آیا "حدیث من عرف نفسه فقد عرف ربه" حدیث جعلی است؟ چون سند موثق و محکمی ندارد و همچنین از نظر محتوا هیچگونه همسویی با خدا شناسی نیز ندارد. لطفا اول از لحاظ سندی این حدیث را بررسی کنید
ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: در قالب سؤال، دو حکم قطعی صادر شده است! اول آن که "حدیث سند موثقی ندارد" و دوم آن که "هیچ گونه همسویی با خداشناسی ندارد"! خب حالا باید دلایل این دو حکم قطعی بیان گردد؛ اگر به این نتیجه رسیدهاید که سند موثق ندارد، و خلاف خداشناسی (معرفة الله) است، پس چرا سؤال میکنید و اگر سؤال دارید، پس چرا حکم قطعی میدهید؟
عزیزان دقت فرمایید که بعد متعرض نشوید که "تند پاسخ دادید"؟! در اینجا موضوع پاسخ به ارسال کننده محترم سؤال و کاربر گرامی نیست که تند یا کُند باشد، بلکه بحثِ توجه به روش طرح سؤال در ذهن است، بحثِ منطق سؤال و پاسخ است. اگر کسی آن قدر یقین دارد که حکم صادر میکند، پس سؤال ندارد و اگر سؤال دارد، چگونه قبل از پاسخ حکم قطعی صادر مینماید؟
حدیث:
حدیث شریف و مشهور «مَنْ عَرَفَ نفسَه فقد عَرَفَ ربَّه – هر کس خود را شناخت، پس به درستی که خدای خود را شناخته است»، نه تنها جعلی نیست، بلکه از طرق گوناگون و حتی به اشکال متفاوت نیز بیان شده است.
این حدیث در (بحارالانوار، ج 95، ص 452) به عنوان حدیث قدسی، که پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله فرمودهاند آمده است و هم چنین در (غررالحكم، ص 232) - (مصباح الشريعه، ص 13) – (الغرر و الدرر آمدى) و هم چنین در (شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد (چاپ مصر، ج 20/ صفحه 292) و ... به نقل از امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام آمده است.
پس تواتر نقل حدیث و اشتهار آن، نیاز به بررسی سندی را مرتفع نمود، و حال به بررسی موضوع و محتوی توجه کنیم.
احادیث مشابه:
به همین معنا، احادیث دیگری نیز وجود دارد:
*- پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله فرمودند: «أَعْرَفُکُمْ بِنَفْسِه، أَعْرَفُکُمْ بِرَبِّه - داناترین شما در خودشناسی، خداشناسترین شما است / الأنوار الساطعة فی شرح الزیارة الجامعة ،ج1،ص:75»
*- امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: «أَفَضَلُ الْمَعْرِفَة، مَعْرِفَةُ الأَنسَانِ نَفْسُه - برترین آگاهی و معرفت آن است که انسان نفس خود را بشناسد / غرر الحکم/ترجمه آقای انصاری/ج1/ص179» و ... (حاشیه).
*- امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام: الكَيِّسُ مَن عَرَفَ نفسَهُ و أخلَصَ أعمالَهُ - کیّس كسى است كه خود را بشناسد و اعمالش را [براى خدا ]خالص گرداند (غرر الحكم : 1139)
آیات قرآنی:
چطور ممکن است که جانور شناسی، ستاره شناسی، تاریخ شناسی و ...، همه به خداشناسی مربوط باشد و نقش مؤثری ایفاد نماید، اما «خودشناسی» به «خداشناسی» ربطی نداشته باشد، یا به قول مطروحه در سؤال «هیچگونه همسویی با خدا شناسی» نداشته باشد؟!
آیا جز این است که خداوند سبحان، خود را با اسما و آیاتش (نشانههایش) شناسانده است؟ و آیا جمیع اسما و آیات (نشانهها) مخلوق نیستند و آیا انسان از این اسما و آیات و به تعبیری سرآمد آنها نمیباشد؟ و آیا جانورشناسی یا نجوم، از خودشناسی مهمتر است و در خداشناسی مؤثرتر میباشد؟ آیا تمام قرآن، انسانشناسی و انسانسازی نیست؟
«لَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ كِتَابًا فِيهِ ذِكْرُكُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ» (الأنبیاء، 10)
ترجمه: در حقيقت، ما كتابى به سوى شما نازل كرديم كه يادِ شما (شرح شما) در آن است. آيا نمىانديشيد؟
چون "خود شناسی"، راه و سبب خداشناسی میشود، فرمود: "خدا فراموشی" سبب خودفراموشی و خروج از پوسته، شاکله و مسیر انسانیت (فسق) میگردد:
«وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ أُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ» (الحشر، 19)
ترجمه: و چون كسانى مباشيد كه خدا را فراموش كردند و او [نيز] آنان را دچار خودفراموشى كرد آنان همان نافرمانانند.
خداشناسی:
انسان خداوند سبحان را در کجا میبیند و میشناسد؛ جز ابتدا در خودش و سپس در بیرون از خودش (عالم هستی)؟
«وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ» (ق، 16)
ترجمه: ما انسان را آفريدهايم و مىدانيم كه نفس او چه وسوسهاى به او مىكند، و ما از شاهرگ [او] به او نزديكتريم.
انسان چگونه خدای را در خودش و عالم بیرون میشناسد، جز با ابزاری شناختی که در وجود خودش نهادینه شده است (عقل و قلب)؟! پس عالم بیرون نیز با عالم درون و ابزارش شناخته میشود. لذا فرمود که عقل نبی درونی است و انبیای الهی صلوات الله علیهم اجمعین، نبی بیرونی هستند.
«أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَكِن تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ» (الحج، 46)
ترجمه: آيا در زمين گردش نكردهاند، تا دلهايى داشته باشند كه با آن بينديشند يا گوشهايى كه با آن بشنوند؟ در حقيقت، چشمها كور نيست ليكن دلهايى كه در سينههاست كور است.
خداشناسی در خودشناسی:
کسی که خود را "مخلوق" نشناسد، خالق خود را نمیشناسد – کسی که خود را "عبد" نشناسد، معبود را نمیشناسد – کسی که خود را "فقیر الی الله" نشناسد، "والله غنی الحمید" را نمیشناسد – کسی که خود را "مرزوق" نشناسد، رازق خود را نمیشناسد – کسی که راههای هدایت و رشد و ضلالت و گمراهی خود را نشناسد، اصلاً هدایت کننده و هدایت را نخواهد شناخت و ... . پس «مَنْ عَرَفَ نفسَه فقد عَرَفَ ربَّه».
چرا در قرآن کریم این همه ظاهر، باطن، خلقت، رشد جسمی، رشد عقلی، شرح صدر، ضیق صدر، عقل و جهل، روح و جسم، نفس ... و خلاصه انسان را از آغاز (خلقتش) تا انجام (معادش) توصیف نموده و همه را آیات و نشانههای خداشناسی بر شمرده است و تمامی احکام زندگی فردی و اجتماعی انسان را وضع و بیان نموده است؟ چرا که انسان باید خودش را بشناسد و «مَنْ عَرَفَ نفسَه فقد عَرَفَ ربَّه».
- تعداد بازدید : 11671
- 23 تیر 1394
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: اعتقادی توحید