آیا دلایل نقلی بر اینکه دوازده امام مصادیق آیه اولی الامر هستند وجود دارد؟ اگر وجود دارد آیا منابع آن در کتب اهل سنت هم هست؟ چه دلایل نقلی بر عصمت همه دوزاده امام وجود دارد؟ (مترجمی)
ایکس - شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالا و شبهات: واژه "اولی الامر" در دو آیه ذیل آمده است:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً» (النّساء، 59)
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد، خدا را اطاعت كنيد و پيامبر و اولياى امر خود را [نيز] اطاعت كنيد پس هر گاه در امرى [دينى] اختلاف نظر يافتيد، اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داريد، آن را به [كتاب] خدا و [سنت] پيامبر [او] عرضه بداريد، اين بهتر و نيكفرجامتر است.
«وَإِذَا جَاءهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُواْ بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُوْلِي الأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلاَ فَضْلُ اللّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلاَّ قَلِيلاً»
ترجمه: و چون خبرى [حاكى] از ايمنى يا وحشت به آنان برسد، انتشارش دهند و اگر آن را به پيامبر و اولياى امر خود ارجاع كنند، قطعاً از ميان آنان كسانىاند كه [مىتوانند درست و نادرست] آن را دريابند، و اگر فضل خدا و رحمتِ او بر شما نبود، مسلّماً جز [شمارِ] اندكى، از شيطان پيروى مىكرديد.
اگر چه در سؤال فقط مستندات نقلی درخواست شده است، اما قبل از رسیدن به آن، توجه به چند نکته لازم و ضروری است:
الف – خطاب آیه به مؤمنین (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ) میباشند. پس معلوم میشود که مؤمنین در مواردی با هم وارد اختلاف و حتی نزاع نیز میشدند.
ب – اگر چه در آیهی اول اطاعت از خدا، رسول و اولیالامر مترادف (هم ردیف) آمده است، اما «أَطِيعُواْ الله» جداگانه و «وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ» نیز جداگانه آمده است، چرا که اطاعت خدا یک نحو دیگر است و از سنخ اطاعت عبد از معبود است [اگر چه در اطاعت از رسول متجلی میگردد]، اما اطاعت از رسول، اطاعت از فرستادهی خدا در راستای بندگی اوست.
ج – اما «أُوْلِي الأَمْرِ» کسانی هستند که اگر چه به آنان وحی نمیرسد، نبی و رسول نیستند و صاحب کتاب و شریعت نمیباشند، اما اطاعت از آنان در راستای اطاعت از خدا و رسول، بر مؤمنین واجب میباشد و به طور حتم خداوند متعال امر به اطاعت (آن هم مترادف اطاعت رسول) از کسانی نمیکند که معصوم نباشند:
مرحوم علامه طباطبایی رحمةالله علیه در این باره مینویسد: «اولیالامر، طایفه میباشند که بهرهاى از وحى ندارند، و كار آنان تنها صادر نمودن آرايى است كه به نظرشان صحيح مىرسد، و اطاعت آنان در آن آراء و در اقوالشان بر مردم واجب است، همان طور كه اطاعت رسول در آرايش و اقوالش بر مردم واجب بود، و به همين جهت بود كه وقتى سخن به وجوب رد بر خدا و تسليم در برابر او كشيده شد. و فرمود وقتى بين شما مسلمانان مشاجرهاى در گرفت بايد چنين و چنان كنيد، خصوص اولى الامر را نام نبرد، بلكه وجوب رد و تسليم را مخصوص به خدا و رسول كرد، و فرمود: "فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ، إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ..." (يعنى پس اگر در چيزى نزاع كرديد، حكم آن را به خدا و رسول برگردانيد ...)،» (المیزان، ذیل آیه)
*- از همین آیات معلوم میشود که "اولی الامر" باید کاملاً عالِم و عامِل به کتاب و سنتالرّسول صلوات الله علیه و آله باشند، و هیچ گاه چه به عمد و چه به سهو و چه از روی خطا و نادانی و فراموشی و ...، به غیر از کتاب و سنّت حکم و عمل نکنند؛ که مجموع این کمالات و فضایل به صورت اتمّ آن، تا حدی که اطاعت از آنان مترادف اطاعت از رسول (ص) باشد، فقط در شخصیت و شخص معصوم جمع میشود. چنان چه در آیات و احادیث دیگر آمده است که اطاعت هر که به عمد یا سهو، خلاف امر خدا و رسول (ص) امر کند و یا به فسق و فجور و فحشا و ... امر کند، جایز نمیباشد.
اولی الامر، در احادیث شیعی:
شاید بتوان گفت که متواترترین حدیث در این زمینه، همان خطبه مشهور غدیر خم است. جملهی معروف «مَن کُنتُ مَولاهُ فَهذا عَلیٌ مَولاه»، یعنی هر کس من "ولی و اولی الامر" او هستم، علی علیه السلام "ولی و اولی الامر" اوست.
و همین طور است فراز ذیل از خطبه غدیر که به ولایت خودشان، امام علی و سایر ائمه علیهم السلام تصریح کردند:
«مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ آخِرُ مَقامٍ أَقُومُهُ فی هذا الْمَشْهَدِ، فَاسْمَعوا وَ أَطیعوا وَانْقادوا الأمرُ (الله) رَبِّکُمْ، فَإِنَّ الله عَزَّوَجَلَّ هُوَ مَوْلاکُمْ وَإِلاهُکُمْ، ثُمَّ مِنْ دونِهِ رَسولُهُ وَنَبِیُهُ المخاطِبُ لَکُمْ، ثُمَّ مِنْ بَعْدی عَلی وَلِیُّکُمْ وَ إِمامُکُمْ بِأَمْرِالله رَبِّکُمْ، ثُمَّ الْإِمامَةُ فی ذُرِّیَّتی مِنْ وُلْدِهِ إِلی یَوْمٍ تَلْقَوْنَ الله وَرَسولَهُ.»
ترجمه: هان مردمان! آخرین بار است که در این اجتماع به پا ایستاده ام. پس بشنوید و فرمان حق را گردن گذارید؛ چرا که خداوند عزّوجلّ صاحب اختیار و ولی و معبود شماست؛ و پس از خداوند ولی شما، فرستاده و پیامبر اوست که اکنون در برابر شماست و با شما سخن می گوید. و پس از من به فرمان پروردگار، علی ولی و صاحب اختیار و امام شماست. آن گاه امامت در فرزندان من از نسل علی خواهد بود. این قانون تا برپایی رستاخیز که خدا و رسول او را دیدار کنید دوام دارد.
امام باقر «عليهالسلام» در تفسير اين آيه فرموده است :
*- «اولیالامر، امامان از فرزندان علی و فاطمه هستند، تا آنكه روز قيامت بر پا شود. [صدوق، کمالالدین، باب ٢٢، ص ٢٢٢].»
*- حكيم گويد: «به امام صادق عليهالسلام عرض كردم: مرا از «اولیالامر» كه خدا به اطاعت ايشان امر كرده است، خبر بده؟ امام به من فرمود: آنان علی بن ابی طالب، حسن، علی بن الحسين، محمد بن علی و جعفر يعنی من هستيم، سپاس خدا را به جای آوريد كه به شما امامان و رهبرانتان را در زمانی شناساند كه مردم آنان را آنكار میكنند. (عیاشی. تفسیر عیاشی، ص ٢٥٢)
اولی الامر، در منابع اهل تسنن:
متأسفانه در منابع اهل تسنن، تعاریف و مصادیق متعدد و حتی مغایری از مصداق "اولی الامر" آمده است. از امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام گرفته، تا حکام و خلفای وقت (برخی به قید این که خلاف حکم خدا، حکم نکنند).
اساساً بنیان انحراف در اندیشه اسلامی و ریشه اختلاف در جوامع اسلامی از همانجا آغاز شد که گفتند: "هیچ الزامی ندارد که حتماً علی بن ابی طالب، اولیالامر باشد"، هر کدام از ما که به خلافت و حکومت رسیدیم، میشویم "اولی الامر" و بالتبع اطاعت مردم از ما واجب میشود!
این تفسیر به رأی، تأویل غلط و مصداقسازی ناروا، از جمله همان "تحریفهای معنوی" است که در خصوص آیات کریمهی قرآن مجید صورت پذیرفته است. همین تحریف معنوی سبب شد تا حتی "معاویه لعنةالله علیه" را به رغم لعن مستقیم پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، "امیرالمؤمنین" بخوانند، و حال آن که ایشان این لقب را مخصوص علی بن ابیطالب علیه السلام قرار داده بودند.
بر اساس همین تحریف معنوی، یزید هم برای آنان امیرالمؤمنین شد و برای سیدالشهداء امام حسین علیهالسلام، به اتهام عدم بیعت با "ولی الامر (یزید ملعون)"، حکم و فتوای قتل صادر کردند.
در منابع اهل سنت، این تعابیر در خصوص اولی الامر دیده میشود:
*- اولی الامر ابوبکر و عمرند؛
*- اولی الامر خلفای راشدین یعنی ابوبکر، عمر، عثمان و علی علیه السلام هستند؛
*- اولی الامر، ابوبکر، عمر، عثمان، علی و ابن مسعود می باشند؛
*- اولی الامر، همه اصحاب پیامبرند؛
*- اولی الامر، مهاجرین، انصار و تابعین هستند؛
*- اولی الامر، فرماندهان سریّهها در زمان پیامبران میباشند . بنابراین اقوال، در اعصار دیگر اولی الامر وجود خارجی نخواهند داشت.
*- اولی الامر، فرماندهان لشکر اسلام در هر زمان میباشند؛
*- اولی الامر زمامداران حق و والیان عادل هستند، مثل خلفای راشدین و کسانی که به آن ها اقتدا می کنند، و اما زمامداران جور، مستحق عطف بر خدا و رسولش در وجوب اطاعت نیستند؛
*- اولی الامر هر کسی است که سرپرستی امر چیزی را به طور صحیح به عهده گیرد، که از ولایت زمامداران تا ولایت مرد بر زن و والدین بر فرزند، همه را شامل میشود .
و ... . (فخر رازی (مفاتیح الغیب، ج 10، ص 144) - زمخشری (الکشاف) - طبری (جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج 5، ص 180) و ... .
*- در عین حال فخر رازی مینويسد: از مقدمه ابتدا آيه استفاده میشود که اولی الامر که در آيه به آنها اشاره شده حتما بايد معصوم بوده باشند. (تفسیر کبیر، ذیل آیه)
شيخ سليمان حنفى قندوزى كه از دانشمندان معروف اهل تسنن است، تصریح دارد که اين آيه در باره على (علیه السلام) نازل شده است. (ينابيع المودة)
و ...
مرتبط (با تحریف معنوی):
تحریف یعنی چه؟ با قبول تحريف و دگرگونی دو کتاب آسمانی ، قرآن هم قابل تحريف میشود. آیا این درست است؟
- تعداد بازدید : 2040
- 14 تیر 1394
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: قرآن