومت پلیسی و امنیتی چون آمریکا، که بر خلاف همهی قوانین بینالمللی و حقوق بشری، دستگیری، ربایش، شکنجه و حتی قتل هر مخالفی در سرتاسر جهان را قانونی اعلام کرده است، مگر دستگاههایی چون: «سیا، اف بی آی و پنتاگون» مردهاند که یک سایتی از راه برسد و اسناد محرمانهای، آن هم بر علیه عملیاتهای نظامی ایران در جهان را افشا کند و هیچ اتفاقی هم نیافتد؟!
ب – وانگهی اگر اسناد افشا شده توسط ویکی لیکس «wikileaks.org» یکی دو تا بود، جای توجیه داشت، اما مگر اسناد محرمانهی آمریکا سر میدان است که یک سایت خبری میتواند به دهها یا حتی صدها هزار نسخه از آن دسترسی یابد و وانت وانت اسنادی بر علیه ارتش آمریکا و یا ... ، روی سایت گذاشته و افشا نماید؟!
بخش انگليسي شبكه خبري الجزيزه اعلام کرد: ويكي ليكس نزديك به ۴۰۰هزار برگ از اسناد محرمانه ارتش آمريكا را در اختيار رسانهها قرار داده است. اين اسناد مربوط به جناياتي است كه نظاميان آمريكايي از ابتداي سال ۲۰۰۴تا پايان سال ۲۰۰۹در عراق مرتكب شدهاند و اسناد و مدارك مربوط به آن تاكنون مخفي مانده بود.
و جالب آن که کسی هم نمیپرسد که یک سایت به نام «wikileaks» چگونه به این اسناد راه یافته و از آنها نسخه برداری نموده و در اختیار رسانهها قرار داده است. هر چند که این فقط یک فقره از اسناد افشا شده توسط این سایت میباشد.
ج – بلکه واقعیت این است که قدرت و ثروت در آمریکا و کشورهای تحت سلطه، بین دو حزب یا بهتر بگوییم دو باند مخوف ماسونی – صهیونیستی، به نامهای «دمکرات» و «جمهوریخواه» تقسیم شده است. کلیهي نهادهای دولتی، بانکهای دولتی و خصوصی، رسانهها، معادن و ... متعلق به این دو باند است. البته اخیراً گروههای دیگری مانند «تیپارتی» و «سبزها» نیز قد علم کردهاند که آنها نیز ساخته و پرداختهی خودشان است.
بدیهی است که سازمانهای پلیسی، امنتی، نظامی آمریکا و شرکتهای خصوصی پیمانکار سیا و پناگون آمریکا نیز در اختیار این دو باند میباشد. لذا هر کدام که به قدرت میرسند، در صورت اختلاف و نیز ضرورت، اسنادی بر علیه دیگری را افشا میکنند. و گرنه آنجا به کمتر از این هم کسی از این جرأتها ندارد و همه میدانند که اگر کلمهای اضافی و یا خارج از حدود و مسیر تعیین شده بگویند، گوانتامالا در انتظارشان است. چه رسد به افشای ده و صدها هزار نسخه اسناد محرمانهی امنیتی و نظامی.
د – قضیه افشای این اسناد از این قرار است که دوم نوامبر، روز انتخابات مجلس نمایندگان آمریکا میباشد. در آمریکا مردم مجلس را انتخاب ميکنند و مجلس نیز رئیس جمهوری را بر میگزیند. حزب حاکم اکنون دمکراتها هستند که اوباما از این حزب به ریاست جمهوری رسید.
واقعیت این است که جو اذهان عمومی آمریکا، به خاطر وعدههای دروغ به ویژه در زمینهی پایان جنگ و اشغالهای نظامی، شدیدتر شدن بحران اقتصادی، تورم و بیکاری و ... از یک سو و ضد تبلیغ گستردهی حزب رقیب (جمهوریخواهها) از سویی دیگر، سبب به مخاطره افتادن اعتبار و محبوبیت حزب دمکرات و اوباما برای انتخاب مجدد در چهار سالهی دوم گردیده است. لذا این حزب اسنادی بر علیه جنایات آمریکا که عمدتاً در دوران جمهوریخواهها (جرج بوش) بوده است را در اختیار این سایت گذارده تا افشا نموده و بر علیه جمهوریخواهها تبلیغ نماید.
ھ – از سوی دیگر، جمهوریخواهها نیز بیکار نشستهاند. بلکه سعی دارند با تبلیغات گسترده، سمت و سوی این هجمه را به سوی حزب دمکرات و اوباما برگردانند و حوادث اتفاقیه را ناشی از ناتوانی او قلمداد نمایند.
نقطهی مشترک هر دو حزب این است که به بهانهی افشای اطلاعات محرمانه، واقعیتهای جنایات آمریکا در عراق را نزد اذهان عمومی خفیف کنند. به عنوان مثال: در این اسناد آمده است: «قریب 750 نفر غیر نظامی عراقی توسط نیروهای امنیتی و نظامی آمریکا کشته شدند»! بدیهی است که اذهان عمومی در نگاه اول گمان میکند که سندی بر علیه جنایات آمریکا افشا شده است، اما چه سندی؟! کشتار مردم در کجا روی کاغذ مستند شده است که ویکی لینکسها آن را به دست آورده و افشا کنند؟ و اساساً چه سندی بالاتر از جنازههای روی دست مانده و خانوادههای بدبخت شده وجود دارد. انتشار این سند و این خبر به خاطر آن است که کشته شدن بیش از یک میلیون عراقی غیر نظامی، به 750 نفر تقلیل یابد و این رقم به ثبت برسد.
و – رسالت صهیونیسم بینالملل نیز این است که با تبدیل «تهدیدها به فرصتها» از همهی این ماجرا و جو ایجاد شده بر علیه آمریکا و انگلیس، باری به سود اهداف خود در منطقه و به ویژه علیه جمهوری اسلامی ایران، به عنوان قویترین و محبوبترین کشور و نظام منطقه خاورمیانه ببندد. لذا تمامی قوای سایبری خود را مجهز میکند تا بگوید: محور اصلی شرارتها ایران است. آنها سعی کردند به بهانهی افشای اسناد بر علیه جنایات آمریکا در عراق یک وجهی قانونی و واقعی به اسناد بدهند [و چه بسا اسناد درستی را هم در راستای اهداف فوق ارائه داده باشند]، اما نشان دهند که اغلب جنایات واقع شده در عراق کار نیروهای امنیتی و حامیان نوری مالکی است و ایران نیز از او حمایت میکند.
دولتهای صهیونیستی آمریکا و انگلیس که برای حضور نظامی در عراق و افغانستان و نیز هر گونه حملهی نظامی به ایران و یا حتی تهاجمات سیاسی و اقتصادی با مخالفت شدید افکار عمومی خود روبرو هستند، جهت جلب نظر آنها سعی دارند به بهانهی اسناد افشا شده بر علیه دولتهای آمریکایی، به مردم القا کنند که سربازان آمریکایی و انگلیسی تجاوزگر و غارتگر در عراق، توسط نیروهای ایرانی و یا دست کم با کمک آنها کشته شدهاند!
البته ناگفته نماند که یکی دیگر از اهداف صهیونیسم بینالملل در این غبار پراکنی مجدد در اذهان عمومی مردم آمریکا و انگلیس بر علیه جمهوری اسلامی ایران، احساس به بن بست رسیدن نظامهای حاکم بر دو کشور در مقابله با ایران و نیز فشار افکار عمومی و تمایل برخی از سران برای عقب نشینی، به ویژه در مقابل ایران هستهای میباشد. به همین خاطر شاهدیم که سران سیاسی انگلیس در موضعگیری نسبت به مطالب مندرج در اسناد به اصطلاح افشا شده، بدون توجه به موارد مندرج در آن، فقط بر مسئلهی ایران تکیه کرده و در رسانهها میگویند: «ما خجالت میکشیم به مردم بگوییم که با ایران روابط داریم». در حالی که همگان میدانند روابط انگلیس با ایران، از همان ابتدا رابطهی دزد و صاحبخانه بوده است که اکنون صاحبخانه بیدار شده و آرامش دزد را به هم زده است. وانگهی افکار عمومی آنها نیز بر علیه جنگافروزی نظاماتشان است و نه ارتباط با ایران.
کلمات کلیدی:
سیاسی