ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: از این متنها بسیار است، اما رسالهی عملیه ما نباید این متنها باشد - قبل از پاسخ دقت نمایید که شبکهها و صفحات و وبلاگها و پیامها در فضای مجازی، برای برخی حکم منبع حدیثی، منبع فقهی، منبع تاریخی ... و هر منبع علمی دیگری را پیدا کرده است! دوستان در اطراف خود بسیار دیده و شنیدهاند کسی که هیچ مطالعهای (به ویژه در مسائل دینی) ندارد، ناگهان حدیثی میخواند و یا حلال و حرامی بیان میدارد و یا ذکری میدهد ... که به عمرتان نشنیده و نخواندهاید، و جالب آن که چه به صورت موافق و چه مخالف، بسیار هم بر آن تأکید میکند! و وقتی از منبعاش سؤال و پیگیری میکنید، میبینید که هیچ منبعی جز وایبر، واتسآپ، تلگرام و ... ندارد(؟!) حتی بسیار دیده شده که یک حدیث جعلی مینویسند و ذیل آن یک نشانی هم از کتاب یا اسمی مشهور (بحارالانوار، منتهی الامال یا ...) میدهند تا خواننده باور کند، اما همان نیز دروغ است.
از این رو باید دقت شود که این پیامها هیچ اعتباری ندارند، حتی اگر مطلبی که نوشته شده درست هم باشد، این پیامکها سند و منبع معتبری برای حدیث یا احکام نمیباشند. پس برای فهم صحت یا سقم آن نیز باید تحقیق شود. حال وقتی قرآن، نهج البلاغه، کتب روایی صحیح، رسالههای عملیه (احکام) ... و پایگاههای معتبر مراجع، علما، فقها، مراکز و مؤسسات دینی و ...، وجود دارد، چرا انسان باید خود را مخاطب آموزههای آنان قرار دهد و این چنین به شک و شبهه بیافتد و یا بدتر از آن، هر چه مینویسند را باور کند؟!
الف – در متن فوق آمده که "نمیتونید شهادتین را بگویید"، خب این یعنی چه؟ یعنی آیا زبان قفل میشود – یا اگر بگوییم صحیح نیست – یا مقبول واقع نمیشود یا ...؟! این کلیگویی شعاری یعنی چه؟!
ب – حالا اگر موسیقی نبود، اما یک فیلم سینمایی یا سریال بود که حواس را از اذان و شهادتین و نماز پرت میکرد و به خود متوجه مینمود چه؟ اگر هیچ کدام نبود، اما نمازگزار حتی در نمازش به فکر طلب و بدهی و قرار ملاقات و ... بود چه؟
ج – در هر حال هر توجهی (به هر چیزی)، مستلزم تمرکز با تمامیت حواس در آن است، لذا هر مسئلهی دیگری میتواند حواس انسان را از آن موضوع پرت کند. خواه اذان و نماز باشد و یا موضوعات دیگر. و خواه پرت کننده حواس موسیقی و آواز باشد و یا هر عامل دیگر.
د – نکته بعد گوش کردن است. بسیار فرق دارد که انسان صدا یا نوایی را گوش کند، یا آن که به کار خود مشغول باشد، اما در هر حال آن صدا به گوشش بخورد. به عنوان مثال: گوش کردن به موسیقی مطرب و آواز غنا (نه هر گونه موسیقی یا آوازی) حرام است؛ حال اگر یکی از خیابانی عبور کرد و یا در فروشگاهی قرار گرفت که موسیقی پخش میشد و صدا به گوش او خورد نیز حرام است؟! یا اگر گوش کرد حرام است؟
در سؤال گفته: اگر کسی به هنگام نماز آهنگ گوش دهد ...، خب اگر ضمن این که آهنگ گوش میکند، اذان هم میگوید، یا ضمن این که اذان میگوید، آهنگ هم گوش میکند، خب خودش را مسخره کرده است. اما اگر او مشغول اذان است و آهنگی به گوشش خورد، دیگر آن حکم را ندارد.
بارها شنیدهاید که حتی در نماز جماعت مسجد، مؤذن اذان میگوید و یا حتی نماز شروع شده، اما ناگهان صدای زنگ تلفن همراه نمازگزاری که اتفاقاً آهنگ است، بلند میشود. خب حالا چه کنند؟ آیا دیگر در اذان و نماز، شهادتین نگویند؟!
استفتاء از مقام معظم رهبری:
س 1139: من در مکانی کار میکنم که صاحب آن همیشه به نوارهای غنا گوش میدهد و من هم مجبور به شنیدن آن هستم، آیا این کار برای من جایز است یاخیر؟
پاسخ: اگر نوارها در بردارنده غنا يا موسيقى لهوى مناسب با مجالس لهو و معصيت باشند، گوشدادن آن جايز نيست. ولى اگر مجبور به حضور در آن مکان هستيد، رفتن به آنجا و کارکردن در آن براى شما اشکال ندارد ولى واجب است به غنا گوش ندهيد هرچند به گوش شما بخورد و آن را بشنويد .
د/1 – حالا فرض کنید که یکی بر سر سجادهاش ایستاده و به اذان و اقامه برای نمازش مشغول است، اما ناگهان صدای تلویزیون که اخبار میگفت قطع شد و یک موسیقی پخش کرد، یا صدای موسیقی همسایهای بیرعایت بلند شد و به گوش رسید، یا خودرویی رد شد که صدای موسیقیاش بلند بود و ...، حال چه میشود؟ آیا او نمیتواند – یا نباید شهادتین بگوید؟ یا اگر گفت قبول نیست؟! این احکام را از کجا آوردهاند و چطور به همین راحتی و سر خود برای مردم احکام بیان میکنند؟!
پس دقت کنیم که منبع احکام، این پیامهای ارسالی در شبکهها و صفحات مجازی نیست و احکام و به ویژه استنباط، استخراج، اجتهاد و بیان آنها نیز ساده و بازی نمیباشد.
پس اگر کسی مشغول آهنگ گوش کردن است (چه حلال و چه حرام)، حتی اگر با بغل دستی خود مشغول حرف زدن باشد نیز نمیفهمد چه میگوید و میشنود، چرا که مشغول کار دیگری است، چه رسد به اذان، نماز یا هر عبادت دیگری که انسان در محضر خداست و با او راز و نیاز میکند. بدیهی است که در این صورت اگر اختیار و امکان دارد، صدای موسیقی یا هر صدای جلب توجه کنندهی دیگری را قطع میکند – اگر ممکن نشد، مکان عبادت خود را تغییر میدهد – اگر آن هم ممکن نشد، سعی بیشتری میکند تا حواسش به عبادت خودش متمرکز گردد.
کلمات کلیدی:
حقوقی و احکام