ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: از نحوهی جمعبندی و نتیجهگیری، معلوم میشود که نه مشکلی با ناهنجاریهای اجتماعی دارند و نه به دنبال راه حل هستند، و اتفاقاً آنها هستند که سود میبرند و به همین دلیل ترویج نیز میکنند، بلکه بهانهای پیدا کردهاند که به قول معروف گریزی به صحرای کربلایشان بزنند و "ولایت فقیه" و مدیریت او را زیر سؤال ببرند.
حال چه پاسخی دهیم و چگونه؟ از ناهنجاریهای اخلافی و رفتاری مثل اعتیاد یا فحشا و علل متعدد پیدایش یا رواج آن بگوییم، یا از "ولایت فقیه"، تعریف، شرح وظایف، حدود اختیارات و نحوهی مدیریت آن بگوییم؟ یا یک باب مستقل و مفصلی مستند و تحلیلی باز کنیم که چه کسانی از فساد، فحشا، اعتیاد و انواع ناهنجاریهای اعتقادی، رفتاری و ... سود میبرند؟
الف – ناهنجاریهای رفتاری، که تماماً به ناهنجاریهای اعتقادی و اخلاقی (فرهنگی) بر میگردد، همیشه بوده و هست و خواهد بود، و صدها و هزاران علت دارد، و حکومتها نیز قادر نیستند که به طور کلی ریشهکن کنند، چه حکومت لیبرال دموکراسی امریکایی باشد، چه حکومتهای به ظاهر دموکراسی و در واقع فراماسونی جهان غرب باشد، چه حکومتهای سوسیالیستی شرقی و چه حکومت اسلامی، حتی با رهبری شخص معصوم علیه السلام نیز همه این مشکلات مرتفع نمیگردد، مگر این که مردم کاملاً مسلمان (تسلیم) شوند. خب، حالا کدامشان سود میبرند؟!
ب – در زمان وجود مقدس رسول الله صلوات الله علیه و آله، حکومت امامان امیرالمؤمنین و امام حسن علیهماالسلام نیز انواع فسادها و ناهنجاریها وجود داشت که محکمهها برقرار شده و جزاها و یا حدود به اجرا در میآمد. با این همه گسترش این ناهنجاریها به حدی رسید که به ملعونهای فاسد، فاجر و ظالمی چون معاویه و یزید، امیرالمؤمنین میگفتند و امامان را به مسلخ میکشاندند و به شهادت میرساندند.
ج – هر موقع به نفعشان باشد، میگویند: "علت العلل این ناهنجاریها، مشکلات اقتصادی، تورم و بیکاری است" – "هر موقع به نفعشان باشد، میگویند: ریشه در ممنوعیتهای احکام اسلامی و نبود دموکراسی کامل دارد" – هر موقع به نفعشان باشد، میگویند: "این تحریمها، سبب کمبودها و عقدهها شده است، پس اگر تسلیم شویم و تحریم برداشته شود، اصلاح میشود" ... و اکنون مدیریت "ولایت فقیه" را مطرح میکنند.
د – روش فاسدان، فاجران و ظالمان این است که همیشه دیگران را مقصر گناهان و ظلمهای خودشان نشان میدهند – سارقان خودشان بیرون دویده و درون جمعیت قرار میگیرند و فریاد آی دزد، آی دزد، سر میدهند و اگر بتوانند یک نفر را پیدا میکنند و تحت عنوان دزد او را مورد ضرب و شتم قرار داده و خودشان از مهلکه فرار میکنند. حالا تا مردم بفهمند که او دزد نیست و تا بفهمند که دزد واقعی کیست؟ دیگر کار از کار به نفع آن که سودش را میبرد گذشته است.
ﻫ – ولایت فقیه، قویتر از ولایت معصوم علیه السلام نیست، و ولایت آنان نیز قویتر از ولایت الله جلّ جلاله نمیباشد، اما این همه کفر، شرک، نفاق، ظلم، جهل و جنایت نیز در عالم وجود دارد؛ چرا که خداوند متعال دار دنیا را دیار جبر قرار نداده است و معنای این ولایت نیز تحقق نوعی جبر نمیباشد. بلکه مردم در عین حال که به عقل و وحی هدایت میشوند و هادیانی چون صاحبان ولایت دارند، مختارند که این هدایت را بپذیرند یا نپذیرند.
آن که مسیر باطل و ناهنجاریهایی چون اعتیاد، فحشا، فساد، سرقت و ... را برگزیده، در همین جامعه و میان ملتی زندگی میکند که راه خدا، ایمان، تقوی، عمل صالح، جهاد فی سبیل الله و ... را برگزیده است و از نعمت رهبری، نظام، خیرخواهان و ... بهرهمند میگردد.
و – بهرهمندی از برکات ولایت، مشروط است و بستگی به چگونگی و میزان "هدایت پذیری" دارد، هدایت الهی نیز مشروط است؛ حتی نصرت الهی برای مؤمنین در این راه نیز مشروط است و "اگر" دارد، چنان که فرمود: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ - اى كسانى كه ايمان آوردهايد، اگر خدا را يارى كنيد ياريتان مىكند و گامهايتان را استوار مىدارد./ محمد صلوات الله علیه و آله، 7» - حتی وقتی نعمتی چون متاع دنیا و نعمتهای بزرگتری چون: رسول، کتاب، دین، ولایت، امامت ... و نظام جمهوری اسلامی ایران موهبت میشود، ازدیاد این نعمات نیز مشروط است و "اگر" دارد، چنان که فرمود: «وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِن شَكَرْتُمْ لأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ - و آن گاه كه پروردگارتان اعلام كرد كه اگر واقعاً (در عقل، قلب، زبان و عمل) سپاسگزارى كنيد، [نعمت] شما را افزون خواهم كرد، و اگر ناسپاسى نماييد، قطعاً عذاب من سخت خواهد بود.»
ز – پس، صِرف این که بگوییم: خدا هست، پیامبر هست، کتاب هست، امام هست، ولایت فقیه هست و ...، دلیل نمیشود که همه چیز به صورت غیبی درست شود، بلکه ایمان، پذیرش و عمل شرط تحقق است، حال چه 36 سال بگذرد، چه 1400 سال.
ز – نه تنها "ولی فقیه" مسئولیت اجرایی ندارد، بلکه نیروهایش را نیز از آسمان با خود نمیآورند، بلکه همین بدنه نظام که از مردم و به انتخاب مردم میباشد، نیروهای اجرایی هستند. مجلس، دولت، دستگاهها و تک تک آحاد مردم، نیروهای اجرایی هستند. پس اگر به رهنمودها توجه کردند، به دستور العملها عمل کردند، به تذکرها متذکر شدند، بصیرت داشتند و در میدان بودند، کارها اصلاح میشود، اما اگر چنین نشد و یا آن طور که باید نشد، خب، نتایج نیز مطابق با انتخابها و عملکردها میشود.
ح – اگر ولی فقیه سیاستی اتخاذ کرده باشد و یا روشی را اِعمال کرده باشد که آن سبب بروز ناهنجاری شده باشد، میشود انتقاد وارد کرد که "ضعف مدیریت رهبری" است، اما اگر با ایمان، اخلاص، بصیرت، علم و اشراف تمام، بهترین سیاستها را اتخاذ کرده باشد و بهترین دستورالعملها را صادر کرده باشد، و مهمترین تذکرات "بشارتها و انذارها" را داده باشد، اما مردم و بازوهای اجرایی که همگی از همین مردم و عمدتاً به انتخاب مردم هستند، کم توجهی و اهمال کنند، دیگر نباید به جای دیدن علل بروز مشکلات، همان عامل رفع مشکلات و معضلات را نشانه رویم و به اصطلاح خودشان، گُل به خودی بزنیم. این نگاه، اگر شیطنت نباشد، غفلت و جهالت است.
فرض کنیم که ولایت فقیه، در اتخاذ سیاستها و تبیین روشها، بفرماید که نجات از مشکلات اقتصادی، مرهون توجه کامل به پتانسیلهای داخلی است، اما دولت توجهش به الطاف خارجی باشد، مجلس هم به دنبال دولت برود و مردم نیز همانها را حمایت کنند، خب نتیجه معکوس میشود. بعد این فشار اقتصادی، کمکاری، تنبلی، رانت، رشوه، پارتیبازی، فقر، فساد و فحشا میآورد؛ بعد میگویند: ضعف مدیریت رهبری(؟!)
کلمات کلیدی:
سیاسی