چرا امتیازات داده شده به شیطان (ابلیس) بیشتر از انسان است؟ (دیپلم / کوهدشت – لرستان)
ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: ابتدا مطمئن شویم که چنین است، بعد بپرسیم: چرا چنین است؟
مثالی را آوردید که چون در صحّت آن تردید بود، درج نگردید. تبدیل چوب یا شاخه انگور و ... به طلا یا هر چیز دیگری، یا معجزه است که از شیطان بر نمیآید، یا جادو و جنبل است که بیشتر تسخیر جسم است، نه این که واقعاً آن شیء مبدل به شیءای دیگر شود؛ اما اصلاً چنین نیست که امتیازاتی که خدا به ابلیس لعین و سایر شیاطین داده است، بیشتر از انسان باشد.
این که موجودی بتواند کاری انجام دهد و موجود دیگری نتواند آن کار را انجام دهد، دلیل بر امیتازات بیشتر آن نسبت به این نیست. فیل میتواند با خرطومش درخت تنومندی را از ریشه در بیاورد، انسان نمیتواند – مورچه میتواند تا دویست برابر وزن خود را از زمین بلند کرده و مسافتی طولانی حمل نماید، نه انسان میتواند و نه فیل – خفاش میتواند بدون قوهی بینایی، در تاریکی شب، و فقط با ارسال و دریافت امواج صوتی، و با سرعت بسیار پرواز و شکار کند، اما نه فیل، نه شیر، نه عقاب، نه موریانه و نه انسان و ...، نمیتوانند این کار را انجام دهند.
الف – فضیلت انسان بیشتر از تمامی موجودات بود که خداوند متعال به ملائکه و ابلیس که در سطح آنان بود، فرمان سجده بر آدم علیه السلام داد.
ب – شاید برخی بگویند که حضرت آدم علیه السلام، انسان کامل بود و این مقام و امتیاز فقط برای انسان کامل است! بله همین طور است، اما خداوند متعال به همه انسانها قوا (استعدادهای بالفعل و بالقوه) را اعطا نموده است که به تناسب ظرفیت وجودی خودش کامل شوند. و این توانها به هیج یک از موجودات به صورت کامل اعطا نگردیده است.
ج – به انسان (هر انسانی)، روح متعالی و ملکوتی، فطرت منور به نور الهی، عقل و جسمی که در آن ویژگیهای جمادی، نباتی و حیوانی وجود دارد، اعطا گردیده است، به قل حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام، دنیا کبیری در جسم صغیر او پیچیده شده است.
انسان میتواند چون ملائک (در نمازش) به معراج رود – چون شیطان از خدا دور شود و به فریب و دور و منحرف کردن دیگران اقدام کند – چون نبات رشد کند و چون حیوان اهلی بخورد، بخوابد، تولید مثل کند، بار حمل کند و چون حیوان وحشی، بدرّد. به هیچ موجودی تمامی این صفات، ویژگیها و توانها، یکجا داده نشده است.
توان شیطان نسبت به انسان:
البته ابلیس و سایر شیاطین از خاندان او، که همگی به تصریح قرآن کریم (إِبْلِيسَ كَانَ مِنَ الْجِنِّ) از طبقه جنّیان هستند، توانهایی دارند که انسان به طور معمول ندارد، مثل سرعت در حرکت و جا به جایی، اما همانطور که بیان شد، هر موجودی نسبت به سایر موجودات، از ویژگیهایی برخوردار میباشد.
پس، "برتری" را باید در نحوه و چگونگی تعامل دو موجود بررسی کرد. به عنوان مثال: اگر شیر یا پلنگی به انسان حمله کند و با او درافتد، حتماً بسیار سادهتر از شکار یک گاومیش یا بچه بوفالو، این انسان را تکه تکه میکند، اما آیا چون بازوی قویتر و پنجهی تیزتر و محکمتر دارد، حتماً برتری دارد؟! خیر، بلکه انسان میتوان با فکرش ابزاری بسازد و این شیر را از فاصلهی دور شکار کند، به قفس بیاندازد تا دیگران تماشایش کنند و با بکشد و پوستش را هم بکند. یا از فیل، سواری بگیرد یا عاجش را بفروشد – از سمّ مُهلک مار، دارو بسازد و از پوست و چربی و گوشت نهنگ و کوسه هم بهره ببرد. نیش زنبور انسان را آزار داده و حتی ممکن است فلج کند و یا بکشد، اما انسانها میلیاردها زنبور را جمعآوردی کرده و از کندو و عسلسازی آنها بهره میبرد.
*** - حال به تعامل "شیطان" خواه ابلیس و شیاطین جنّ باشند و یا شیاطین از نوع انسان، توجه کنیم. این تعامل، به هیچ وجهی دوستانه و برای تعاون به یک دیگر نمیباشد، بلکه تعاملی کاملاً خصمانه و برای از پای درآوردن و به هلاکت کشاندن یک دیگر میباشد. لذا در خصوص شیطان، همیشه فرمود که او دشمن (عدوّ) شماست. «وَلَا يَصُدَّنَّكُمُ الشَّيْطَانُ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ - و مبادا شيطان شما را از راه به در بَرد، زيرا او براى شما دشمنى آشكار است. / الزّخرف، 62».
*** - از پا درآوردن و به هلاکت رساندن ممکن نیست، مگر پس از "سلطه"؛ و سلطه نیز ممکن نیست، مگر پس از اشراف و برخورداری از چارهها (کیدها).
انسان دارای «فکر و عمل» است. خودش برای سلطه بر هر چیزی اول فکر میکند و بعد که راهکارش را پیدا کرد، به آن عمل میکند. پس شیطان هم باید ابتدا چارهجویی (کید) کند که چگونه میتواند بر فکر انسان مسلط شود که بدان وسیله، بر اعمالش نیز مسلط شود و بدین ترتیب، با سلطه بر تمامی مملکت وجود انسان، او را به بندگی خود و در نتیجه به هلاکت بکشاند.
حال ببینیم توان شیطان در این دو امر «کید و سلطه» در مقابل انسان چقدر است و کدام برترند؟
کید:
«الَّذِينَ آمَنُواْ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُواْ أَوْلِيَاء الشَّيْطَانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا» (النساء، 76)
ترجمه: كسانى كه ايمان آوردهاند، در راه خدا كارزار مىكنند. و كسانى كه كافر شدهاند، در راه طاغوت مىجنگند. پس با ياران شيطان بجنگيد كه نيرنگ شيطان [در نهايت] ضعيف است.
نکته: به یکی از اساتید و بزرگان مشهور عرض کردم که هر کجا در امور شخصی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، تبلیغاتی و ...، دیدید که ابلیس، شیطان نفس و یا شیطان برون (امریکا و انگلیس و ...) توانستند شما را بفریبند، بدانید که بسیار ضعیف بودید، چرا که آن ضعیف، با آن کید ضعیفش، توانست شما را بفریبد.
سلطه:
«إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ» (النّحل، 99)
ترجمه: همانا او را بر كسانى كه ايمان دارند و بر پروردگارشان توكّل مىكنند تسلطى نيست.
دقت کنیم! با کلمه «إِنَّهُ»، تأکید کرد که شیطان هیچ تسلطی ندارد.
«إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِينَ هُم بِهِ مُشْرِكُونَ» (النّحل، 100)
ترجمه: تسلط او فقط بر كسانى است كه وى را به سرپرستى برمىگيرند، و بر كسانى كه آنها به او [خدا] شرك مىورزند.
دقت کنیم! در این آیه فرمود: سلطهی شیطان فقط بر کسانی است که خودشان سلطهی او را میپذیرند.
نتیجه:
پس در این تعامل، هم کید شیطان ضعیف است و هم تا خود انسان نخواهد، هیچ راه نفوذ و سلطهای ندارد، اما انسان او را راه داده و بر خود مسلط کند، و نیز میتواند راه نفوذ شیطان را ببندد، شیطان را به غل و زنجیر بکشد، دماغش را به خاک بمالد و ... .
حال کدام برترند؟
- تعداد بازدید : 2008
- 3 شهریور 1394
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون