آيا واقعا طاووس ماده از اشك چشم طاووس ماده باردار میشود؟ طبق آنچه كه در خطبه 165 نهج البلاغه آمده است صحت دارد؟ (لیسانس / تهران)
ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: آیا خودتان این خطبه را خواندهاید و چنین مطلبی در آن مشاهده نمودهاید؟! همیشه دقت کنیم که هر چه را که اخل خرافه باور کردند، دشمنان روی آن کلید کردند و ناآگاهان رواج دادند، گفتند و نوشتند که نباید باور کرد.
الحمدلله، هم نهج البلاغه در اختیار همگان است، هم طاووس مثل سیمرغ افسانهای نیست و اگر در اقلیمی زندگی نکند، در هر باغ وحشی وجود دارد، و هم علم پیشرفت کرده است.
در کجای نهج البلاغه آمده است که طاووس نر از اشک چشم طاووس ماده میخورد (یا بالعکس) و باردار میشود؟
این یک خرافه قدیمی است که حضرت امیرالمؤمنین، اما علی علیه السلام، در همین خطبه به آن اشاره نموده و تکذیب و ردش نمودهاند.
ایشان در این خطبه، به اوج زیبایی و نیز ویژگیهای طاووس اشاره میکنند که خود نشانهی بارزی از علم، حکمت، قدرت، مشیّت و خلقت خداوندی است.
حضرت در این خطبه، به جمع شدن ویژگیهایی که ظاهراً نمیتوانند یکجا جمع شوند اشاره میکنند تا اهل بصیرت بفهمند خدا چه میکند؟ باز کردن بالها مثل بادبان کشتی کجا و با ناز به سوی جفت خرامیدن کجا؟ نزدیکی به جفت، مثل یک پرندهای چون خروس کجا و جفتگیری با آلت، مثل شتر کجا؟ حضرتش این ویژگیها را بر میشمارند و آن خرافهها را تکذیب میکنند.
حال با هم این فراز از خطبه را میخوانیم:
وَ مِنْ اَعْجَبِها خَلْقاً الطّاوُوسُ الَّذى اَقامَهُ فى اَحْكَمِ تَعْديل،
و از عجيب ترين مرغان طاووس است كه آن را در استوارترين شكل ايجاد كرد،
وَ نَضَّدَ اَلْوانَهُ فى اَحْسَنِ تَنْضيد، بِجَناح اَشْرَجَ قَصَبَهُ، وَ ذَنَب اَطالَ مَسْحَبَهُ.
و رنگهايش را در نيكوترين مرحله نظام داد، با بالى كه قلمهاى آن را به هم پيوست، و دُمى كه آن را دراز و كشيده گردانيد.
اِذا دَرَجَ اِلَى الاُنْثى نَشَرَهُ مِنْ طَيِّهِ، وَ سَما بِهِ مُطِلاًّ عَلى رَأْسِهِ كَاَنَّهُ قِلْعُ دارِىٍّ عَنَجَهُ نُوتِيُّهُ.
چون به جانب طاووس ماده رود آن را باز كند، به طورى كه بر سرش سايه اندازد، گويى بادبان كشتىاى است از منطقه دارين (مثل سکان) كه كشتيبان آن را از جاى خود مىگرداند.
يَخْتالُ بِاَلْوانِهِ، وَ يَميسُ بِزَيَفانِهِ.
به رنگش مىنازد، و به نازش مىخرامد.
يُفْضى كَاِفْضاءِ الدِّيَكَةِ، وَ يَؤُرُّ بِمَلاقِحِهِ اَرَّ الْفُحُولِ الْمُغْتَلِمَةِ لِلضِّرابِ.
چون خروس با مادهاش مباشرت مىكند، و براى جفت گيرى همچون شتران نر پر از شهوتى كه براى جفتگيرى آمدهاند با آلات تناسلى خود به او نزديك مىگردد.
اُحيلُكَ مِنْ ذلِكَ عَلى مُعايَنَة، لا كَمَنْ يُحيلُ عَلى ضَعيفِ اِسْنادِهِ.
تو را در اين زمينه به ديدن وضع طاووس حواله مىدهم، نه مانند كسى كه اثبات مطلبى را به سندى ضعيف احاله مىدهد. (یعنی این حالات و رفتارها، قابل مشاهده و اثبات است)
وَ لَوْ كانَ كَزَعْمِ مَنْ يَزْعَمُ اَنَّهُ يُلْقِحُ بِدَمْعَة تَسْفَحُها مَدامِعُهُ، فَتَقِفُ فى ضَفَّتَىْ جُفُونِهِ، وَ اَنَّ اُنْثاهُ تَطْعَمُ ذلِكَ، ثُمَّ تَبيضُ لا مِنْ لَقاحِ فَحْل سِوَى الدَّمْع ِ الْمُنْبَجِسِ، لَما كانَ ذلِكَ بِاَعْجَبَ مِـنْ مُطاعَمَةِ الْغُرابِ.
واگرآنچه ديگران خيال مىكنند كه آميزش طاووس به آن است كه اشكى از چشمهايش سرازير مىشود و در اطراف پلكهايش جمع مىگردد و (سپس) ماده آن اشك را به منقار برمىدارد و مىخورد، سپس تخم گذارى مىكند، ونطفه نر بجز اشك بيرون آمده از چشم او نيست، اين خيال بى پايه شگفت آورتر از اين نمىباشد كه مردم بر اين گمانند كه آميزش كلاغ با قرار دادن منقار در منقار است.
تَخالُ قَصَبَهُ مَدارِىَ مِنْ فِضَّة، وَ ما اُنْبِتَ عَلَيْها مِنْ عَجيبِ داراتِهِ وَ شُمُوسِهِ خالِصَ الْعِقْيانِ وَ فِلَذَ الزَّبَرْجَدِ.
انگار مىكنى قلمهاى بال طاووس ميلههاى چنگكى است ساخته شده از نقره، و آنچه از دايرههاى عجيب (زرد و سبز) بر بالها روييده گردنبندهاى طلاى ناب و پاره هاى زبرجد است.
فَاِنْ شَبَّهْتَهُ بِما اَنْبَتَتِ الاَرْضُ قُلْتَ: جَنِىٌّ جُنِىَ مِنْ زَهْرَةِ كُلِّ رَبيع .
اگر بالش را به آنچه از زمين مىرويد تشبيه كنى، مىگويى: دسته گلى است كه از شكوفههاى بهاران چيده شده.
وَ اِنْ ضاهَيْتَهُ بِالْمَلابِسِ فَهُوَ كَمَوْشِىِّ الْحُلَلِ، اَوْ مُونِقِ عَصْبِ الْيَمَنِ.
و اگر آن را به جامهها (لباسها) مثل بزنى، همچون حِلّههايى است پر از نقش و نگار، و يا جامههاى خوش منظر يمنى.
وَ اِنْ شاكَلْتَهُ بِالْحُلِىِّ فَهُوَ كَفُصُوص ذاتِ اَلْوان قَدْ نُطِّقَتْ بِاللُّـجَيْـنِ الْمُكَلَّـلِ.
و اگر آن را به زينت و زيور تشبيه كنى، مانند نگينهاى رنگارنگى است كه ميان نقره مرصّع به جواهر قرار داده شده.
و ...
***- پس معلوم شد که نه تنها این سخن از ایشان نیست، بلکه ایشان این خرافهی قدیمی را رد کردهاند و همینطور خرافهی جفتگیری کلاغ با منقارش را رد کردهاند.
همان موقع فرمودند که نیازی به خرافهگراییها نیست و میتوانید ببینید. امروز هم که این امکان به مراتب بیشتر است.
پس اگر کسی از روی نادانی، این خرافه را به ایشان نسبت دهد، ضرر جهالت و زودباوریاش را میبیند و باید سعی کند که این قدر زودباور نباشد (خصوصا به مطالب منتشره در فضای مجازی، هر چند که ذیل مطلب نشانی منبعی درج کرده باشند)؛ اما اگر کسی به عمد به اهل عصمت علیهم السلام دروغی را نسبت دهد که وای به حال دنیا و آخرتش!؛ اما ما باید بفهمیم که چه دشمنیها و خدعههایی وجود دارد و برای گمراه کردن مردم، به چه حیلههایی متوسل میشوند؟! [البته به جایش "توسل" را هم رد میکنند!]
- تعداد بازدید : 223861
- 27 مرداد 1394
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون
نظرات کاربران
ممنون از تو ضیحتون کاملا قانع کننده بود
عالی
به نظر بنده شما عزیزانی که سربازان آقا امام زمان هستید و در جبهه فرهنگی به آن امام غائب از نظر خدمت میکنید باید از حالت حقیقی به حقوقی تغییر حالت داده رسماً بعنوان یک مرکز حکومتی زیر نظر ولی فقیه یا زیر نظر جامعه مدرسین حوزه یا زیر نظر مرکز مدیریت حوزه ها یا زیر نظر علماء و مراجع معظم تقلید یا زیر نظر شورای عالی انقلاب فرهنگی ، کار بزرگ و مهم خود را ساماندهی نمایید و رسما با تبلیغات بالا اعلام موجودیت کنید و حتی از صدا و سیما شروع کنید مثلا یک شبکه ۲۴ ساعته کامل برای پاسخگویی به شبهات تأسیس کنید .......
سایت - زیر نظر این مراکز بودن و یا شبکه تلویزیونی داشتن نیز بسیار خوب است؛ اما الحمدلله این پایگاه کاملاً شخصی می باشد و به هیچ کجا وابستگی ندارد.