مگر نمیگویند بعد از وارد شدن مصیبت، بی صبری ننموده و صبر پیشه نمایید. پس چرا حضرت یعقوب (ع) در فراق پسرش اینقد گریه کردند تا بینایی خود را ازدست دادند؟
ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: برخی معنای "صبر" را نفهمیدهاند، گمان میکنند که "صبر داشتن"، یعنی بیعاطفه، بیاحساس، بیتفاوت، بی عکسالعمل و سنگ بودن!
این معنای غلط از "صبر" که یکی از صفات کمالیه در انسان میباشد، به مثابهی آن است که بگویند: «صبر یعنی آدم نبودن»، چرا که آدم عاطفه، علاقه، احساس، خوشحالی، شادی، غم، غصه، حزن، خنده و گریه دارد.
پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، پس از گذشت سالها نیز در غم رحلت فرزندش ابراهیم علیه السلام گریه میکردند. به ایشان عرض نمودند: "شما دیگر چرا گریه میکنید، مگر پیامبر نیستید؟!»، ایشان فرمودند: چرا پیامبرم، اما پدر هم هستم.
***- البته برخی دیگر، خودشان نیز میدانند که "صبر" چه صفت والایی است و چه تأثیری دارد، تا آنجا که فرمودند: "صبر برای ایمان مثل سر است برای بدن"، بلکه میخواهند بحث را از اینجا و با مثال حضرت یعقوب علیه السلام شروع کنند، تا برسد به اینجا که بگویند: چرا حضرت فاطمة الزهراء، یا زینب کبری، امام سجاد و ... در مصیبت سیدالشهداء علیه السلام گریه کردند و چرا شما گریه میکنید؟
***- اینها هم معنا و مفهوم و اثر "صبر" را میدانند و هم اثر مودت، محبت، عاطفه، حبّ و بغض و گریه را میدانند، لذا با این جملات سعی در تحریف هر دو دارند.
صبر:
صبر، یعنی "استقامت و ایستادگی"، پس ربطی به خنده و گریه ندارد. ربطی به شادی یا عزاداری ندارد و ظهور و بروزش نه تنها در بیتفاوتی نیست، بلکه در نورافشانی هر چه بیشتر "عقل و قلب"، در "معرفت و عشق" است.
«وَاسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِينَ» (البقره، 45)
ترجمه: از شكيبايى و نماز يارى جوييد. و به راستى اين [كار] گران است، مگر بر فروتنان.
رسول اعظم، حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله که با ابلاغ وحی الهی و نیز فرمایشات خود، دستور به "صبر" دادند، خود فرمودند:
«اَلصَّبرُ ثَلاثَةٌ: صَبرٌ عِندَ المُصيبَةِ، وَ صَبرٌ عَلَى الطّاعَةِ و َصَبرٌ عَنِ المَعصيَةِ» (كافى، ج2، ص91، ح15)
ترجمه: صبر سه نوع است: صبر در هنگام مصيبت، صبر بر طاعت و صبر بر ترك گناه.
پس، همانطور که مشاهده میشود، صبر در تمامی مصادیق آن، به معنای استقامت، ایستادگی، واندادن، خودنباختن و ثبات میباشد. و گریه کردن، نه تنها منافاتی با این حالات ندارد، بلکه گاهی جهت اصلاح، تقویت و تشدید آنها نیز میگردد.
مصیبت:
معنای "مصیب" را نیز درست درک ننمودهاند. "مصیبت"، که از اصابت کردن میآید، یعنی هر واقعه یا چیزی که انسان با آن به صورت اثرگذار مواجه میگردد، خواه خوشحال کننده باشد یا ناراحت کننده. منتهی معمولاً در مصادیقی به کار میرود که موجب ناراحتی است.
مرگ پدر، مادر، فرزندان و عزیزان – بلایای طبیعی – حوادث روزمره – معضلات محیطی یا حتی جهانی – جنگ، تحریم و ...، همه "مصیب" است، چنان که ترور و شهادت ائمه اطهار علیهم السلام "مصیب" بوده و هست. و معنای صبر استقامت در مقابل این رخدادهاست و صبور کسی است که با این پیشآمدها، متزلزل نمیگردد، تسلیم نمیشود و هم چنان و بلکه محکمتر، ایستادگی و مقاومت مینماید. به این آیهی مشهور درباره اصابت کردن "مصیبت" به مؤمن و نحوهی عکس العمل او توجه نمایید:
«وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمَوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ * الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَيْهِ رَاجِعونَ» (البقره، 155 و 156)
ترجمه: و حتما شما را به چیزی (اندكى) از ترس و گرسنگى و كاهشى از مالها و جانها و محصولات، آزمايش خواهيم نمود و شكيبايان را مژده ده. [همان] كسانى كه چون مصيبتى به آنان برسد، مىگويند: «ما از آنِ خدا هستيم، و به سوى او باز مىگرديم.
کلمه استرجاع مؤمنین به هنگام اصابت یک مصیبت «قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَيْهِ رَاجِعونَ - ما از آنِ خدا هستيم، و به سوى او باز مىگرديم»، یعنی جهانبینی مؤمن، مادی نیست که با اندکی دارایی یا از دست دادن آنها، متزلزل گردد، بلکه میگوید: من که از آن پدر و مادر و فرزند و پول و قدرت و ... نبودم تا حالا که مصیبتی به من اصابت کرد، دارا یا نادار شدم، همه چیز خود را ببازم. بلکه من از آن خدایی هستم که ازلی، ابدی و باقی است و هیچ کمی و نقصانی به او راه ندارد، پس هم چنان مقاوم و با ثبات قدم ایستادگی میکنم.
یک مثال:
سالهای پیش از حضرت آیت الله حائری شیرازی، مثالی در این باره شنیدیم، بدین مضمون که میفرمود: گویا به انسان میگویند: تو مثل یک شیر قوی و قدرتمند هستی، البته دست و پایت با تعلقاتی به زمین بسته شده است. حالا خدا میگوید: من تیر میاندازم و خوب هم میاندازم و دقیقاً به هدف اصابت میکند (أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ)، ولی من این زنجیرهای وابستگی را میزنم تا تو رها شوی، پس چرا هر زنجیری را که میزنم، تو بیقراری و بیثباتی میکنی؟!
مصیبت در دعاها و زیارات:
ما فقط از رو میخوانیم، اما آنها که اهل معرفت و درک هستند، میفهمند که هیچ مصیبتی بالاتر از مصیب رحلت حضرت رسول اکرم صلوات الله علیه و آله، و بالتبع انقطاع "وحی" نیست، حال ببینیم که ذکر این مصیبت چگونه در زیارت روز شنبه که اختصاص به ایشان دارد مطرح شده و بلا فاصله کلمه استرجاع بیان میشود. یعنی به رغم اصابت چنین مصیبت عظمایی، ما متزلزل نمیشویم، چرا که از آنِ خداییم و بازگشت به سوی اوست:
«أُصِبْنَا بِكَ يَا حَبِيبَ قُلُوبِنَا فَمَا أَعْظَمَ الْمُصِيبَةَ بِكَ حَيْثُ انْقَطَعَ عَنَّا الْوَحْيُ وَ حَيْثُ فَقَدْنَاكَ فَإِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ»
ترجمه: اى محبوب دلهاى ما، ما به خاطر تو سوگواريم (مصیبت زدهایم)،و چه بزرگ است سوگوارى بر تو (مصیبت تو)، هم از آن رو كه وحى از ما بريده شد و هم از آن رو كه به فقدان تو دچار آمدهايم، پس ما از خداييم و به سوى او باز مىگرديم.
در سجده زیارت عاشورا میخوانیم:
«اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاكِرِينَ لَكَ عَلَى مُصَابِهِمْ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى عَظِيمِ رَزِيَّتِي»
ترجمه: بار الها! حمد برای توست، حمد شكرگزاران بر مصيبتزدگى آنان، خداى را سپاس بر بزرگى عزايم.
غافل و جاهل نبودن، حمد دارد و حمد و شکر صابرین، درجه رفیعی دارد. همین درک مصیبت عظیم و قرار گرفتن در جمع این مصیبتزدگان، نعمت و رحمتی است که شامل همگان نمیگردد و البته که درک این مصیبت، به همراه حزن، غم، غصه و گریه است، اما موجب استقامت و ثبات قدم بیشتر میگردد، لذا در ادامه دعا میکنیم:
«اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي شَفَاعَةَ الْحُسَيْنِ يَوْمَ الْوُرُودِ وَ ثَبِّتْ لِي قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَكَ مَعَ الْحُسَيْنِ وَ أَصْحَابِ الْحُسَيْنِ الَّذِينَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَيْنِ عليه السلام»
ترجمه: خدايا شفاعت حسين را در روز ورود [به قيامت] نصيبم كن،و ثابت بدار قدم صدق مرا نزد خود به همراه حسين و ياران حسين،آنانكه جانشان را در دفاع از حسين(درود بر او)بخشيدند.
پس، حضرت یعقوب علیه السلام بر دوری فرزند گریه کرد، اما گریههایش بر ایمان، توکل، ثبات قدم و امیدش افزود و چشمش به امام زمانش روشن شد – حضرت فاطمه علیهاالسلام در مصیبت پدر گریست، گریهای که برای دوستان بیدار کننده و برای دشمنان خوف انگیز بود، اما توأم با این گریه، در بقای دین پدرش و حمایت از ولایت و امامت، صبر و استقامت نمود ...، ما شیعیان نیز بر مصیبتهای وارده به اسلام و مسلمین و از جمله مصیبت سیدالشهداء علیهالسلام و حسینیان گریه میکنیم، اما گریهای که بر صبر و استقامت و پویایی ما افزاید. و دشمنان همین را نمیخواهند و بر نمیتابند. چنان که میگفتند: فاطمه (علیهاالسلام) نیز گریه نکند، یا اگر میخواهد گریه کند، یا در روز گریه کند یا در شب. یعنی نسبت به مصیبت وارده، عکس العمل نشان ندهد تا مردم بیدار و متذکر گردند.
- تعداد بازدید : 2724
- 16 تیر 1394
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون صبر