ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: یک موقع هدف از سؤال (هر چه که باشد) این است که خداوند متعال و رحمت و عدالت و نعمت او زیر سؤال برده شود [که اخیراً بسیار رواج یافته است]، آن وقت دیگر پاسخ مهم نیست. یک موقع هدف دانستن پاسخ سؤال است، آن وقت سؤال به نتیجه متهم و محکوم کردن خداوند سبحان ختم نمیشود.
اگر دقت کنید، خدا را نفی نمیکنند، چرا که اولاً مخاطب نمیپذیرد، ثانیاً برای شبهه افکنان، انکار و کفر کافی نیست، بلکه میخواهند نوعی دشمنی و بغض بین بندگان با خدا ایجاد کنند.
در چنین شرایطی، هیچ فرقی نمیکند که سؤال و یا پاسخ آن چه باشد، همه چیز را با هم مخلوط میکنند تا بگویند: این چه عدلی است؟ این چه رحمتی است؟ این چه نعمتی است و ...؟
به همین سؤالی که مرقوم نمودید دقت فرمایید، از غیبت امام زمان علیه السلام گرفته و به معلول و فلج رسیده و آن را در مقابل امر "جهاد" گذاشته، تا در نهایت بگوید: "این هم شد نعمت؟!"
پس معلوم است که او به دنبال دلایل غیبت و یا جهاد معلول نیست، بلکه میخواهد ضمن انکار، بغض و دشمنی نیز ایجاد کند؛ از این رو ما باید ضمن مطالعه و دانستن پاسخها، به این اهداف و ترفندها نیز توجه داشته باشیم.
الف – امتحان خداوند متعال، به ویژه در ارتباط با بندگی خودش، اطاعت از رسول اکرم صلوات الله علیه و آله و تبعیت از امامان (اهل عصمت) علیهمالسلام، همیشگی است و اختصاصی به مردمان صدر اسلام ندارد. پس هر گاه مردمان تغییر یافتند، مقدرات نیز متغیر میشود.
ب – کفار سنّتی و مدرن جای خود، به همین جامعه اسلامی نگاه کنیم، آیا گرایش به اسلام معاویهای، یزیدی (امریکایی و انگلیسی امروز)، در میان مسلمین کم است؟ یا خوارج و منافقین؟ یا انسانهای جاهل و غافل؟ یا کسانی که دین، قرآن، اسلام، امام و آخرت خود را به قیمت اندکی از متاع دنیا میفروشند؟!
امیرالمؤمنین علیه السلام، از چه کسانی کشید؟ و امروز چه کسانی سبب آزار حضرت مهدی علیه السلام هستند؟ فرمود:
«قَدْ آذَانَا جُهَلَاءُ الشِّيعَةِ وَ حُمَقَاؤُهُمْ وَ مَنْ دِينُهُ جَنَاحُ الْبَعُوضَةِ أَرْجَحُ مِنْه.» (صحیفة المهدی، قیومی اصفهانی، 351)
ترجمه: همانا جاهلین شیعه و احمق هایشان، و آن که بال پشه از دین وی سنگین تر است، موجب آزار ما هستند.
پس، اگر مردم به جای اسب و الاغ سوار خودرو و هواپیما میشوند و به جای جنگ با شمشیر و نیزه، با سلاحهای گرم و اتوماتیک و کنترل از راه دور میجنگند و ...، "ابزار" تغییر یافته است و این دلیل نمیشود که حتماً انسان نیز تغییر یافته باشد.
به قول شهید مطهری رحمة الله علیه: «ما باید خدا را شکر کنیم که در زمان ایشان نبودیم، وگرنه از خوارج بودیم». (نقل به مضون از کتاب جاذبه و دافعه امام علی علیه السلام)
ج – باید دقت کنیم که چه چیزی از نظر ما غایب شده است و یا "غیبت امام" در چه موردی است؟ آیا امامی نیست که ما بابت آن به خدا شکایت بریم و گلهمند شویم که ما چرا امام نداریم؟ یا آن که امام هست، هیچ چیزی هم تغییر نیافته، بلکه اولاً امام در رؤیت همگان نیست که ترور شود، ثانیاً حکومت نمیکند. (مثل نُه امام دیگر که حکومت نداشتند).
به تعبیر خودشان، مثل خورشید در پس پرده ابر است. یعنی نمیبینیدش، نه این که وجود ندارد، پس همگان خواه ناخواه، به میل و اختیار و یا جبر و اکراه، از برکات خورشید وجودش استفاده میکنید.
د – باید دقت کنیم که حال ظهور امام علیه السلام، برای تحقق چه امری است؟ و آیا زمینه برای آن مساعد است یا خیر؟
ظهور، برای یک قیام جهانی، به منظور ساقط کردن حکومتهای جاهل، کافر، مستکبر و ظالم از یک سو و استقرار "حکومت عدل الهی" از سوی دیگر است. پس باید زمینههای لازم آن در جهان، به ویژه در میان مسلمین و بالاخص در میان شیعیان فراهم باشد.
حال ما صلوات میفرستیم، خوب هم میفرستیم – دعا فرج میخوانیم، خوب هم میخوانیم – خود را شیعه و منتظر مینامیم، و خوب هم ادعا میکنیم، اما آیا واقعاً از شیعیان، محبین و منتظران چنین قیام و حکومتی هستیم؟!
پس نباید شعار "آن زمان و این زمان" بدهیم و آن هم برای آن که [العیاذ بالله]، خدا را متهم و محکوم کنیم. بلکه باید با جدیت در معرفت، ایمان، علم، عمل و اخلاص خود بکوشیم، خودسازی کنیم، ضرورتها نیازها را تشخیص دهیم، بصیر باشیم و در این میدان نقشآفرینی کنیم، تا توفیق درک دروان این ظهور و قیام، مقدر ما گردد.
جهاد و شخص معلول:
یک - دقت کنیم که شخص معلول را خدا معلول نیافریده است. بلکه خلقت خداوند متعال قانونمند است و همه چیز بر اساس نظام "علیّ و معلولی" میباشد. پس همانطور که اگر به گیاه آب نرسد خشک میشود – نظام شهری بیرویه باشد، هوا آلوده میگردد – نظام صنعتی غیر علمی باشد، گازهای گلخانهای لایه ازون را سوراخ میکنند و ...؛ اگر تمامی قوانین سلامت (جسمی، روانی، اعتقادی، رفتاری و ...) رعایت نشود، به نطفه، جنین، نوزاد و طفل و حتی انسان سالم آسیب میرسد. پس به قول معروف، "از ماست که بر ماست".
«ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُم بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ» (الرّوم، 41)
ترجمه: به سبب آنچه دستهاى مردم فراهم آورده، فساد در خشكى و دريا نمودار شده است، تا [سزاىِ] بعضى از آنچه را كه كردهاند به آنان بچشاند، باشد كه بازگردند.
نکته: برخی باز ظاهربینی و سادهنگری میکنند و معترض میشوند که «مگر ما چه کردیم؟»؛ اما اگر از تمامی قصورها و تقصیرها نیز مبرا باشند، دلیل نمیشود که رفتار دیگران برای آنها آثار سوئی نداشته باشد. یعنی همان ظلم، ظالم و مظلوم.
به عنوان مثال: کسی که خودرو ندارد، در هوای آلودهی شهری زندگی میکند که سبب آلودگی آن خودروهای دیگران است – همین طور است آثار سوء جنگها، مصرف آب، تولیدات و سموم شیمیایی، مواد خوراکی مضرّ و ناسالم – آثار تحریمها و مثلاً کمبود دارو – تهاجم فرهنگی و آثار سوء تقلید کور و ... . همه ظلم است و اثر میگذارد، اما انسان غافل، به جای محکوم کردن ظالم و قیام علیه او، رو به خدا میکند و معترض میشود که «خدایا مگر من چه کردم؟»
دو – "جهاد"، فقط جنگ نیست که اگر کسی معلول بود، به خدا شاکی شود. جهاد هر گونه تلاشی است که جنبه مقابله با دشمنان خدا، اسلام و مسلمین را نیز داشته باشد. واژه جنگ در قرآن، احادیث و فقه، "قتال" است، نه جهاد.
پس، جهاد علمی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و ... نیز از اقسام جهاد است و البته خودسازی "جهاد اکبر" است، که سالم و معلول میتوانند در این عرصه تلاش کنند.
سه – نکته مهم دیگر آن که اسلام دین عملزدگی صرف نمیباشد. همیشه «ایمان و عمل صالح» با هم ذکر شده است و عمل بدون ایمان نیز "حبط" میشود. از این رو، توجه به "ولایت" که در «تولا و تبرا» تجلی مییابد، روح هر کاری است.
پس گفتهاند که "نیت" شرط است – موافقت و مخالفت شرط است – هدف شرط است – حبّ و بغض قلبی شرط است – جهتگیری شرط است و ...، پس اینها اگر درست شد، خدا هیچ کس را بیش از توان و وسعاش مکلف نکرده است، پس او از آثار دنیوی و پاداش اخروی عبادت، جهاد، قتال و هر حرکت فیسبیل الله محروم نمیماند.
حکایت:
در جنگ صفین، یکی از یاران و سپاهیان امیرالمؤمنین علیه السلام، به ایشان عرض کرد: "کاش برادرم نیز اینجا بود و در رکاب شما (امام زمان) میجنگید!"
ظاهراً برادرش برای انجام کاری (مثل تجارت یا ...) به سفر رفته بود. حضرت از ایشان پرسیدند: "آیا او با ما بود – از ما بود؟" – عرض کرد: بله یا امیرالمؤمنین، ایشان از شیعیان و محبین شماست. ایشان فرمودند: پس با ما هستند.
پس امروز نیز هر کس کربلایی باشد، کربلایی است، اگر چه چهارده قرن گذشته، و آن واقعه نیز عیناً تکرار نمیشود. اما هر انسانی امتحان میشود که کربلایی هست یا نه؟ با امام هست یا نه؟ اهل قیام و جهاد هست یا نه؟ و همگان در هر شرایطی میتوانند "جهاد فیسبیلالله" کنند.
کلمات کلیدی:
گوناگون امام مهدی عدل