نماز - برای چی ما نماز میخوانیم (یا باید بخوانیم)؟ (علوم تجربی / اصفهان)
ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: انسان چون خودش نیازمند و فقیر و محتاج به غیر است، معمولاً کاری انجام نمیدهد یا از کسی هم نمیخواهد کاری انجام دهد، مگر آن که فایدهای از آن را برای خودش متصور گردد. حتی اگر به کسی علمی بیاموزد، کمکی کند، نصیحت و راهنمایی نماید و یا برایش دعایی کند نیز میگوید: "ثواب" دارد، یعنی متقابلاً چیزی به من میدهند – پس به نیاز خودش نگاه میکند.
از این رو، گاه در ذهنش [خدا آگاه یا نوخود آگاه]، خدا را با خودش قیاس میکند و به همین دلیل دربارهی بسیاری از عبادات و از جمله "نماز"، با این سؤال مواجه میگردد که برای چه انجام دهم؟! گاه داوری کرده و حکم هم میدهد که "مگر خدا به این عبادات و نمازهای ما نیازی دارد، پس نماز نمیخوانم؟!" – گاهی شبهه هم میکند که "اگر نیازی ندارد، پس چرا فرمود این عبادات را انجام دهیم؟!"
در حالی که باید دقت کند که اگر کسی «غنی محض» بود، هیچ نیازی ندارد و اگر "کریم محض" بود، خیرِ برای دیگران را نیز دوست دارد. منفعت و رشد دیگران را دوست دارد – و اگر خالق علیم، حکیم، جواد، رؤف، کریم، رحمان و رحیم بود، [که حتماً خلقش را به سوی رشد و کمال هدایت میکند]، بیش از هر کس دیگری و حتی خود انسان نسبت به خودش، خیرخواه اوست.
الف – عبادت برای نزدیکتر شدن؟:
بدون هیچ تردیدی، هر حکم، امر، دستورالعمل و توصیهای که حق تعالی به بشر ابلاغ مینماید، سرشار از حکمت و خیر مادی و معنوی میباشد و اگر آن را "واجب" نماید، یعنی ترکش موجب ضرر و زیان است، اما هدف غایی نیز همان رشد است که با "قرب الی الله" که هستی و کمال محض است، محقق میگردد.
برای همین، ضمن آشکاری حکمتها و آثار مطلوب هر کار خوبی، فرمود: هیچ عبادتی و اساساً هیچ کار خوبی را از بندهام قبول ندارم، مگر این که برای تقرب به من انجام دهد.
*- از این رو، اگر چه احکام الهی، سرشار از حکمت و فایده است، اما مؤمن در اصل کار را برای این قبیل فایدههایش انجام نمیدهد، یعنی نماز نمیخواند که به معراج رود یا او را از فحشا و منکر باز دارد، و روزه نمیگیرد که بدنش سالم گردد و قرآن تلاوت نمیکند که عِلمش زیاد شود، و وجوهات شرعی و صدقات و انفاق نمیدهد که نظام اقتصادی جامعه سالم و تقویت شود ...، بلکه همه را به قصد قرب انجام میدهد، اگر چه تمامی این آثار و فایدهها نیز بر عبادت او مترتب میگردد. چنان که در ابتدای نماز واجب و مستحب نیز نیت «قربة الی الله» میکند.
ب – نماز برای یاد خدا:
در حکمت و آثار نماز نیز حسنات و برکات بسیاری گفته شده است، اما روح همهی آنها، همان هدف و حکمتی است که خداوند متعال در یک جمله کوتاه، اما پر عمق در معنا، به حضرت موسی علیه السلام فرمود:
«إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي» (طه، 14)
ترجمه: به يقين اين منم، خداى يكتا، كه جز من معبودى نيست، پس مرا پرستش كن و نماز را به ياد من برپا دار.
نکته:
در آیات قبل، در باره این ملاقات و گفتگو، میخوانیم که خداوند منان ابتدا به او فرمود: «فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ – نعلین خود را در بیاور» و سپس از او پرسید که چه در دست داری؟ موسی علیه السلام نیز عرض کرد که عصایی در دست دارم که با آن کارهای گوناگونی را به انجام میرسانم؛ خداوند متعال فرمود: «أَلْقِهَا يَا مُوسَى»، یعنی: ای موسی! آن را بیانداز.
در این معانی حکمتها و درسهایی است. انسان ناقص، نیازمند، فقیر و محتاج است، لذا به وسایل گوناگونی چنگ میاندازد. در نتیجه هم با اشتغال به گرفتاریها یا پیگیری امیال و آرزوهایش، خدا و روز میقات و ملاقات (هدف غایی) را فراموش میکند و هم گمان میکند که از این اسباب و وسایل (ما سوی الله = غیر خدا)، مستقلاً کاری بر میآید! لذا میفرماید: اولاً کفشهایت را درآور – به قول ما پیاده شو – و ثانیاً آن عصا را هم بیانداز و ثالثاً بدان که هیچ إله و معبودی جز من که "الله" هستم وجود ندارد و رابعاً برای یاد من اقامه نماز کن. «وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي»
ج – نماز وصل است:
اگر چه برای واژهی "صلوة"، معانی متفاوتی از جمله، دعا، ثنا، بزرگداشت، صلوات، نماز و ...، را نقل نمودهاند، اما فراموش نکنیم که همه به همان ریشه "وصل شدن" میرسد.
ظرف وجود آدمی، چه کوچک و کم عمق و کم حجم باشد و چه بزرگ - چه به اندازه یک انگشتدانه باشد و چه به اندازهی یک دریا، به منبع و به اصطلاح اقیانوس بیکران "حیات" وصل است که وجود یافته است و از هستیها و کمالات بالفعل و بالقوه، بهرهمند شده است.
بیتردید اگر این اتصال هم چنان باقی بماند، چه به اندازه ظرف یک سانتیمتر مکعب باشد و چه دریا، همه از همان آب اقیانوس بیکران پر است، اما اگر اتصال قطع شود، آب هر چقدر که باشد، بخشی تبخیر شده و بخش دیگری به زمین فرو میرود و بخش ماندهاش میگَندد و متعفن و مُرداب میشود. حیات و بقای انسان نیز این چنین است.
"نماز" این وصل دائم را پس از انقطاعهایی که ممکن است به خاطر مسائل متفاوت زندگی در شبانه روز پیش آید، برقرار و مستحکم و مداوم میکند، لذا فرمود: «وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي».
د – منظور از یاد خدا:
یاد خدا، مثل تصور یک شیء، یا تصویری زیبا از طبیعت یا خاطرهای خوش در ذهن نیست که گاهی متبادر شود و در ذهن نقش بندد. بلکه همانگونه که بیان شد، مثل همان اتصال آب درون ظرف (وجود) به منبع و اقیانوس بیکران حیات (هُو الحیّ) میباشد.
هر کس خدا را فراموش کند، بالتبع خودش را فراموش میکند و با قطع این اتصال، از قالب، پوسته و مسیر انسانیت خارج میشود (فسق یعنی همین خروج از قالب و پوسته و مسیر). چنین کسی حتماً طغیان میکند و سبب بروز فساد و تباهی در عالَمِ وجود خودش و محیطش میگردد.
پس این اتصال و دوامش ضرورتی اجتناب ناپذیر میباشد، اما، انسان چگونه میتواند این اتصال را برقرار کند و دائماً و به بهترین شکل حفظش نماید؟! خودش چه میداند؟! هر هدفی، خودش چگونگی و وسایل رسیدن به خودش را تبیین میکند؛ لذا خداوند متعال برای انسان، "نماز" را قرار داد و فرمود: «وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي».
نکته:
از این رو، نه با ترک نماز برقراری و حفظ و داوم این "یاد" ممکن است، و نه هیچ نسخهی دیگری جای نماز را میگیرد.
دقت:
در ضرورت هر اتصالی، به سه امر مهم باید دقت شود – یک: برقراری ارتباط و اتصال – دو: داوم و استمرار این ارتباط و اتصال – سه: حفظ این ارتباط و اتصال.
تصور کنید که بشر در زندگی نیاز به آب و نور و هوا دارد. خب، هم اتصالش لازم است – هم یک بار اتصال فایدهای دارد و باید مداوم باشد – و هم محافظت از آن لازم است که اگر قطع شود، مصیبتبار و مُهلک خواهد بود.
از این رو خداوند متعال در بارهی صفات مؤمن در موضوع نماز، به هر سه اصل تصریح کرده است، هم نماز درست (با خشوع و خضوع و قربة الی الله)، هم دوام این اتصال و هم حفظ آن از آفات و مفاسدی که سبب تباهی نماز و آثارش میشود.
«الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ» - آنان كه در نمازشان (در ظاهر و باطن) فروتنند / المؤمنون، 2
«الَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ» - آنان كه بر نمازشان پيوسته و پايدارند / المعارج، 23
«وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَوَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ» - و آنان كه بر نمازهايشان مواظبت (مراقبت و محافظت) مىنمايند.
*- و البته تعریف نماز، حکمت نماز، فایده نماز و آثار نماز، بسیار گسترده و ژرف است، در این مجال کوتاه، فقط اشارهای به یک اصل شد. «وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي».
- تعداد بازدید : 3605
- 17 مرداد 1394
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: حقوقی و احکام نماز