درآيات ۱۱و ۱۲سوره نوح از قول اين پيامبر به مردم ابلاغ میشود که اګر اهل استغفار بشويد خداوند باران رحمت را مرتب نازل میکند تا ګرفتار بلای خشکسالی نشويد، ايران اسلامی ما از کم بارانی ګرفتاری شديد پيدا کرده، انگار که در تحريم الهی قرار داده شدهايم، آيا قضيه ريشه در نابخشودنی بودن ما دارد؟ يا صرفآ از سوء مديريتها ناشی میشود؟
ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: متن و ترجمه آیات استناد شده به شرح ذیل است:
«فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا * يُرْسِلِ السَّمَاء عَلَيْكُم مِّدْرَارًا * وَيُمْدِدْكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَيَجْعَل لَّكُمْ جَنَّاتٍ وَيَجْعَل لَّكُمْ أَنْهَارًا» (نوح علیه السلام، 10 تا 13)
ترجمه: (نوح علیهالسلام میگوید): به ایشان این طور گفتم كه از پروردگارتان طلب مغفرت كنيد كه او بسيار آمرزنده است * كه اگر چنين كنيد ابر آسمان را مرتب بر شما مىباراند * و به وسيله اموال و فرزندان ياريتان مىكند و برايتان باغها رويانيده و نهرها جارى مىسازد * راستى شما را چه مىشود كه براى خدا عظمتى قائل نيستيد؟!
به چند نکتهی بسیار مهم باید توجه نمود، مثل:
الف – نه آفتاب و گرما، همیشه عذاب و نقمت و عذاب است و نه برف و باران همیشه نعمت و برکت میباشد. بلکه هر کدام به جای خود میتوانند سبب نعمت و برکت و یا نقمت و عذاب گردند. چنان که میدانیم آفتاب و گرما سبب سلامتی تن، رویش بسیاری از گیاهان و ... میشود، چنان که میتواند سبب خشکسالی و هلاکت نیز بگردد – و همین طور بارانهای به موقع و به اندازه سبب سلامت تن و رویش بسیاری از گیاهان دیگر میشود، چنان که میتواند سبب بیماریهای متعدد و سیل و سونامی نیز بگردد.
بنابر این، طبیعت خدا، مثل گرما، سرما، آفتاب، باران، باد، زلزله، طوفان و ...، همه لوازم تداوم حیات زمین هستند، اما ممکن است برای جمعی سبب برکت یا عذاب و سختی گردند؛ و نقش گناه یا ثواب در خیر یا عذاب شدن این حوادث، اینجا معلوم میشود.
ب – باید دید که گناه یعنی چه؟! آیا گناه صرفاً کفر، شرک، نفاق، عرق، ورق و زناست؟ یا سوء مدیریت، به ویژه اگر از اهمال، غفلت یا به عمد باشد نیز خودش گناه است؟ مثلاً اگر مردمی (در دولت، مجلس، سازمانها و بدنهی جامعه) شبانه روز به ظواهر عبادات مشغول بودند، اما بصیر نبودند، تنبل بودند، اهل اسراف و تبذیر بودند، بیبرنامه و دیمی بودند، سراغ علم نرفتند، در کارشان نظم و جدیت نداشتند و ...، گناه نیست و عواقب ندارد؟! پس سوء تدبیر و مدیریت نیز گناه است و عواقب دارد.
خب، حضرت نوح علیهالسلام، خودشان مدیر قدرتمندی بودند، اما مردم به بیش از نهصد سال دعوت ایشان پاسخ مثبتی ندادند، چشم و گوش باز نکردند، مشغول به بازی با کم و زیاد متاع دنیا شدند، پس گرفتار شدند.
اگر دقت کنیم، ایشان در آیات فوق وعده به بارانهای مفید و نجات از خشکسالی میدهد، اما عذابشان نیز در همین ریزش باران و طوفان بود.
ج – نظام آفرینش، یک نظام به هم پیوسته است، پس همانطور که هر جزئی از این عالَم، در دیگر اجزاء تأثیرگذار میباشد، هر رفتاری از سوی انسان و جامعه نیز آثار مثبت و منفی خود را به همراه دارد. به همین قصه حضرت نوح علیه السلام که در آیات قبلی همین سوره بیان شده دقت نمایید که چه عواملی سبب دور شدن آنان از رحمت الهی و نزول بلایای طبیعی و هلاکت آنان گردید؟ توجه به آیت ذیل خود گویای پاسخ برای سؤال مطروحه میباشد، میفرماید:
«إِنَّا أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ أَنْ أَنذِرْ قَوْمَكَ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ» (نوح، 1)
ترجمه: ما نوح را به سوى قومش فرستاديم كه: «قومت را، پيش از آنكه عذابى دردناك به آنان رسد، هشدار ده.»
«قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُّبِينٌ» (2)
ترجمه: [نوح] گفت: «اى قوم من، من شما را هشداردهندهاى آشكارم».
«أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاتَّقُوهُ وَأَطِيعُونِ» (3)
ترجمه: كه خدا را بپرستيد و از او پروا داريد و مرا فرمان بريد.
«يَغْفِرْ لَكُم مِّن ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرْكُمْ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى إِنَّ أَجَلَ اللَّهِ إِذَا جَاء لَا يُؤَخَّرُ لَوْ كُنتُمْ تَعْلَمُونَ» (4)
ترجمه: تا از گناهان شما ببخشايد و شما را تا مدتى معين (اجلى كه بر هر زندهاى به طبع اوّلى نوشته شده) مهلت دهد، همانا اجل خدايى هر گاه فرا رسد هرگز تأخير نمىافتد، اگر بدانيد.
نکته: معلوم میشود که علت تمامی مرگها، پایان عمر طبیعی و مقدر شده نمیباشد، بلکه گناهان بسیاری سبب کوتاهی عمر میشود.
«قَالَ رَبِّ إِنِّي دَعَوْتُ قَوْمِي لَيْلًا وَنَهَارًا» (5)
ترجمه: [نوح] گفت: «پروردگارا، من قوم خود را شب و روز دعوت كردم»
«فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعَائِي إِلَّا فِرَارًا» (6)
ترجمه: اما دعوت من جز بر گريزشان (از حق) نيفزود.
«وَإِنِّي كُلَّمَا دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصَابِعَهُمْ فِي آذَانِهِمْ وَاسْتَغْشَوْا ثِيَابَهُمْ وَأَصَرُّوا وَاسْتَكْبَرُوا اسْتِكْبَارًا» (7)
ترجمه: و من هر بار كه آنان را دعوت كردم تا ايشان را بيامرزى، انگشتانشان را در گوشهايشان كردند و رداى خويشتن بر سر كشيدند و اصرار ورزيدند و هر چه بيشتر بر كبر خود افزودند.
«ثُمَّ إِنِّي دَعَوْتُهُمْ جِهَارًا» (8)
ترجمه: باز هم من آنها را با صداى بلند و آشكار دعوت نمودم.
«ثُمَّ إِنِّي أَعْلَنتُ لَهُمْ وَأَسْرَرْتُ لَهُمْ إِسْرَارًا» (9)
ترجمه: و باز دعوت را بر آنها علنى و در اجتماعشان، و سرّى و در نهان انجام دادم.
قصه نوح علیهالسلام، قصه ماست:
خداوند علیم و حکیم، قصهی انبیا و امم گذشته را برای سرگرمی و یا در نهایت ذکری از تاریخ گذشتگان بیان ننموده است، بلکه همه برای درس، حکمت و عبرت است، چرا که همه قصهی خودمان است و "سنّت الله" تغییر نمیکند. هم قصهی یوسف علیهمالسلام و زلیخا، قصهی خودمان است و هم قصهی حضرت موسی علیهالسلام، گوسالهی سامری و گوسالهپرستانِ امتش – هم قصهی بت پرستی مردم و بتشکنی حضرت ابراهیم علیهالسلام قصهی خودمان است و هم قصه حضرت نوح علیه السلام و امت جاهل، عنود و لجوجش.
پس اگر عالمان، صالحان و ناصحان امتی (ملتی)، به صورت مرتب و مکرر و مستمر، مردم را به سوی حق دعوت کردند، به رعایت تقوی دعوت کردند، به بصیرت در دوستشناسی و دشمنشناسی دعوت کردند، به صبر و استقامت دعوت کردند تا نصرت الهی شاملشان گردد...؛ اما مردم چنان گوشهایشان را گرفتند که گویی هیچ صدایی نمیشنوند، چنان سر بر لاک خود فرو بردند که گویی هیچ چیزی را نمیبینند ... و روی برتافتند، حتماً و یقیناً و قطعاً دچار عواقب این تمرد خود خواهند شد.
جامعه کنونی ما:
در جامعه کنونی ما، هم رشد، تعالی، حقطلبی، بیداری و بصیرت و بالتبع علم، معرفت، عبادت و اطاعت رو به افزایش است و هم [متأسفانه] غفلت، گناه، ناشنوایی، کوری، فساد و روی برتافتن.
از این رو، اگر به رغم دشمنان قدار، جلاد، آدمکش، ظالم و متجاوز، هنوز روی پای خود ایستاده و با قدرت، صلابت و محکم پیش میرویم، آثار همان عبادتها و مجاهدتهای گروه اول است؛ و اگر دچار ابتلائات، گرفتاریهای زاید، عقب افتادگی، پیشروی دشمن در عرصههای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، حتی سیاسی و ... شویم، یا گرفتار عذابهایی چون مرگ زودرس یا احیاناً بلایای طبیعی گردیم، از آثار غفلتها، اهمالها، سستیها و نفسگراییهای همان دستهی دوم است.
آیتالله حائری شیرازی میفرمود (نقل به مضمون): به مسئولین گفتم، اول "ربا" را از بانکها جمع کنید، بعد دعا کنید که باران ببارد.
*- ما نباید گمان کنیم که چون اسم مردممان "ملت انقلابی" و اسم نظام سیاسی برگزیدهی ما "جمهوری اسلامی" شد، کار تمام است و دیگر باید از زمین و آسمان بر ما نعمت ببارد. چنان که اگر اسم ما "انسان، مسلمان، مؤمن، ایرانی، دانشمند، تولید کننده، کارگر، همسر، فرزند، پدر یا مادر و ..." شد، کفایت نمیکند.
خب، حالا اگر عالم، رهبر و ناصح امّت، در هر موردی، از امور ذوقی (مانند سرودن شعر یا نوشتن قصه و رومان) گرفته، تا چگونگی مسائل شخصی، تا مسائل خانوادگی، تا مسائل فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و ...، راهکارهای خُرد و کلان را نشان داد - چه باید کرد و چه نباید کردها را به صورت وعظ، نصیحت یا حتی دستور العمل و ابلاغیه بیان داشت - به تحرکات دشمنان در هر عرصهای هشدار داد ...، اما یک عدهای (قلیل یا کثیر)، در دولت، مجلس، نهادها، سازمانها و یا تک به تک آحاد مردم، چشم بستند، انگشت در گوش فرو بردند، لباس بر سر کشیدند ... و روی برتافتند، چه انتظاری میرود؟!
اگر یک عدهای، به رغم این همه نعمت دین، ولایت، نظام اسلامی، استقلال، فرهنگ غنی، مردم با نشاط ... و امکانات وسیع علمی و طبیعی، باز هم با ذلت تمام، چشمشان به الطاف وعدهایِ دشمنان بود، هر ساز مخالفی را کوک کردند و به آن شاد شدند – تفریحشان گناه و لذتشان فساد شد و ...، چه انتظاری میرود؟!
و البته "الحمدلله" که شاکلهی عموم مردم، درست و بر حق است، اهداف و خطوط اصلی بر صراط مستقیم است، روح عبادت، مجاهدت و مبارزه علیه ظلم و استکبار زنده است، بصیرت و نشاط و حرکت موج میزند، لذا نه تنها مبتلا به انواع مجازاتها و عذابها نشدیم، بلکه رضایت و نصرت الهی را نیز مسئلت و تجربه میکنیم.
مقام معظم رهبری:
«این ملّت ایران است که ماه رمضان در محراب عبادتْ آنجور، و در صحنهی مقابله و مبارزهی با استکبارْ اینجور، خود را عرضه میکند و نشان میدهد. ملّت ما را از زبان مغرضِ دیگران نباید شناخت؛ ملّت ما را از خودش، از شعارش، از حرکتش، از این جلوههای عظیم باید شناخت؛ این است ملّت ایران. آنچه دشمن با فضاسازی سعی میکند از ملّت ایران نشان بدهد و بعضی کجفهمها هم متأسّفانه همان را تکرار میکنند، انحراف و غلط است.
ملّت ایران همان ملّتی است که ابعاد و اجزاء گوناگون خود را در این ماه رمضان نشان داد. انشاءالله امروز، همهتان کارنامهی قبولی میگیرید؛ امروز انشاءالله بهمناسبت عید، ملّت ایران کارنامهی قبولی این عبادات را از منبع لطف و رحمتِ پروردگار خواهد گرفت؛ انشاءالله بعضی از شما علاوهی بر کارنامهی قبولی، جایزه هم میگیرید، درجه هم میگیرید، اعتلای معنوی و روحی هم پیدا میکنید.» (خطبه اول عید فطر)
- تعداد بازدید : 2022
- 27 تیر 1394
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: قرآن سوره نوح